خواه روز جنگ و خورده بهر کین سوگند
آری اکنون شیر ایرانشهر
تهمتن گرد سجستانی
کوه کوهان، مرد مردستان، رستم دستان ،
در تگ تاریک ژرف چاه پهناور ،
کشته هرسو بر کف و دیوارهایش نیزه وخنجر،
چاه غدر ناجوانمردان
چاه پستان ، چاه بی دردان ،
چاه چونان ژرفی و پهناش ، بی شرمیش ناباور
و غم انگیز و شگفت...