وضعیت
موضوع بسته شده است.

m-s

New Member
ارسال ها
577
لایک ها
129
امتیاز
0
باز تو چه خبریو میدونی که اینطوری مرموز حرف میزنی!!!!!
 

bihamta

New Member
ارسال ها
757
لایک ها
345
امتیاز
0
navid_hacker گفت
چرا دارن!
اما حرفا رو اینجا نمیزنن!!!
جاهای دیگه میزنن که ممکنه براشون بد تموم شه!
راجع به اون قضیه فعلا چیزی نگو....به وقتش...
قضیه چیز دیگست نوید جان...که فعلا در دست تحقیقه!
فقط یه هشدار:
مطمئن بشم کی بوده جوری قلم پاشو خورد میکنم که فکر جفتک انداختن به منم نکنه!(با عرض معذرت خدمت یه سری از دوستای محترم.البته 1و2 نفری هستن که ارزش احترامم ندارن!)
 

m-s

New Member
ارسال ها
577
لایک ها
129
امتیاز
0
وااای خدا شروع نکنین!!
اذهان عمومی رو مشوش میکنین
 

bihamta

New Member
ارسال ها
757
لایک ها
345
امتیاز
0
حالا مونده تا تشویش!!!!
یه سری اسم خودشون و میذارن آدم مرحله ی بعدم میذارن دانشجو!!!
اما شعور 0.متاسفم واسشون!که به راحتی هر چه تمام تر....!
 

jasem

Well-Known Member
ارسال ها
341
لایک ها
327
امتیاز
63
بابا اساسی رفتیم تو کف یا pmبدین بهم یا وقتی اینجا مینویسین به ما هم بگید چه خبره 0...................................................
 

m-s

New Member
ارسال ها
577
لایک ها
129
امتیاز
0
منم موافقم اگه قراره چیزی نگین پس شروع نکنین!!اینطوری زمینه رو واسه تهمت زدن اماده میکنین!!!
 

bihamta

New Member
ارسال ها
757
لایک ها
345
امتیاز
0
فقط اینو گفتم که اگه یه سریا میخونن اینجارو گوشی دستشون باشه!!!!!!!!
هر چی باشه از پشت کس دیگه حرف زدن بهتره خانم m-s!!!!!!!!!
 

navid_hacker

New Member
ارسال ها
256
لایک ها
46
امتیاز
0
به ه ه ه ه .... من اونی رو که گفتم قضیه رو نگو به وقتش، الکی گفتما....همینجوری گفتم...اصلا منم در هیچ جریانی نیستم به خدا....
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
[center:55b2322966]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

· من تو را دوست دارم.. دیگری تو را دوست دارد.. دیگری دیگری را دوست دارد.. و این چنین است که ما تنهاییم..
[/COLOR]
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:eek:ffice:eek:ffice" /><o:p></o:p>[/center:55b2322966]
[center:55b2322966]



· وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است<o:p></o:p>
[/center:55b2322966]
[center:55b2322966]· دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند<o:p></o:p>[/center:55b2322966]
[center:55b2322966]· اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است<o:p></o:p>[/center:55b2322966]
[center:55b2322966]· اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم میزنم که با هر نفس گامی به تو نزدیک تر میشوم . این زندگی من است<o:p></o:p>[/center:55b2322966]
 

masomeh

New Member
ارسال ها
45
لایک ها
1
امتیاز
0
ای کاش جو تاپیک برگرده به همون دوران کنکور.بیاین اینجا رو یه تکون اساسی بدین اگه بخاین من خودم شروع میکنم خاطره های جالب دانشگاه و خوابگاه رو مینویسم؟
 

m-s

New Member
ارسال ها
577
لایک ها
129
امتیاز
0
این تاپیک خیلی بامزه شده!!!2 روز تکون اساسی میخوره همه میان نظر میدن جوش خوبه!!!
10 روز به حالت رکود در میاد من از اون پایینا میارمش بالا!!!

فکر کنم جالب باشه خاطرات خوابگاهو بگین!!!البته خیلی تخصصیش نکنین که بقیه چیزی نفهمن!!
راستی masoomehخیلی خوشحالم که شکلک انتخابیت خوشحاله!!!
جدی میگم دیدم اینو گذاشتی خوشحال شدم!!1 خبری میدادی از تغییر وضعیتت رفیق!!!

خب حالا خودت شروع کن من که هنوز خاطره ای ندارم!!!!
 

jasem

Well-Known Member
ارسال ها
341
لایک ها
327
امتیاز
63
سلام من شروع میکنم روز اول اومدم خوابگاه رفتم بین سال بالایی ها میگفتن ما روز اول که امدیم یه سال بالایی ما رو سر کار گذاشت و گفته باید برین شرکت نفت ..کارت نفت بخرین واسه زمستون
اونا هم رفته بودند شرکت نفت ...
 

f-alizadeh

New Member
ارسال ها
375
لایک ها
693
امتیاز
0
ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام به همگی !!
من هرروز میام سایت ولی می بینم خبری نیست !

بیاییم کمی فعال تر شیم !!
 

m-s

New Member
ارسال ها
577
لایک ها
129
امتیاز
0
خب طرح خاطره گفتن که میتونه 1 تحول باشه!!!اینطوری هم ما میخندیم هم فعالتر میشن بعضیا!!!!
 

masomeh

New Member
ارسال ها
45
لایک ها
1
امتیاز
0
مرسیm-sجان
.من فک میکنم می بینم نمیتونم خاطراتمو بنویسم.به یه دلایلی.خاطره عمومی یادم اومد مینویسم.خودم اول پیشنهاد دادم حالا نمیتونم عملیش کنم.
ای کاش یه سری از بچه های کلاس به اینجا سر نمیزدن اونوقت راحتتر مینوشتم.
 

m-s

New Member
ارسال ها
577
لایک ها
129
امتیاز
0
masomeh گفت
مرسیm-sجان
.من فک میکنم می بینم نمیتونم خاطراتمو بنویسم.به یه دلایلی.خاطره عمومی یادم اومد مینویسم.خودم اول پیشنهاد دادم حالا نمیتونم عملیش کنم.
ای کاش یه سری از بچه های کلاس به اینجا سر نمیزدن اونوقت راحتتر مینوشتم.
جدی میگی؟اما تا جایی که من میدونم از پزشکی تهران کسی نداریم!!!
دندون داریم اما پزشکی نه!!!!
 

masomeh

New Member
ارسال ها
45
لایک ها
1
امتیاز
0
چرا عزیزم پزشکی تهرانم داریم همین 4 طبقه پایین تر از من داره خر میزنه برای میدترم بافت.البته زیاد فعال نیستش اما خوب هستش دیگه!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا