پاسخ : آمادگی برا ی مرحله اول المپياد فيزيک 26
ببینید بهتره زیاد تاپیک منحرف نشه ...
حرفای محسن هم تا حدی به نظرم درسته . ولی خب احتمالا" تا حد زیادی هم تحت تأثیر تجربه ی المپیادی هست که ازش عبور کرده .
خب در کل دوره ی 25 (دوره ی ما) دوره ی عجیبی بود ... از نظر سبک آزمون ها و سوال ها و ... با دوره های قبل تفاوت های زیادی داشت . نمیگم از دوره های قبل بهتر بود یا بد تر ولی به هر حال متفاوت بود .
نکته ای دوست دارم شما بدونید اینه که چیزی که دارید توش شرکت میکنید یه رقابت برابر نیست (درست مثل زندگی ، حتی بهشت رفتن هم برا یه عده آسون تره :d ) ، توش ممکنه اتفاقاتی بیفته که پتانسیل زدن آسیب های شدید به شما رو داشته باشه . ممکنه هر اتفاقی بیفته ... از مریض شدن روز آزمون که ساده ترینشه تا خدای نکرده خیلی چیزای دیگه .
المپیاد یه تابعه که برد این تابع دو تا مقدار بیشتر نداره . شما یا طلا میشید یا طلا نمیشید . از دوره 40 به بعد هم یه چیز فرمالیته ست و یه عده میان رفاقتی دور هم آزمون میدن و یه عده میرن جهانی و ... این سیستم باینری خیلی ترسناکه پس حواستون رو جمع کنید . به قول شاعر : چو عاشق میشدم گفتم که بردم گوهر مقصود ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد
من تو این سه سال کم زحمت نکشیدم . نمیگم خیلی اسطوره ای کار کردم در حد ادیسون، ولی بیکار هم نبودم . تو این مدت هم انواع مشکل ها برام پیش اومد ... اما الآن که نگاه میکنم با این که شکست خوردم ولی به تلاش و اراده ای که اون موقع داشتم (به خصوص تو دوره) غبطه میخورم .
شما ممکنه چیزایی رو که در بالا گفتم رو تجربه کنید (همه یا بخشی یا بیشتر) و یا اصلا" شرایط متفاوت پیدا کنید ... به ایده آل هاتون برسید و بعدش با خودتون من رو سرزنش کنید که یه سری چرت و پرت این جا براتون نوشتم .
هر تابع ، فقط يك متغير داره.
در المپياد هم ، تنها متغير ، ميزان مطالعه اس (يا بهتره بگم كيفيت مطالعه)
حرف شما كاملا متين و قابل احترام ...
شرايط براي همه فرق ميكنه.
درسته! يه نفر خانوادش نميذارن بخونه ، يه نفر كتاب گيرش نمياد ، يه نفر روز قبل المپياد زبونم لال ميره بيمارستان ، يه نفر صبح المپياد مريض ميشه....
ولي.............................................
بحث اينجاست كه اينا يه جورايي بهونه محسوب ميشه.
به قول دبير رياضي ما كه ميگه :
" وقتي براتون امتحان ميذارن ، ماكسي موم تلاش شما تا سرصبح ، ساعت هفته. (نمونه ش امتحاناي ترم)
شما مطمئنيد كه تلاش تون رو كرديد .
به محض اين كه صبح شد ، راس ساعت هفت ، محكم با خودتون بگيد " من تا اينجا تلاشم رو كردم ، از اينجا به بعد هرچي پيش اومد ، به جهنم"
توي المپياد هم بحث همينه.
ممكنه يه نفر چندسال بخونه ولي يه مشكلي براش پيش بياد و اين همه خوندن ، به آسوني از بين بره.
ولي هستن يه عده كه اينجور مسائل رو صرفا بهونه ميكنن براي اينكه ، شونه خالي كنن.
چون از قبول نشدن ميترسن ، نميتونن قبول كنن كه هرشكست ، مقدمه ي يك پيروزي بزرگه.
به خودشون اطمينان ندارن.
ميخوان پيشگيري كنن.
اما بحث اينجاست كه درالمپياد ، برعكس بقيه ي جاها ، درمان بهتر از پيشگيريه.
چرا؟
چون با قبول نشدن ، آدم بهتر نقطه ضعفهاش رو پيدا ميكنه و تلاش ميكنه براي رفع نقاط ضعف.
اما اوني كه ميزنه زير همه چيز ، يعني نه به درمانش اعتقاد داره ، نه به اينكه بالاخره يه بار بيمار شدن لازمه تا (به قول ما تجربي ها) بدن پادتن و لنفوسيت b خاطره بسازه.:69: