منو ببخش اگه این بودنم با تو
وارونه کرد همه آروزهاتو
تو یاد من قدم زدنامون همیشه هست
یه راهی هست حتما واسه رهایی از این بنبست
عاشقم باش آخه تو اونکه میخوامی
دیونتم همه آرزو هامی
به غیر من کی جُر دردایه تورو کشید
قدم زدن تو بارون چشاتو جز من کی فهمید
من تو رو تو رو هنوز یادم هست
تو نرو نرو هامو نشنیدی
چرا دیگه حتی منو یادت نیست
بگو که چجوری به اینجا رسیدی
که حالا شبا بی من آرومی
من روزای بی تورو میشمارم
سه سال و سه ماه و سه هفته گذشته
که نیستی هنوزم دوست دارم
♫♫♫♫♫♫♫♫
نیستی ولی هنوزم حس میکنم اینجایی
♫♫♫♫♫♫♫♫
عاشقم باش آخه اون که میخوامی
دیوونتم همه آروزهامی
به غیر که جُر دردایه تورو کشید
قدم زدن تو بارون چشاتو جز من کی فهمید
من تو رو تو رو هنوز یادم هست
تو نرو نرو هامو نشنیدی
چرا دیگه حتی منو یادت نیست
بگو که چجوری به اینجا رسیدی
که حالا شبا بی من آرومی
من روزای بی تورو میشمارم
نمیشه نباشی بمون که بمونم بدون که هنوزم دوست دارم
من تو رو تو رو هنوز یادم هست
تو نرو نرو هامو نشنیدی
چرا دیگه حتی منو یادت نیست
بگو که چجوری به اینجا رسیدی
که حالا شبا بی من آرومی
من روزای بی تورو میشمارم
سه سال و سه ماه و سه هفته گذشته
که نیستی هنوزم دوست دارم
منو میزاری کنار که بری کنار کی
من تا کی کنار بیام دوباره سر همه چی
بگم هرچی تو بگی …
دلمو میشکنی این بار چندمه
هرچی کوتاه میام تو چشم تو گمه
آخه گوشای تو به حرف مردمه
هرچی تندتر میشی وابسته تر میشم
هرچی دور تر میشی دلبسته تر میشم
هر روز که میگذره شکسته تر میشم
منو میزاری کنار که بری کنار کی
من تا کی کنار بیام دوباره سر همه چی
بگم هرچی تو بگی …
دلمو میشکنی این بار چندمه
هرچی کوتاه میام تو چشم تو گمه
آخه گوشای تو به حرف مردمه
هرچی تندتر میشی وابسته تر میشم
هرچی دور تر میشی دلبسته تر میشم
هر روز که میگذره شکسته تر میشم
دیگه وقتش شده که همه چیز به حالت عادی برگرده
دیگه وقتشه که دوباره شبا زود بخوابیم چون فردا کلی کار داریم و برای این بیخوابی های پشت هم دیگه انگیزه و کنجکاوی و هیجان لازم وجود نداره.
دیگه وقتشه که به کارای عقب افتاده مون برسیم و دست از هرروز دیدن همدیگه برداریم چون کلی آدم رو این مدت ندیدیم که باید ببینیم و کلی کار عقب افتاده هست که باید انجامشون بدیم.
دیگه وقتشه که مرتب پای گوشی نباشیم و موقع قطع کردن تماس نگیم اول تو قطع کن.وقتشه که بعد از گفتن اصل کارمون بگیم خدافظ و تماس رو قطع کنیم.
دیگه وقتشه که نشونه های همدیگه رو جمع نکنیم و یادمون بره از همدیگه خاطره های کوچیک نگه داریم
دیگه وقتش شده که همه چیز به حالت عادی برگرده
دیگه وقتشه که غروب آفتابو تو کوی فراز شب نکنیم
دیگه وقتشه که قهوه های تنهایی بخوریم کتاب بخونیم و تفریحای یه نفره ی خاک خورده مون رو از زیر وسایل بکشیم بیرون
دیگه وقتشه که شبا بدون حرفای عاشقانه به خواب بریم و بگیم که خب خسته بودیم.خیلی خسته بودیم.
دیگه وقتشه که با دیگرانم بخندیم و راجع به چیزایی غیراز همدیگه هم کنجکاوی نشون بدیم
دیگه وقتشه که مدام به هم فکر نکنیم و یهو به خودمون بیایم و ببینیم که از صبح اصلا به همدیگه فکر نکردیم.
دیگه وقتشه که با هرمسیج لبخند نزنیم .
دیگه وقتشه که بگیم نباید کلاسو نرم نباید فلان کارو بندازم عقب یا فلانی رو بعدا ببینم...
دیگه وقتشه که به همه ی کارامون سروقت برسیم و هیچ چیزی رو بخاطر همدیگه یه تعویق نندازیم
دیگه وقتش شده که همه چیز به حالت عادی برگرده.
