نقش «را»

mahyar.m

New Member
ارسال ها
42
لایک ها
48
امتیاز
0
#1
پسندست با زهد عمار و بوذر/کند مدح محمود، مر عنصری را؟
با توجه به این که مدح محمود مفعوله(عنصری مدح محمود را بکند) نقش را چیه؟!!!
 

NiLOOFAR-Z

New Member
ارسال ها
271
لایک ها
161
امتیاز
0
#2
پاسخ : نقش «را»

معمولا برای حرفا نقش مشخص نمیکنن!
ولی تا اونجایی که من میدونم اینجا "را" نقش نمای مفعول هست!
 

abexamir

New Member
ارسال ها
58
لایک ها
59
امتیاز
0
#4
پاسخ : نقش «را»

انواع (را)
به معنی "برای"
به معنی "به"
نقش نمای مفعول
کره"فک" اضافه

اطلاعات من در این حده که پارسال دبیر ادبیات برامون گفت نمیدونم کامل یادم مونده یا نه اما فکر کنم فقط همین 4تا بودن.
 

abrang

New Member
ارسال ها
608
لایک ها
748
امتیاز
0
#5
پاسخ : نقش «را»

نظر خودمم همینه ولی چرا بعد از مفعول نیومده؟؟!
یه جاهایی دیدم این موردو خب احتمالا برای حفظ وزن و قافیه ی شعریه !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

abrang

New Member
ارسال ها
608
لایک ها
748
امتیاز
0
#6
پاسخ : نقش «را»

نقش را رو تو این دو بیت برای من مشخص می کنید؟

ز رقیب دیو سیرت به خدای خود پناهم... مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را

باده در ده چن از این باد غرور.... خاک بر سر نفس نافرجام را
 

abrang

New Member
ارسال ها
608
لایک ها
748
امتیاز
0
#8
پاسخ : نقش «را»

اولی حرف ضافه و دمی نشانه مفعولی؟:216:
نه به معنی ش نمی خوره! ( اولی یعنی مگر اینکه خدا با شهاب ثاقب مددی دهد... دومی م یعنی خاک بر سر نفس نافرجام باد!)

البته اولی میشه حرف اضافه باشه ولی حرف اضافه ی شهاب ثاقب نه خدا!)

کسی نیست شرح حافظ داشته باشه که نوع" را " ها رم مشخص کنه؟!
 

B.mikaniki

New Member
ارسال ها
275
لایک ها
567
امتیاز
0
#9
پاسخ : نقش «را»

نه به معنی ش نمی خوره! ( اولی یعنی مگر اینکه خدا با شهاب ثاقب مددی دهد... دومی م یعنی خاک بر سر نفس نافرجام باد!)

البته اولی میشه حرف اضافه باشه ولی حرف اضافه ی شهاب ثاقب نه خدا!)

کسی نیست شرح حافظ داشته باشه که نوع" را " ها رم مشخص کنه؟!
میشه بیت آخر غزل رو بنویسید تا ببینم توی کتاب شرح حافظ من چیزی در این مورد هست یا نه
 

abrang

New Member
ارسال ها
608
لایک ها
748
امتیاز
0
#10
پاسخ : نقش «را»

ساقیا برخیز و درده جام را​
خاک بر سر کن غم ایام را​

ساغر می بر کفم نه تا ز بر​
برکشم این دلق ازرق فام را​

گر چه بدنامیست نزد عاقلان​
ما نمی‌خواهیم ننگ و نام را​

باده درده چند از این باد غرور​
خاک بر سر نفس نافرجام را​

دود آه سینهٔ نالان من​
سوخت این افسردگان خام را​

محرم راز دل شیدای خود​
کس نمی‌بینم ز خاص و عام را​

با دلارامی مرا خاطر خوش است​
کز دلم یک باره برد آرام را​

ننگرد دیگر به سرو اندر چمن​
هر که دید آن سرو سیم اندام را​

صبر کن حافظ به سختی روز و شب​
عاقبت روزی بیابی کام را





بالایی غزل شماره 8 بود.





پایینی شماره6




به ملازمان سلطان که رساند این دعا را​
که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را​

ز رقیب دیوسیرت به خدای خود پناهم​
مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را​

مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارت​
ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا​

دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی​
تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا​

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی​
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را​

چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی​
دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را​

به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز​
که دعای صبحگاهی اثری کند شما را


 

lady_s

New Member
ارسال ها
64
لایک ها
215
امتیاز
0
#11
پاسخ : نقش «را»

انواع (را)
به معنی "برای"
به معنی "به"
نقش نمای مفعول
کره"فک" اضافه

اطلاعات من در این حده که پارسال دبیر ادبیات برامون گفت نمیدونم کامل یادم مونده یا نه اما فکر کنم فقط همین 4تا بودن.
را قسم هم هست که گاهی هم معنای به به کار میره
 

B.mikaniki

New Member
ارسال ها
275
لایک ها
567
امتیاز
0
#12
پاسخ : نقش «را»

ساقیا برخیز و درده جام را​
خاک بر سر کن غم ایام را​

ساغر می بر کفم نه تا ز بر​
برکشم این دلق ازرق فام را​

گر چه بدنامیست نزد عاقلان​
ما نمی‌خواهیم ننگ و نام را​

باده درده چند از این باد غرور​
خاک بر سر نفس نافرجام را​

دود آه سینهٔ نالان من​
سوخت این افسردگان خام را​

محرم راز دل شیدای خود​
کس نمی‌بینم ز خاص و عام را​

با دلارامی مرا خاطر خوش است​
کز دلم یک باره برد آرام را​

ننگرد دیگر به سرو اندر چمن​
هر که دید آن سرو سیم اندام را​

صبر کن حافظ به سختی روز و شب​
عاقبت روزی بیابی کام را





بالایی غزل شماره 8 بود.





پایینی شماره6




به ملازمان سلطان که رساند این دعا را​
که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را​

ز رقیب دیوسیرت به خدای خود پناهم​
مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را​

مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارت​
ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا​

دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی​
تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا​

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی​
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را​

چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی​
دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را​

به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز​
که دعای صبحگاهی اثری کند شما را


دیوان حافظ من به کوشش دکتر محمد جواد شریعته
بیت ز رقیب دیو سیرت به خدای خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدارا
اینطوری معنی کرده :از دست مراقب یار که شیطان صفت است به خدای خود پناه میبرم شاید آن دورکننده شیطان به من یاری دهد و کمک کند..."خدا را: برای خدا(فک میکنم منظور یک جور قسم باشه که برای خدا هم که شده فلان کار رو انجام بده ""را حرف اضافه "
بیت"باده در ده چند ازین باد غرور ؟
خاک بر سر نفس نافرجام را"
اینطور معنی کرده:جام شراب را بهگردش درآور تا باد غرور و خودپسندی در جان ما از بین برود چه اندازه باید این باد غرور را تحمل کنیم و در عین حال به ما باده بده تا خاک بر سر این نفس بد عاقبت کنیم "اینجا را باید "را فک اضافه باشه "
 

abrang

New Member
ارسال ها
608
لایک ها
748
امتیاز
0
#13
پاسخ : نقش «را»

نقش را تو این بیت؟

یارب ز باد فتنه نگهدار خاک پارس...چندانکه خاک را بود و باد را بقا
 

sabdeyazdan

New Member
ارسال ها
338
لایک ها
750
امتیاز
0
#14
پاسخ : نقش «را»

نقش را تو این بیت؟

یارب ز باد فتنه نگهدار خاک پارس...چندانکه خاک را بود و باد را بقا
به نظرم را اينجا در معناى مالکيت اومده....يعنى همانطور که خاک و باد بقا دارد
 

فهیمه H

New Member
ارسال ها
45
لایک ها
45
امتیاز
0
#15
پاسخ : نقش «را»

به نظرم مدح محمود مفعول نیست عنصری مفعوله را هم رای نشانشه
محمود اینجا فاعله.

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

پسندست با زهد عمار و بوذر/کند مدح محمود، مر عنصری را؟
با توجه به این که مدح محمود مفعوله(عنصری مدح محمود را بکند) نقش را چیه؟!!!
این رای نشانه ی مفعوله
در ضمن محمود فاعل کند فعل عنصری هم مفعوله.
 

persianbamo

New Member
ارسال ها
58
لایک ها
122
امتیاز
0
#16
پاسخ : نقش «را»

پسندست با زهد عمار و بوذر/کند مدح محمود، مر عنصری را؟
با توجه به این که مدح محمود مفعوله(عنصری مدح محمود را بکند) نقش را چیه؟!!!
این سوال برای منم پیش اومده بود در دوران خوندنِ المپیاد! و خیلی طول کشید تا جوابشُ پیدا کنم و خیلی خوشحال شده بودم از یافتنِ جوابش:
صورتِ مرتّب بیت اینه: [مر]عنصری را،پسندست با زهد عمار و بوذر مدح محمود کند؟...
به زبان روان‌تر میشه: آیا برای عنصری، پسندیده‌ست که با وجود آدمایی مثل بوذر و عمّار، محمودُ مدح کنه!؟
ناصرخسرو واقعاً عالی چیده این کلماتُ. طوری که از نظر نحوی درسته ولی ذهنُ درگیر می‌کنه. با صورتِ مرتّب شده‌ی بالا واضح شد که این "را"، در معنیِ "بر" یا "برای" اومده و نقش حرف اضافه داره.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

fatehh

New Member
ارسال ها
4
لایک ها
1
امتیاز
0
#17
پاسخ : نقش «را»

معنی بیت:من از رقیب دیوسیرت به خدای خود پناهنده می شوم .شاید آن شهاب ثاقب برای خاطر خدا کمکی کند. پس "را"به معنی "برای "است ونقش آن "نقش نمای متمم" است. پس خدارا=برای خدا " مثال از کتاب درسی "دل می رود زدستم صاحب دلان خدارا"

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----



---- دو نوشته به هم متصل شده است ----
 

maryam1377

New Member
ارسال ها
48
لایک ها
19
امتیاز
0
#18
پاسخ : نقش «را»

نظر خودمم همینه ولی چرا بعد از مفعول نیومده؟؟!
برای حفظ وزن شعر جابه جایی توی شعرها زیاد داریم که جای اصلی کلمات عوص میشه.

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

نقش را تو این بیت؟

یارب ز باد فتنه نگهدار خاک پارس...چندانکه خاک را بود و باد را بقا
حرف اضافه.یعنی برای خاک و برای باد

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

این سوال برای منم پیش اومده بود در دوران خوندنِ المپیاد! و خیلی طول کشید تا جوابشُ پیدا کنم و خیلی خوشحال شده بودم از یافتنِ جوابش:
صورتِ مرتّب بیت اینه: [مر]عنصری را،پسندست با زهد عمار و بوذر مدح محمود کند؟...
به زبان روان‌تر میشه: آیا برای عنصری، پسندیده‌ست که با وجود آدمایی مثل بوذر و عمّار، محمودُ مدح کنه!؟
ناصرخسرو واقعاً عالی چیده این کلماتُ. طوری که از نظر نحوی درسته ولی ذهنُ درگیر می‌کنه. با صورتِ مرتّب شده‌ی بالا واضح شد که این "را"، در معنیِ "بر" یا "برای" اومده و نقش حرف اضافه داره.
به نظر من هم یعنی برای عنصری
 
ارسال ها
40
لایک ها
12
امتیاز
0
#19
پاسخ : نقش «را»

نقش را رو تو این دو بیت برای من مشخص می کنید؟

ز رقیب دیو سیرت به خدای خود پناهم... مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را

باده در ده چن از این باد غرور.... خاک بر سر نفس نافرجام را

هردوش متمم هستند.اولی به معنای "به خاطر/برای خدا" دومیش به معنای "به"

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

این سوال برای منم پیش اومده بود در دوران خوندنِ المپیاد! و خیلی طول کشید تا جوابشُ پیدا کنم و خیلی خوشحال شده بودم از یافتنِ جوابش:
صورتِ مرتّب بیت اینه: [مر]عنصری را،پسندست با زهد عمار و بوذر مدح محمود کند؟...
به زبان روان‌تر میشه: آیا برای عنصری، پسندیده‌ست که با وجود آدمایی مثل بوذر و عمّار، محمودُ مدح کنه!؟
ناصرخسرو واقعاً عالی چیده این کلماتُ. طوری که از نظر نحوی درسته ولی ذهنُ درگیر می‌کنه. با صورتِ مرتّب شده‌ی بالا واضح شد که این "را"، در معنیِ "بر" یا "برای" اومده و نقش حرف اضافه داره.
2-با توجه به اینکه جابجایی حروف و کلمات در اشعار ناصرخسرو بسیار زیاده ممکنه نشانه مفعولی "مدح محمود" بوده که جابجا شده باشه.معنی بیت هم به این صورت هست که" آیا با وجود بزرگ مردانی هم چون عمار و ابوذر،شایسته است عنصری محمود را مدح کند؟"البته منکر "حرف اضافه بودن" اون نمیشم ولی به احتمال اونطور باشه که گفتم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

TeRmEh

New Member
ارسال ها
67
لایک ها
194
امتیاز
0
#20
پاسخ : نقش «را»

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی ان درود عاقبت کار که کشت

خود در این جا مسند میشه؟! پَ نقش را چی میشه؟
 
بالا