خوبه كه شما ها آروميد من كه هنوز آمپرم بالاست
وقتي كنكور رو خارج از حد استاندارد برگزار ميكنن معلومه كه امكانات حرف اولو ميزنه!!! تازه ميفهمم كه محروميت يعني چي ؟؟؟
زندگي براي من فقط جاده ي شكسته !!! شكست اندر شكست
وقتي يه نفر 3 سال با جون و دل واسه المپياد ميخونه از همه ي زندگيش ميگذره ولي ......!!!!
نميدونم چي بگم تا يه كم آروم شم. ما به امكانات بچه هاي همدان كه واسه المپياد ميخوندن حسودي ميكرديم در حالي كه اونا خودشون ميگفتن كه امكاناتشون به پاي شهر هاي ديگه هيچه!!!!!!!! حالا اصلا اون بدرك!!!!
ولي چرا بايد كنكورم ايطوري شه؟؟واسه چي؟؟مگه من از اين دنيا چي خواستم؟؟؟
يعني بعد از اين همه سختي كشيدن و تلاش كردن هنوز لياقت اينو ندارم كه اون جايي كه دلم ميخواد درس بخونم؟؟؟
آخه اين عدله؟؟اين انصافه؟؟اين بود كه ميگن در پس هر سختي آساني است؟؟؟؟ما كه فقط بدبختي كشيديم.ديگه به چي ايمان داشته باشم ؟؟؟ديگه دلم به چي خوش باشه؟؟؟كاش زودتر بميرم......