دیگه وقتش شده....
شده؟؟؟
هرکسی حق داره برای زندگی خودش تصمیم بگیره، این اصلیه که همه قبول دارن.
هیچ کس تو این دنیا وصی و قیم لازم نداره.
اما یه چیزای دیگه ام هست، آدم تنها واسه خودش زندگی نمی کنه.
اگه غیر این بود که حرفی نداشتیم، اما دیگرونم هستن، اونایی که آدم به اون دل بسته س، یا اونایی که به آدم دل بسته ن، به هرصورت دیگرونم باید در نظر گرفت، بی اعتنایی به دیگران، فکر نمی کنم تنها وسیله ی راحتی و رهایی باشه...
حالا که تو داری میری
نمیدونی بی تو چه زندگی سخته
چجوری اینم دل و ساکت کنم بهش بفهمونم آخه اون دیگه رفته
حالا که تو داری میری
جلوگریه هامو نمیگیری بدون
داری رد میشی سادست
کسی که توو این بازی به پات همه چی شو باخته
حالا که تو داری میری
نمیندازی حتی یه نگاه به پشتت
داری میری نمیدونی
که کلیده قفل این قلبه تو مشتت
حالا که تو داری میری جلوگریه هام و نمیگیری بدون
تنها یادگاره خوبت لابه لایه خاطراتم یه گله رزه خشکه
یه چند روزیه فک میکنم روزایه آخره
ته قصمون رسیده شاید نمیشه باورت
که از احساسی که بهم داری ساده گذر کنی
آخه از این کابوسه لعنتی تازه بلند شدیم
داری میری...فکره من نیستی اصلا
حتما میخوای با رفتنت آتو بدی دستم
که از احساسی که به تو دارم چشم پوشی کنم
اصلا حق با توه باید از عشق دوری کنم
حالا که تو داری میری
نمیندازی حتی یه نگاه به پشتت
داری میری نمیدونی
که کلیده قفل این قلبه تو مشتت
حالا که تو داری میری جلوگریه هام و نمیگیری بدون
تنها یادگاره خوبت لابه لایه خاطراتم یه گله رزه خشکه
چطور میخوای بری! آخه من نمیفهمم
تو دلت میخواست توو زندگی منطقی تر شم
واسه یه دیونه هست از این حرف بی ربط تر!
داری با این سکوت بهم میگی بر نمیگردم
من نمیفهمم که تقصیر از کیه!
از چیه من رنجیده پس تکلیفه من چیه!
حالا نسبت به همه چی دیگه مسمومه فکرم
اینقدر با اطمینان به من نگو این بوده قسمت
نه...بی من نرو نه!
بدون تو نباشی پژمرده میشم
چجوری این دل و ساکت کنم بگو
منی که از دوریت افسرده میشم
چرا نمیفهمی نرو...نگیر گرمیه دستایه منو ..نه
نگو دیگه نمیای...نگو دیگه منو نمیخوای...
حرف بزن برام حرفاتو گوش میکنم
باز مثل دیونه ها گاهی فراموش میکنم
خیلی وقته که نیستی...
دلگیرم از اون لحضه هایی که سر میکنم تنها یه جایی
پر میشه چشمام از نبودت تو باز خیره میشم به جای خالی که نیستی
من حریف توو خاطرهات نیستم
تا اینجاش بات بودم دیگه پات نیستم
ببین ما قول قرارو صحبته یک عمر بود
من بریدم از اینجا دیگه باهات نیستم
من که شبامو بیدارم تو چی ؟؟
گریه شده دیگه کارم توی چی ؟؟
نیستی و من با فکر تو درگیرم
چقدر اخه به تو گفتم بمون
دیدی حالا تنها شدیم هر دومون
من آخرش از دست تو میمرم
بی تو میمیرم بی تو میمیرم
آدمایه بعد تو همه عادین برام
بعد تو با هیچ کسی نمی تونم کنار بیام
آمادیه بعد تو نمیدونن خدایه من
هیچکی اندازه تو مهم نبود برای من
من که شبامو بیدارم تو چی ؟؟
گریه شده دیگه کارم توی چی ؟؟
نیستی و من با فکر تو درگیرم ...
چقدر اخه به تو گفتم بمون
دیدی حالا تنها شدیم هر دومون
من آخرش از دست تو میمرم
بی تو میمیرم بی تو میمیرم
میمیرم میمیرم...
چقد آروم میشم با خندهات
میام این راه و تا تهش پا به پات
تو همه جونمی جونم فدات
الهی قوربون حرف زدنات
مگه میشه تورو دوست نداشت
مگه میشه تورو تنها گذاشت
نفسام به چشات بسته شده
ببین عشقت ازم دیوونه ساخت
تو ی دنیایی ساختی واسه من
که توو خوابم نمیدیدم اصن
چقد این لحظه ها رو دوست دارم
از این به بعد بگو مجنون به من
نمیزارم تو رو از دست بدم
واسه قید دوستامو زدم
دیگه چی بهتر از این اتفاق
که من به دنیای تو اومدم
نگو بس کن برم میشه باشیم باهم
این حال خوش و مدیونم به تو
با تو آروم میشم بزار آروم باشم
تویی آرامشم مجنونم به تو
نگو بس کن برم میشه باشیم باهم
این حال خوش و مدیونم به تو
با تو آروم میشم بزار آروم باشم
تویی آرامشم مجنونم به تو
دیگه تموم غمو مشکل هر جا برگردی میبینی منو پشتت
کور شه چشم همه دشمنا وقتی تو هم داری هوای منو خوشگل
دنیا بی تو تاریک میشه خودت که آمارشو داری
از درون منو حالیت میشه مگه میشه انقد همه چی عالی
دوتا شر و دیوونه
با همین همه چی حل و میزونه
مثه من هیچ وقت نمیبینی چون کسی قدرتو قد من نمیدونه
این زندگی تایمش کمه
نمیخوام که حتی دلت گاهی بشکنه
ی کاری میکنم که کل دنیا صدای خنده های ما رو بشنوه
اگه صد بار میمردم واست
تو رو میدیم عاشق میشدم
منه مغرور و بی احساس ببین
حالا اینجوری از خود بی خودم
زیر بارون خیس میشمو تو
عجب حال خوشی دارم با تو
منم دیوونه ی آرامشت
به من میگی تو آروم حرفاتو
نگو بس کن برم میشه باشیم باهم
این حال خوش و مدیونم به تو
با تو آروم میشم بزار آروم باشم
تویی آرامشم مجنونم به تو
نگو بس کن برم میشه باشیم باهم
این حال خوش و مدیونم به تو
با تو آروم میشم بزار آروم باشم
تویی آرامشم مجنونم به تو
الهی قوربون حرف زدنات
وقتی درو محکم بستی
تا خود ِ صبح گریه کردم
خاطراتو دوره کردم
کاشکی میذاشتی برگردم
وقتی درُ محکم بستی تا خود صبح گریه کردم
خاطرات رو دوره کردم
کاشکی میذاشتی برگردم
منو تنهایی ی شهر
منو بی حالی و تب
با یه خودکار رو به شب
بیدارم من کل شب
من که آدم بدی نبودم
من که آدم بدی نبودم …
بی تو سردرد و جنون
بی تو بارون و خزون
بیا برگرد سمت من
یه بار دیگه بمون
بی تو دستام سرد سرده
بی تو چشمام گریه کرده
بی تو قلبم پرِ درده
بی تو رنگم زرد زرده
بی تو سردرد و جنون
بی تو بارون و خزون
بیا برگرد سمت من
یه بار دیگه بمون
بی تو دستام سرد سرده
بی تو چشمام گریه کرده
بی تو قلبم پرِ درده
بی تو رنگم زرد زرده
یه جوری رفت و درم بست
که هنوز صدای در تو سرم هست
اینو فهمیدم همون لحظه
که هرکی سنگدل تره برندس
حتی ندارم نفس خستس مغزم
میخونه مثل قفس در بستس
تخت شده واسه من هر لحظه
نمیدونم عشقی تو دلش اصلا هست
اگه چشمام کبودن
فقط واسه اینه که آدما حسودن
هر موقع که نبودم پشتم
زدن، منو تو دل تو کشتن فقط
تعریفاشون از صدتا فحش بدترن
فهمیدم که خودیا از همه دشمن ترن
منو پیچیدن و خودشون به سمتت اومدن
اونا که فکر میکردم از همه خوش قلب ترن
بیا فکر کن اولشیم
مثلا روز اوله
بیا برگرد ببین بی تو
واقعا حال من بده
میون اون همه آدم
من تورو انتخاب کردم
هرجا رفتم بدون تو
یه کاری کردی برگردم
من که آدم بدی نبودم
من که آدم بدی نبودم
بی تو سردرد و جنون
بی تو بارون و خزون
بیا برگرد سمت من
یه بار دیگه بمون
بی تو دستام سرد سرده
بی تو چشمام گریه کرده
بی تو قلبم پرِ درده
بی تو رنگم زرد زرده
اگه از هم جدا باشیم حال من خیلی بد میشه
نمیدونم میتونی تو بمونی تا همیشه
عادت کردم به همین خنده ی زیبات
عادت کردم ، هی جان، هی جان
عادت کردم به آروم بودن چشمات
عادت کردم ، هی جان، هی جان
بهت عادت کردم من راحت تر از تو
با هیچکی نیستم منه لامصب
وابستم ، وقتی دوری طاقت کم
دلِ من تورو باور کرد
حتی استراحت بی تو دیگه حالش نیس
چجوری بخوابم وقتی سرت رو بالشت نیس
وقتی هستی خوب
وقتی نیستی اخما تو هم و همه لباسا مشکی
وقتی صبح پا میشی کنارِ من و راه میریم کنار هم
تو خیابون همه چشما رو مائه
راه میریم و این شهر خوشحاله
به خودش میباله که تو دلش مارو داره
الان به تو دارم یه حسی که نمیدونم داره چه اسمی
ولی تو باید مال من باشی آره شده به هر طلسمی
پرم از حس خوشبختی
با تو آسون میشه سختی
با تو آروم میشه قلبم
چه خوبه همدمم هستی
دیوونم ، دیوونتم به خدا
نمیشم از تو جدا ، دنیامی
دیوونم ، دیوونتم به خدا
نمیشم از تو جدا ، همرامی
عادت کردم به همین خنده ی زیبات
عادت کردم ، هی جان، هی جان
عادت کردم به آروم بودن چشمات
عادت کردم ، هی جان، هی جان
هنوزم تو قاب عکس رابطمون نفس داره
واسه من چی مونده جز کاغذای پاره ماره
اینجور که پیش میریم عذاب من ادامه داره
می خوام فراموشت کنم گذشته نمی ذاره
منو یه قلب سرد با رنگ و روی سرد
عذاب رفتنت منو رها نکرد منو رها نکرد
دیوونه بازیات از یاد من نمیره
توام که مطمئنی جاتو کسی نمی گیره
نه غمام زیاده اشکام نمیشه جاری
سوالم اینه که منو هنوز دوست داری
منو یه قلب سرد با رنگ و روی زرد
عذاب رفتنت منو رها نکرد منو رها نکرد
گفتم باشه تنهام بذارو بشکن له کن تو قلب ما رو
عیب نداره عشق من اینه سرنوشت من
اسم ما رو خط بزن از گذشته دل بکن
عیب نداره عشق من عیب نداره عشق من
منو می کشه یادگاریا عذاب آوره این جداییا
چی میشه بازم تو بیاییا نمی دونم الان تو کجاییا
منو می کشه یادگاریا عذاب آوره این جداییا
چی میشه بازم تو بیاییا نمی دونم الان تو کجاییا
چند ساعته که رفتی من با خودم درگیرم
نمی تونم حرفی بزنم یهو از کوره در میرم
زدم به سیم اخر داره هر روز صورتم میشه لاغر
تو فکر اینکه نباشی اونکه مال من میشه آخر
پر خاطرس دفترو از همه حرف زدنات
تا اومدن و رفتنا از همه شیطونیات
خندیدنات از غمات تو که پیچیدی رفتی
ولی این یادگاریات هستنا
دیگه نی حد و مرزی بین مرگ و زندگی
همش لم دادم رو کاناپه از خستگی
دارم دیوونه می شم از افسردگی
نمی دونم یعنی چی زندگی
منو یه قلب سرد با رنگ و روی زرد
عذاب رفتنت منو رها نکرد منو رها نکرد
صدات قطع شده دیگه نمیاد
چقد بد منو دلت نمی خواد
چقد بعد تو دیگه نیستی و نخواستی بدونی
چی شد بعد تو
منو یه قلب سرد با رنگ و روی زرد
عذاب رفتنت منو رها نکرد منو رها نکرد
منو رها نکردی تو هیچ وقت
دور نشو از من نگیر این آرامشو
ول کنم دستاتو میمیرم
میخواستم تو رو هر روز پیشم ببینم
تو بری دلشوره میگیرم
نمیشه کنار بیام با بد حالیام
با یه قلب داغون این روزا
نمیشه فکرم نره به سمته حرفات
به خاطرمون این روزا
نه نمیشه
فراموش کنم هر چی با تو گذشت
نه نمیشه
با هرکی که باشم دلم با توء تا همیشه
نه نمیشه
فراموش کنم هر چی با تو گذشت
نه نمیشه
با هرکی که باشم دلم با توء تا همیشه
نه نمیشه
تمومه لحظامو گذاشتن به پای تو
غرق رویا شدم به هوای تو
عاشقت میمونم منو باور کن
بدون که برای من بس نیست این خیال تو
یه شهر رو میگردم دنیال تو
بعده تو داغونم منو باور کن
نه نمیشه
فراموش کنم هر چی با تو گذشت
نه نمیشه
با هرکی که باشم دلم با توء تا همیشه
نه نمیشه
فراموش کنم هر چی با تو گذشت
نه نمیشه
با هرکی که باشم دلم با توء تا همیشه
نه نمیشه
دور نشو از من نگیر این آرامشو
دور نشو از من نگیر این آرامشو