چه بلا هایی سر معلماتون آوردید؟!
پاسخ : چه بلا هایی سر معلماتون آوردید؟!
يه سال اشك يه معلممونو درآوردم آخر سال اول هر جلسه منو مينداخت بيرون منم ميرفتم نماز خونه mp3 گوش ميدادمو ميخوابيدم
آخرين دفعه گفت برو بيرون گفتم چرا گفت چون ازت بدم مياد منم لجم گرفت گفتم دل به دل راه داره و از كلاس اومدم بيرون :25:
بعدش سرخ شد معلمه و جوشي :85::14:عين عكس 1 روزم مهمون ناظما بودم:63::179::158::106:
يه سال اشك يه معلممونو درآوردم آخر سال اول هر جلسه منو مينداخت بيرون منم ميرفتم نماز خونه mp3 گوش ميدادمو ميخوابيدم
آخرين دفعه گفت برو بيرون گفتم چرا گفت چون ازت بدم مياد منم لجم گرفت گفتم دل به دل راه داره و از كلاس اومدم بيرون :25:
بعدش سرخ شد معلمه و جوشي :85::14:عين عكس 1 روزم مهمون ناظما بودم:63::179::158::106:
- ارسال ها
- 364
- لایک ها
- 183
- امتیاز
- 0
پاسخ : چه بلا هایی سر معلماتون آوردید؟!
ما یک بار در تابستان تو راهنمایی یک کلاس فوق برنامه با یکی از معلمان محترم ریاضی داشتیم (حلی ها خوب میشناسند. راهنمایی: قد بلند، لاغر و ...) این بنده خدا را هر جلسه اذیت میکردیم. مثلا تمام تخته پاک کنهای طبقه را پنهان میکردیم و تخته را کثیف میکردیم. اون میگفت شما برید بیرون کار اضافی میکنید. برای همین خودش دنبال تخته پاک کن میگشت. هی از این ور میرفت اونور. بعد که میومد همه تخته پاک کنها را روی تخته میدید.:21::21:
ما یک بار در تابستان تو راهنمایی یک کلاس فوق برنامه با یکی از معلمان محترم ریاضی داشتیم (حلی ها خوب میشناسند. راهنمایی: قد بلند، لاغر و ...) این بنده خدا را هر جلسه اذیت میکردیم. مثلا تمام تخته پاک کنهای طبقه را پنهان میکردیم و تخته را کثیف میکردیم. اون میگفت شما برید بیرون کار اضافی میکنید. برای همین خودش دنبال تخته پاک کن میگشت. هی از این ور میرفت اونور. بعد که میومد همه تخته پاک کنها را روی تخته میدید.:21::21:
پاسخ : چه بلا هایی سر معلماتون آوردید؟!
منم اول راهنمایی که بودم یه دبیری داشتیم خدا نصیب هیچ کس نکنه از اون فیسوها بود
ما هم رفتیم ۴-۵ تا از این موش چسپی های سفید هست خریدیم
تو ۵ جای کلاس نصب کردیم گفتیم حین کلاس یا می افته رو خودش یا می افته تو کلاس
شانس ما اصلا پایین نیفتاد
اخر کلاس یکی از بچه ها داد زد:::: موششششششششششششششششششش
جوری گفت بچه های خودمونم ترسیدن فرار کردن چه برسه به معلمه :4::4:
منم اول راهنمایی که بودم یه دبیری داشتیم خدا نصیب هیچ کس نکنه از اون فیسوها بود
ما هم رفتیم ۴-۵ تا از این موش چسپی های سفید هست خریدیم
تو ۵ جای کلاس نصب کردیم گفتیم حین کلاس یا می افته رو خودش یا می افته تو کلاس
شانس ما اصلا پایین نیفتاد
اخر کلاس یکی از بچه ها داد زد:::: موششششششششششششششششششش
جوری گفت بچه های خودمونم ترسیدن فرار کردن چه برسه به معلمه :4::4:
پاسخ : چه بلا هایی سر معلماتون آوردید؟!
سال دوم راهنمایی که بودیم در کلاسمون خراب بود یعنی جوری که خودمون از داخل کلاس با قاشق بازش می کردیم :24:
معلم شیمیمون خیلی سوژه بود نقشه کشیدیم چند نفر از بچه ها برن بیرون فیلم بازی کنن که ای وای بقیه داخل گیر کردن همین کارو هم کردیم بعد معلمه چند نفر فرستاد برن دنبال بابای مدرسه که مثلا بیاد درستش کنه اون چند نفرم رفته بودن الکی تو حیاط :204:
ما هم تو کلاس خیلی حال کردیم :97:
بعد نیم ساعت معاونه خودش اومد با فن چنگال از بیرون بازش کردن :193:
بعدشم گفتن دیگه حق ندارین درو ببندین:160:
سال دوم راهنمایی که بودیم در کلاسمون خراب بود یعنی جوری که خودمون از داخل کلاس با قاشق بازش می کردیم :24:
معلم شیمیمون خیلی سوژه بود نقشه کشیدیم چند نفر از بچه ها برن بیرون فیلم بازی کنن که ای وای بقیه داخل گیر کردن همین کارو هم کردیم بعد معلمه چند نفر فرستاد برن دنبال بابای مدرسه که مثلا بیاد درستش کنه اون چند نفرم رفته بودن الکی تو حیاط :204:
ما هم تو کلاس خیلی حال کردیم :97:
بعد نیم ساعت معاونه خودش اومد با فن چنگال از بیرون بازش کردن :193:
بعدشم گفتن دیگه حق ندارین درو ببندین:160:
پاسخ : چه بلا هایی سر معلماتون آوردید؟!
اوووه!!بی خیال!!!چه خاطرات باحالی!دی:
ما هم از این کارا زیاد کردیم!!یه چند باری پونز گذاشتیم!
یه بارم اینجانب رو صندلی معلم چن تا فحش رکیک و قشنگ(!)نوشتم,معلممه هم نشست روش!بیچاره اصلا هم نفهمید!!هاهااها!حالا شایدم فهمیده روشنشده بگه!8)
تا دلت بخاد!یه چن باری هم به عنوان نماینده ی کلاس وقتی معاونمون اومده بود نکته ایمنی میگف رفتم پشت سرش ب هوای تخته پاک کردن اداشو در اوردم و رقصیدم!!!!:198:
هی...
قشنگیه مدرسه ها ب همین چیزاس دیگه!:24:
اوووه!!بی خیال!!!چه خاطرات باحالی!دی:
ما هم از این کارا زیاد کردیم!!یه چند باری پونز گذاشتیم!
یه بارم اینجانب رو صندلی معلم چن تا فحش رکیک و قشنگ(!)نوشتم,معلممه هم نشست روش!بیچاره اصلا هم نفهمید!!هاهااها!حالا شایدم فهمیده روشنشده بگه!8)
تا دلت بخاد!یه چن باری هم به عنوان نماینده ی کلاس وقتی معاونمون اومده بود نکته ایمنی میگف رفتم پشت سرش ب هوای تخته پاک کردن اداشو در اوردم و رقصیدم!!!!:198:
هی...
قشنگیه مدرسه ها ب همین چیزاس دیگه!:24:
من یه خاطره دیگه هم بگم :
با عرض معذرت(دستشویی معلما تو راهرو بود ) حالا یکیشون میره دستشویی یادش میره کلیدشو با خودش ببره بچه های کلاس ما هم که.........خلاصه قفلش کردیم کلیدم پرت کردیم بیرون مدرسه:71:
از اون جایی که دبیر عزیز ورزش اجازه نمیداد توپ بیاریم بازی کنیم بچه ها هم با کاغذ وچسبی که از دفتر گرفتن یه توپ پلاستیکی درست کردن :52: بعد زنگ تفریح یکی از بچه ها جو گیر میشه تو راهرو یه شوت کرد بعد مهتابی شکست و معاونه اومد ...:69:
گفت کی بوده؟؟؟
همه با هم گفتیم: هممون بودیم .
بعد گفت کجاست؟؟(توپ قشنگه رو میگفت)
ما هم گذاشته بودیمش تو پرده بعد نمیذاشتن معاون اون طرفی بره خلاصه فهمیده بود اونجاست اینا هم طی عملیات پیچیده ای بردنش ته کلاس تو کیف یکی از بچه ها گذاشتن اونم که دید حریف ما نمیشه بی خیال شد ولی .........ما بیچاره:40::63::169:
با عرض معذرت(دستشویی معلما تو راهرو بود ) حالا یکیشون میره دستشویی یادش میره کلیدشو با خودش ببره بچه های کلاس ما هم که.........خلاصه قفلش کردیم کلیدم پرت کردیم بیرون مدرسه:71:
از اون جایی که دبیر عزیز ورزش اجازه نمیداد توپ بیاریم بازی کنیم بچه ها هم با کاغذ وچسبی که از دفتر گرفتن یه توپ پلاستیکی درست کردن :52: بعد زنگ تفریح یکی از بچه ها جو گیر میشه تو راهرو یه شوت کرد بعد مهتابی شکست و معاونه اومد ...:69:
گفت کی بوده؟؟؟
همه با هم گفتیم: هممون بودیم .
بعد گفت کجاست؟؟(توپ قشنگه رو میگفت)
ما هم گذاشته بودیمش تو پرده بعد نمیذاشتن معاون اون طرفی بره خلاصه فهمیده بود اونجاست اینا هم طی عملیات پیچیده ای بردنش ته کلاس تو کیف یکی از بچه ها گذاشتن اونم که دید حریف ما نمیشه بی خیال شد ولی .........ما بیچاره:40::63::169:
پاسخ : چه بلا هایی سر معلماتون آوردید؟!
ما یه بار گوشی معلم رو برداشتیم. بعد هی بش زنگ می زدیم. معلمه هم داد می زد گوشی منو بیارین بدین...
یه بار دیگه یه تیکه کاغذ آتیش زدیم و انداختیم تو کلاس. بعد تا اومد معلمه بفهمه یکی از بچه ها پاشو گذاشت روشو بعد شروع کردیم بحث که این چه وعضشه دارن تو حیات آتیش می زنن بوی دود مارو اذیت می کنه.
ما یه بار گوشی معلم رو برداشتیم. بعد هی بش زنگ می زدیم. معلمه هم داد می زد گوشی منو بیارین بدین...
یه بار دیگه یه تیکه کاغذ آتیش زدیم و انداختیم تو کلاس. بعد تا اومد معلمه بفهمه یکی از بچه ها پاشو گذاشت روشو بعد شروع کردیم بحث که این چه وعضشه دارن تو حیات آتیش می زنن بوی دود مارو اذیت می کنه.
پاسخ : چه بلا هایی سر معلماتون آوردید؟!
ما هم یه روز از دست مشاورمون کلی عصبی شدیم یه نقشه کشیدیم
قرار شد بریم دوتا تایر جلو ماشینش رو پنچر کنیم همین کارم کردیم
فرداش دیدیم مشاوره اومده مدرسه
گفتیم خدایا این تا حالا باید مرده باشه چه ادمیه هاااااااااااا
نمیدونم کدوم نامردی رفت لومون داد اونم اومد سرکلاس یه کم(؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟) بهمون حرف زد و رفت بیرون
ما هم یه روز از دست مشاورمون کلی عصبی شدیم یه نقشه کشیدیم
قرار شد بریم دوتا تایر جلو ماشینش رو پنچر کنیم همین کارم کردیم
فرداش دیدیم مشاوره اومده مدرسه
گفتیم خدایا این تا حالا باید مرده باشه چه ادمیه هاااااااااااا
نمیدونم کدوم نامردی رفت لومون داد اونم اومد سرکلاس یه کم(؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟) بهمون حرف زد و رفت بیرون
پاسخ : چه بلا هایی سر معلماتون آوردید؟!
یکی دیگه:
یه روزم روی یکی از دبیرامون که خیلی ادعا داشت از ئشت سرش ژله له شده ریختیم زنگ اخرم دیدیم هنوز تمیزش نکرده خدا میدونه موقعی که فهمیده چقد فحش بهمون داده
ما عموما زنگ تفریحا برنامه بهونه داشتیم تو کلاس طوری که هر چیزی گیرمون میومد خالی میکردیم توش
یه دفعه هم سر کلاس همین معلمه اومدیم هرچیزی که گیرمون اومد اعم از: پشه (که به دست خودمون شهید شد)و تمام خوراکی های بچه ها از شور گرفته تا شیرین بایه کم مخلفات دیگه
همه رو انداختیم تو اب انار و اب پرتقال وسس خودتون دیگه فک کنید چی شد
خلاصه این غذای خوشمزه رو قبل از کلاس گذاشتیم رو میز یه کمشم ریختیم رو میزوصندلی ملمه تا چشمش خورد بهش ذوق زده شد حالش به هم خورد و قهر کرد و تایه هفته ای سرکلاسمون تشریف نیاورد
یکی دیگه:
یه روزم روی یکی از دبیرامون که خیلی ادعا داشت از ئشت سرش ژله له شده ریختیم زنگ اخرم دیدیم هنوز تمیزش نکرده خدا میدونه موقعی که فهمیده چقد فحش بهمون داده
ما عموما زنگ تفریحا برنامه بهونه داشتیم تو کلاس طوری که هر چیزی گیرمون میومد خالی میکردیم توش
یه دفعه هم سر کلاس همین معلمه اومدیم هرچیزی که گیرمون اومد اعم از: پشه (که به دست خودمون شهید شد)و تمام خوراکی های بچه ها از شور گرفته تا شیرین بایه کم مخلفات دیگه
همه رو انداختیم تو اب انار و اب پرتقال وسس خودتون دیگه فک کنید چی شد
خلاصه این غذای خوشمزه رو قبل از کلاس گذاشتیم رو میز یه کمشم ریختیم رو میزوصندلی ملمه تا چشمش خورد بهش ذوق زده شد حالش به هم خورد و قهر کرد و تایه هفته ای سرکلاسمون تشریف نیاورد
پاسخ : چه بلا هایی سر معلماتون آوردید؟!
آقا داشتم به يكي از معلما كرم ميريختم (نميشه كرمارو گفت )بعد كلكل تيكه شد يچيز بد بهش گفتم اونم كفري شدو گفت آقاي فلاني ميخواريا
منم جو گير شدم جلو دهنمو نتونستم بگيرم گفتم نترس آقا من كرم زد خارش زدم شما به فكر خودت باش كه بعدش بلوزمو جر داد از كلاس انداختم بيرون داد ميزد برو از مدير كرم بگير ميخوام برات بزنم با يه چنتا از اون فحش ها
ولي شما از اين چيزا به معلمتون نگيدا بده منم نميگم ديگه
آقا داشتم به يكي از معلما كرم ميريختم (نميشه كرمارو گفت )بعد كلكل تيكه شد يچيز بد بهش گفتم اونم كفري شدو گفت آقاي فلاني ميخواريا
منم جو گير شدم جلو دهنمو نتونستم بگيرم گفتم نترس آقا من كرم زد خارش زدم شما به فكر خودت باش كه بعدش بلوزمو جر داد از كلاس انداختم بيرون داد ميزد برو از مدير كرم بگير ميخوام برات بزنم با يه چنتا از اون فحش ها
ولي شما از اين چيزا به معلمتون نگيدا بده منم نميگم ديگه
آخرین ویرایش توسط مدیر
- ارسال ها
- 76
- لایک ها
- 81
- امتیاز
- 0
معلم داشت می مرد از ترس):85: