کنکور(مرگ ناگهانی یک رویا(ی یک کنکوری))
- ارسال ها
- 172
- لایک ها
- 4
- امتیاز
- 0
آقای mjbbaha کنکور آخر همه چیز نیست همون طوریکه خودتون دیدین بعدش اتفاق خاصی نیفتاد .هر امتحانی لزوما برنده و بازنده نداره توی کنکور هر کی قد تلاشش پاداش میگیره البته خیلی چیزای دیگه هم توش تاثیر دارن ولی من مطمئن ام که نه شما و نه هیچ کدوم از بچه های دیگه هدفشون فقط تک رقمی شدن نیست و نبوده کنکور فقط یه دریچه است که آدما رو به یه دنیای بزرگتر واسه آزاد بودن برای رسیدن به همه ی حداقل یه قسمتی از رویاهاش وارد میکنه.
آدمای بزرگ ان که هدفای خییلی بزرگ دارن . 4-5 سال دیگه واقعا بین نفر اول کنکور و شما و کسی که یه سال دیگه پشت کنکور مونده و بعدش اون چیزی که میخواسته قبول شده وجود نداره یا اونقدر کمه که به راحتی میشه ازش صرف نظر کرد.
من تقریبا مطمئن بودم امسال اون چیزی که میخوام قبول میشم ولی سر کنکور تو حوزه امتحانی مون به ردیفی که من توش نشسته بودم مراقب ها فراموش کرده بودن که برگه اختصاصی رو زمین بذارن. وقتی گفتن برگه هارو بردارین و من دیدم برگه اختصاصی ندارم و بقیه دارن تند و تند سوالها شونو جواب میدن کل دنیاروسرم خراب شد...
تارفتن برگه هارو از طبقه ی بالا بیارن حدود 10 دقیقه ایی طول کشید. بعدشم که با کلی استرس شرو کردم به خودم گفتم خب اشکلی نداره حتما این 10 دقیقه رو آخر ش اضافه میکنن اما همون کسی که برگه ها رو به ما داد آخرش نیومد جمع کنه یکی دیگه اومد منم هرچی بهش گفتم که بابا به ما دیر برگه داده به خرجش نرفت که نرفت خلاصه اش این شد که باکلی گریه و زاری از سر جلسه بیرون اومدیم و حالا هم که "پشت کنکوری "هستیم ...
آدمای بزرگ ان که هدفای خییلی بزرگ دارن . 4-5 سال دیگه واقعا بین نفر اول کنکور و شما و کسی که یه سال دیگه پشت کنکور مونده و بعدش اون چیزی که میخواسته قبول شده وجود نداره یا اونقدر کمه که به راحتی میشه ازش صرف نظر کرد.
من تقریبا مطمئن بودم امسال اون چیزی که میخوام قبول میشم ولی سر کنکور تو حوزه امتحانی مون به ردیفی که من توش نشسته بودم مراقب ها فراموش کرده بودن که برگه اختصاصی رو زمین بذارن. وقتی گفتن برگه هارو بردارین و من دیدم برگه اختصاصی ندارم و بقیه دارن تند و تند سوالها شونو جواب میدن کل دنیاروسرم خراب شد...
تارفتن برگه هارو از طبقه ی بالا بیارن حدود 10 دقیقه ایی طول کشید. بعدشم که با کلی استرس شرو کردم به خودم گفتم خب اشکلی نداره حتما این 10 دقیقه رو آخر ش اضافه میکنن اما همون کسی که برگه ها رو به ما داد آخرش نیومد جمع کنه یکی دیگه اومد منم هرچی بهش گفتم که بابا به ما دیر برگه داده به خرجش نرفت که نرفت خلاصه اش این شد که باکلی گریه و زاری از سر جلسه بیرون اومدیم و حالا هم که "پشت کنکوری "هستیم ...
مثل این که سر جلسه واسه همه مشکل پیش میاد!یکمم از تجربه های سر جلستون بگین و توصیه کنین چی کارا کنیم بد نیس!شاید این مشکلا واسه مام پیش اومد! :twisted:
سرجلسه ی مام تو ازاد خیلی بد شد!من و دوستم افتادیم ته سالن!سالن ورزشیم بود خداروشکر و اصلا نور نداشت!فقط چراغا روشنش می کردن!از شانس ما 2 تا چراغ بالاسر ما سوخته بودن!من انقد تو تاریکی به برگم نگاه کردم وقتی پا شدم از سر جلسه هیچی نمی دیدم!!همه ادما رو تار می دیدم!!!از اولش می دونستم تاریک بودنش مشکل پیش میاره ولی گفتم حالا بگم بهشون جامو عوض کنن و اینا وقتم بد تلف می شه نگفتم!ولی خدایی کور شده بودم! 8O
سرجلسه ی مام تو ازاد خیلی بد شد!من و دوستم افتادیم ته سالن!سالن ورزشیم بود خداروشکر و اصلا نور نداشت!فقط چراغا روشنش می کردن!از شانس ما 2 تا چراغ بالاسر ما سوخته بودن!من انقد تو تاریکی به برگم نگاه کردم وقتی پا شدم از سر جلسه هیچی نمی دیدم!!همه ادما رو تار می دیدم!!!از اولش می دونستم تاریک بودنش مشکل پیش میاره ولی گفتم حالا بگم بهشون جامو عوض کنن و اینا وقتم بد تلف می شه نگفتم!ولی خدایی کور شده بودم! 8O
من تو کنکور امسال ناموفق بودم چون بعد تموم شدن عمومیا دچار افکار غیر منطقی و استرس زا شدم و نتونستم بر اونا غلبه کنم ، در حالی که عمومیا رو خوب زده بودم فک کردم بد زدمشون به خصوص وقتی که به یکی از passage های زبان نرسیدم و 5تا سوال تو زبان نزده موند(کنکور 88 دوتا PASSAGE و یک CLOZE داشت) بعد کنکور بود که متوجه شدم درصدای دروس عمومی من نسبت به بقیه خیلی خوبه ولی به خاطر اون تفکرات غیر منطقی کل اختصاصیام خراب شد و رتبمم بد شد.
کنکور سخت نیست فقط باید سر جلسه منطقی بود و با توکل به خدا و استفاده از تجربیات حاصل از آزمون های آزمایشی بهترین روش ها رو برای موفقیت به کار برد.
ضمنا طبق تحقیقاتی که انجام دادم بیش از 80% افراد متناسب با میزان تلاششان نتیجه می گیرند حدود 10% کمتر از حد انتظار و حدود 10% نیز بیشتر از حد انتظار نتیجه می گیرند.(این درصدارو با استفاده از مقایسه ی نتایج آزمون های آزمایشی سنجش و قلم چی با نتایج کنکور در کلاس خودمان به دست آوردم.)
سلام دوستان
مایلم یه خاطره جالب از کنکور امسالم براتون تعریف کنم!
راستش من خیلی با کنکور امسال حال کردم! نه این که همه چیزو بلد باشم نه ولی کلا اعتماد به نفس و آرامش بالایی کسب کرده بودم!
یادمه 45 دقیقه به پایان وقت آزمون باقی مونده بود و من داشتم کلی باسوالات شیمی کیف می کردم که ناگهان صدای ناله ی سوزناکی در گوشم طنین انداز شد!!!!!!!! :roll:
بله دقیق شدم دیدم یکی از همکلاسی هایم که دو سه ردیف جلوتر از من نشسته دستش رو گذاشته رو ی پیشونیش و داره بلند بلند وهای های گریه میکنه! طوری هم گریه میکرد که تمام داوطلبان متوجه شدن و تمرکز همگی به هم ریخت! و داد همه بالاتر که ای بابا ببرینش بیرون حواسمون رو پرت می کنه! واسه ما هم کنکور سخته و...
خلاصه سرتون رو درد نیارم 5 دقیقه ای بیرون رفت و دوباره برگشت و... گاهی اوقات وسط جواب دادن هاش دوباره می زد زیر گریه! بعد از اعلام پایان وقت هم با بیشترین ولوم ممکن صداشو بالاتر برد و های های گریست!
ای خدا
با این وضعی که ایشون کنکور داد با خودم گفتم حیف این همه خرج کرد باید دوباره از اول شروع کنه و ... بیچاره
:roll: ولی بعد از اعلام نتایج با کمال ناباوری متوجه شدم رتبه اش از من هم بهتر شده!! :roll: و در دسته 2 رقمی های شهرمون قرار گرفته!
اینم یک داستان عجیب ولی واقعییییییی!
حالا نتیجه گیریش بماند!
مایلم یه خاطره جالب از کنکور امسالم براتون تعریف کنم!
راستش من خیلی با کنکور امسال حال کردم! نه این که همه چیزو بلد باشم نه ولی کلا اعتماد به نفس و آرامش بالایی کسب کرده بودم!
یادمه 45 دقیقه به پایان وقت آزمون باقی مونده بود و من داشتم کلی باسوالات شیمی کیف می کردم که ناگهان صدای ناله ی سوزناکی در گوشم طنین انداز شد!!!!!!!! :roll:
بله دقیق شدم دیدم یکی از همکلاسی هایم که دو سه ردیف جلوتر از من نشسته دستش رو گذاشته رو ی پیشونیش و داره بلند بلند وهای های گریه میکنه! طوری هم گریه میکرد که تمام داوطلبان متوجه شدن و تمرکز همگی به هم ریخت! و داد همه بالاتر که ای بابا ببرینش بیرون حواسمون رو پرت می کنه! واسه ما هم کنکور سخته و...
خلاصه سرتون رو درد نیارم 5 دقیقه ای بیرون رفت و دوباره برگشت و... گاهی اوقات وسط جواب دادن هاش دوباره می زد زیر گریه! بعد از اعلام پایان وقت هم با بیشترین ولوم ممکن صداشو بالاتر برد و های های گریست!
ای خدا
با این وضعی که ایشون کنکور داد با خودم گفتم حیف این همه خرج کرد باید دوباره از اول شروع کنه و ... بیچاره
:roll: ولی بعد از اعلام نتایج با کمال ناباوری متوجه شدم رتبه اش از من هم بهتر شده!! :roll: و در دسته 2 رقمی های شهرمون قرار گرفته!
اینم یک داستان عجیب ولی واقعییییییی!
حالا نتیجه گیریش بماند!
حالا بین خودمون باشه من از این دختر توقع سه رقمی هم نداشتم چون کلا توی دبیرستان جزو شاگردان مطرح حساب نمی شد!
و اصولا از اون افرادی بود که تمام کلاسهای آموزشگاه های مختلف رو درو کردند! و ... 8O
ای بابا بی خیال! من که کلی حسودیم شد بهش!
راستی شنیدم که رتبه های زیر500 کشوری توی گروه تجربی بعد از فارغ التحصیل شدن برای استخدام در اولویتند درست شنیدم؟ یا این که رتبه های زیر 50 بودند؟ یکی جواب منو به لطفا چون من سر این موضوع توی دانشگاه با دوستام اختلاف دارم! انحرافی شد ببخشید! :wink:
و اصولا از اون افرادی بود که تمام کلاسهای آموزشگاه های مختلف رو درو کردند! و ... 8O
ای بابا بی خیال! من که کلی حسودیم شد بهش!
راستی شنیدم که رتبه های زیر500 کشوری توی گروه تجربی بعد از فارغ التحصیل شدن برای استخدام در اولویتند درست شنیدم؟ یا این که رتبه های زیر 50 بودند؟ یکی جواب منو به لطفا چون من سر این موضوع توی دانشگاه با دوستام اختلاف دارم!
انحرافی شد ببخشید! :wink: