پاسخ : تجربه های دوره 17
یه چیزی که بود تا قبل المپیاد همیشه دنبال این بودم که چی تو امتحان میاد بخونم و چی نمیاد نخونم..واسه همین خیلی وقتا حتی از یه پاورقی کوچیک هم میگذشتم حتی اگه اطلاعات زیادی توش میبود!
ولی از وقتی المپیادی شدم یاد گرفتم همه چی مهمه حتی اگه زیرش خط نکشیده باشن!
دوم اینکه وقتی المپیادی نبودم و تو مدرسه و ازمون های تستی شرکت میکردیم همیشه دنبال رقابت بادیگران بودم اینکه میانگین کشور چند درصده فلان درس ضریبش چنده ولی از وقتی شرو کردم ب المپ خوندن یاد گرفتم با خودم رقابت کنم نه بادیگران...
اینکه وقتی شب میخوابم از روز خودم راضی بوده باشم..و این راضی بودن خیلی حس خوشایندیه..و انگیزه ی فردای مفید دیگه رو بهت میده...
با اینکه دیر شرو کردم...حتی اگه قبول هم نشم مهم نیست..چون یه مدت از فضای بچه گونه ی دبیرستان شیفت(shift) کردم به محیط نیمه آکادمیک المپیاد...:91:
یه چیزی که بود تا قبل المپیاد همیشه دنبال این بودم که چی تو امتحان میاد بخونم و چی نمیاد نخونم..واسه همین خیلی وقتا حتی از یه پاورقی کوچیک هم میگذشتم حتی اگه اطلاعات زیادی توش میبود!
ولی از وقتی المپیادی شدم یاد گرفتم همه چی مهمه حتی اگه زیرش خط نکشیده باشن!
دوم اینکه وقتی المپیادی نبودم و تو مدرسه و ازمون های تستی شرکت میکردیم همیشه دنبال رقابت بادیگران بودم اینکه میانگین کشور چند درصده فلان درس ضریبش چنده ولی از وقتی شرو کردم ب المپ خوندن یاد گرفتم با خودم رقابت کنم نه بادیگران...
اینکه وقتی شب میخوابم از روز خودم راضی بوده باشم..و این راضی بودن خیلی حس خوشایندیه..و انگیزه ی فردای مفید دیگه رو بهت میده...
با اینکه دیر شرو کردم...حتی اگه قبول هم نشم مهم نیست..چون یه مدت از فضای بچه گونه ی دبیرستان شیفت(shift) کردم به محیط نیمه آکادمیک المپیاد...:91: