hmggi

New Member
ارسال ها
83
لایک ها
0
امتیاز
0
#21
من فقط احساس کردم بحثتون داره تبدیل میشه به یک دعوا. با توجه به جواب شما متوجه شدم که احساسم غلط بوده. وگرنه من کسی نیستم که بخواد اجازه صحبت به کسی بده یا نده. از دخالت کردن تو کار بقیه هم خوشم نمیاد.
همین.
درضمن من به این راحتی ها ناراحت نمیشم. نیازی به عذرخواهی نیست.
 

tavan

New Member
ارسال ها
60
لایک ها
2
امتیاز
0
#22
سلام .. من هم یکی از اون اعضای نا امید بود م تا همین چند ساعت پیش چون واقعا فکر می کردم المپیاد برای شهر های بزرگ :( واز بس سر این موضوع عصبی بودم که با همه تند برخورد میکردم ولی یک چیزی رو خوب فهمیدم هیچ وقت نباید تسلیم نا عدالتی های روزگار شد وتصمیم گرفتم با تمام وجودم تلاش کنم
شاید خودم نتونم به اونچه که می خواهم برسم ولی شاید بتونم الگویی برای تلاش یک نوجوان دیگه ای باشم .... :p
شهر ما هم یک شهر کوچیکی هستش که المپیاد رو به خوبی نمی شناسند واونو باورش ندارند ولی درکمال نا باوری یک نفر تونست برای المپیاد جهانی هم راه پیدا کنه بدونه اینکه قبل از المپیاد سر کلاس استادی حضور داشته باشه فقط خودش تلاش کرد و خودشو باور کرد.........
 

Ali007

New Member
ارسال ها
242
لایک ها
70
امتیاز
0
#23
محمد جان انقد من ناراحتم که حد نداره،به خاطر کشته شدن 168 نفر از هموطنای عزیزمون به خاطر سانحه هوایی!! :? 8) :eek: 8O
آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چرا ما انقد پیشرفت نکردیم،چرا ما هواپیما خوب نداریم،چرا همیشه این جور اتفاق ها برای ما میفته؟؟؟
وضعیت جوری شده که هر دو سه سال باید منتظره یه سانحه هوایی وحشتناک باشیم!!دو سه سال بعد کجا این اتفاق میفته؟
نمیتونیم بگیم دیگه این اتفاق نمیقته،چون ما هیچ راهکاری برای این موضوع نداریم.و به ناچار........................
محمد جون خیلی دوس دارم توضیحاتی در مورد نوشتت بدم،ولی نمیتونم چون دستم به تایپ نمیره،چون همین الان که همینا رو دارم تایپ می کنم بغض گلمو گرفته و اشک چشمامو.
اینا رو گفتم تا یه وقت فکر نکنی جوابی برای چیزایی که گفتی ندارم،و یه وقت احساس نکنی نمیخوام جوابتو بدم.
صبح جوابم رو سایته.
فعلا" میخوام یه خورده به این حوادث فکر کنم،تا بلکه بتونم خودم رو قانع کنم.
در ضمن در جواب بعضی دوستان که میگن ما با هم دعوا داریم میکنیم باید بگم سخت در اشتباهن،ما داریم عقایدمون رو میگیم و امیدواریم این عقایدمون برای بقیه افراد مفید واقع بشه،مطمئنا" آقا محمد هم با من در این زمینه هم نظرن.(ما فقط تو بعضی زمینه ها با هم اختلاف داریم،همین)
فعلا"
 
ارسال ها
538
لایک ها
1,316
امتیاز
0
#24
سلام :? جا داره منم این ضربه روحی بزرگ رو به همه تسلیت بگم و ازتون بخوام برای اونا طلب مغفرت کرده و برای خونواده هاشون طلب صبر-در سایر کشورها وقتی فقط 1 نفر(مثلا در یک سانحه رانندگی)فوت میکنه اینقد براشون مهمه که سریع پیگیری میکنن و اگه مشکل مثلا از خودرو یا جاده است اون رو رفع میکنن اما مثه این که اینجا این جور سوانح یه چیز خیلی عادی و پیش پا افتاده است و اگه سالی حداقل یکی از اینا اتفاق نیفته خیلی عجیبه!!! هواپیمای توپولف هم که روز به روز سعی در پیشرفت این اهداف داره-فعلن 8O
 

Ali007

New Member
ارسال ها
242
لایک ها
70
امتیاز
0
#25
اما حالم بهم خورد از اين راهنماييت
آهاي جناب اسپري!spry!
اولا به چه حقي اين طوري حرف مي زني.
دوما شما چه مي دوني المپياد چيه؟من مي دونم الان آرتا دخت چند ساله تو خط المپياده و اين حرفاش كاملا درسته.
تو كه يه تازه كاري رويايي فكر مي كني وفكر مي كني المپياد شيمي به هوش و استعداد ربط داره!در حالي كه اينطور نيست و اينو آرتادخت بعد از چند سال تجربه فهميده.شما چه مي دوني راهنمايي يعني چه؟كسي راهنمايي مي كنه كه حداقل يه تجربه اي داشته باشه.
کنکور هیولا نیست بلکه بسیار آسانتر از المپیاد است.من برای المپیاد خیلی بیشتر از کنکور زحمت کشیدم.
در مورد برنز شهرمون بايد بگم اصلا واسه المپياد هيچي نخونده بود!حتي روي مورتيمرم باز نكرده بود.فقط يك كنكوري تمام عيار بود!المپياد پارسال هم كه فوق العاده آسون بود پس قبول شد!
ببخشید ولی از بعضی جاهای این نوشته حالم به هم خورد
شما بگویید المپیادی بودن در شهرهای کوچک سخت است خیلی هم سخت است ولی ممکن است!نه اینکه به همه بگویید چون من نمی توانم شما هم نمی توانید!شما نباید عاشق می شدید!"
من یک سوال بزرگ از شما دارم!
شما المپیاد را برای مردم شهرتان می خوانید یا برای خودتان؟
برای دیده شدن در رسانه ها میخوانید یا برای خودتان؟
برای به به و چه چه گفتن دوستان و معلمان می خوانید یا برای خودتان؟
آرزو می کنم نفر اول کنکور شوید تا مردم شهر به به و چه چه بگویند و در رسانه ها وتبلیغات قلم چی و گاج دیده شوید.
سلام به محمد جان! الوعده وفا!
گفتم صبح کامنتم رو میذارم اینم از کامنتم!
بنده جملات متناقض شما رو از ابتدا(اولین باری که به این سایت اومدید) تا الان جمع آوری کردم! و میخوام بهتون بگم واقعا" خیلی خوبه که انقدر عقایدتون در مورد رعایت احترام متقابل تغییر کرده!! :( :? 8)
1)اولین جمله متناقضتون رو نگاه کنین:این تنها گله ای که ازتون دارمه
وقتی فردی با نام کاربری spray_spaint از کاربر دیگری انتقاد کرد و از این لفظ استفاده کرد:
**من حالم از راهنماییت به هم خورد**شما به چه صورت با او برخورد کردی؟د،جمله 2 رو بخونین.
این خیلی خوبه که از کسی که داشت به نوشته یکی از دوستاتون بی احترامی میکرد،انتقاد کردین و رفتار اون رو بد خطاب کردین ولی چرا خودتون بعد گذشته تقریبا" یه سال،کار اون کاربر رو تکرار کردین و در خطاب به نوشته من گفتین از بعضی جاهای نوشتتون حالم به هم خورد!!
آیا درسته که به این صورت عیب رو نمایان کرد؟عیبی که از نظر شما عیبه،حتی اگه از نظر دیگران هم عیب بود این طرز بیان بسیار بده!!!من با این که دوستون دارم ولی باید بگم این نوشتتون بدجوری حالمو گرفت و منو ناراحت کرد.
:roll:
2)شما یه جا گفتین کنکور هیولا نیست،یه جا گفتین المپیاد آسونه؟ اینو مشخص کنین بلاخره کدوم(یا زنگی زنگ،یا رومی روم!)

3)گفتین برنز شهرتون هیچی واسه المپیاد نخونده بود ،بعد قبول شد!!آخه به نظر شما کسی این متنتونو بخونه نا امید نمیشه؟
به این نتیجه نمیرسه این همه خونده بی فایده بوده.
بازم می گم،من دارم نا امید کننده حرف میزنم یا شما؟ 8)
4)آقا محمد،من هیچ وقت نگفتم من نمی تونم.من برای بار (n ام)دارم می گم من چون هدفم پزشکیه،المپیاد شیمی رو ول کردم،نه اینکه نمیتونم!چون نمیخواستم حق کسی ضایع شه.دلیلش رو تو 3 پسته قبلی تو همین تاپیک گفتم.
5)آقا محمد اصلا" از این جملتون خوشم نیومد :( ،آخه چرا اینجوری فکر میکنین؟
جملتون رو ببینین :آرزو می کنم نفر اول کنکور شوید تا مردم شهر به به و چه چه بگویند و در رسانه ها وتبلیغات قلم چی و گاج دیده شوید.
شما با برداشت غلط از چیزایی که من میگم چیرو میخواین ثابت کنین.
من دارم میگم (برای صدمین بار)میخوام پزشکی بخونم به مردم کمک کنم شما میگین آرزو میکنین که منو تو تبلیغات قلم چی یا گاج نشون بدن یا مردم به به و چه چه کنن(چرا ایهام دار و دوپهلو حرف میزنین)!آقا جون اینا چه فایدهای به حال من داره،اصلا" نشون ندن.
ولی چه کاری بهتر از شاد کردن مردم وجود داره.
وقتی آقای نوید نادری رتبه 1شدن(از قائم شهر) نمیدونین چه شور و شعفی در شهر ایجاد شده بود ،چه کاری بالاتر از شادکردن این مردم دل شکسته وجود داره.
(ایشون الان دارن برق میخونن تو شریف)
بده مردم واسه یه مدت کوتاه به مشکلات فکر نکنن.(ولو 15 دقیقه!)به خدا خیلی می ارزه.به این فکر کنن با این که شهرشون شهر کوچیکیه ولی باز تونست خودش رو ثابت کنه،بده؟،نه بده؟لطفا" از نوشته های من برداشته غلط نکنین!
در ضمن جواب پست قبلیمو ندادین،نمیدونم جوابی نداشتین که بدین یا............................
از پست قبلی من جواب اینا رو نگرفتم:1. یکی دو غلط سرنوشتت را خیلی عوض نمی کنه فقط ممکنه کمی بالاتر پایین تر شوی؟؟ Sad
محمد جان!شما چرا این حرفو میزنی؟شما که به قول خودتون خوب خوندین و احتمالا" هم از بهترین دانش آموزای اردبیل بودین.
درسته، یکی دو غلط سرنوشته کسی رو که میخواد 100000بیاره رو مشخص نمی کنه ولی کس که میخواد زیر 100 بیاره رو چرا.
لطفا" هم من هم کسایی دارن از اینجا دیدن میکنن رو روشن کنین.
2.محمد جان!برای طلا تلاش میکردین،زیادم تلاش میکردین، ولی گرفتنش براتون مهم نبود؟؟!!! Surprised
اینو بدونین کسی که کم بخونه یا هدفش چیز دیگه ای باشه براش قبولی مهم نیست.نه شما که هدفتون طلای شیمی بوده!!بازم تناقض!!!!!!!
3.همان کنکور بهتر است.راحت تر و کم دردسرتر و بسیار عادلانه تر از المپیاد!
کنکور واقعا" کم دردسره !!Cool
میخواستم توضیحی بدین و بگین از چه لحاظ کنکور کم دردسر تره؟ واز چه لحاظ عادلانه تره؟
در هر صورت الان دو پست رو دستتونه،پس بسم الله
امیدوارم بتونین هم من و هم بقیه دوستانی که از این تاپیک دیدن میکوننو روشن کنین.
والا من که روشن نشدم! :) همش بنظرم تناقض بود! 8)
دوستدار شما محسن :p :twisted: :)
 

pirate17

New Member
ارسال ها
573
لایک ها
40
امتیاز
0
#26
اقا محسن و اقای قلی زاده ببخشید وسط حرفاتون منم نظر می دم ولی یه چیزایی رو بد نیس بگم
مینا شریفی مقدم درسته یه کنکوری تمام عیار بود............درسته تو کنکور 19 کشور شد..................ولی واسه همه ی رتبه ها و مقاماش زحمت کشیده بود(برنز المپیاد)...............من تو خونشون نرفتم ببینم چی کار می کرد!چطوری می خوند!ولی می دونم که زحمت می کشید یعنی مطمئنم :) این طوری حرف زدنتون درست نیست که بدون خوندن قبول شد!
ولی امکانش هست که نخونده کسی قبول شه!سوالای امسال ما به قدری اسون بود که نخونده ها نمرشون بالای 200 شد(یکیش خود من)از خودم تعریف نکردم این جا دلیلش اسونی سوالا بود وگرنه من چیزی نیستم((بعد نیاید به منم گیر بدید))
المپیاد و کنکور!هر دوتاشون یه همتو می خوان.........هر دو سختن...تو هر دو با یه غلط رتبه ی ادما و حتی سرنوشتشون عوض می شه.........مهم اینه که ادم تلاششو بکنه
عادلانه تر بودن کنکور از نظر ایشون شاید به خاطر این باشه که اردبیل زیاد رو المپیاد کار نمی کنه!معلمای خیلی خووبی داریم اینو قبول دارم ولی مثل خیلی از شهرا که از سال دوم واسه بچه ها کلاسای المپیاد می ذارن و .....نیستیم........المپیاد تو این جا متاسفانه زیاد معنی نداره .........این جمله ی من معنیش این نیس که به المپیادیا اهمیت نمی دن!می دن وی کل تلاششون 6 روز کلاسه و بس!اگه یه کسی بخواد واسه المپیاد بخونه هم مسخرش می کنن(معلما) هم بی مهری می کنن بهش!همین چند روز قبل یکی از معلمامون بهم گفت یادته کلاسای پارسالو می پیچوندی!؟!چی شد پس؟! :? از مدرسه گذشته جنگ جهانی سومم تو خونمون اتفاق میفتاد!!!باورتون می شه از سال اول تو المپیاد بودم ولی عید امسال معنی واقعیشو فهمیدم!!!از سال اول بودم و تلاش اقای قلی زاده رو می دیدیم!ایشون واقعا زحمت کشیده بودن! :idea:خیلی از بچه های پارسالو از کلاس بیرون کردن!معلم زبانمون به چند تاشون نمره نمی داد!هر زنگشون خونریزی بود!معلم عربیشونم چند بار بیرونشون کرده بود!
ببینید.......ماها خیلی بی مهری کشیدیم!این تازه یه کمشه!ایراد نوشتتون اینه که از بی مهری می ترسید!تو هر راهی باشید چه کنکور چه المپیاد نباید از این بی مهری بترسید چون مردم بیشتر بی مهریو بلدن تا محبت کردن!
 

hcaebbb

New Member
ارسال ها
204
لایک ها
3
امتیاز
0
#27
من الان اومدم كه يه سري از قضايارو روشن كنم،تو همون بحث معدلهاي نهايي ام نخواستم چيزي بگم ، خواهرم لينا درسته كه براي المپياد هدف آن چناني اي نداشت ولي شيمي ام مثه بقيه درساش طوري خونده بود كه تونست به نحو احسن از پس سوالاش بر بياد ( كاري كه تا اون موقع حداقل تو اردبيل كسي نتونسته بود انجامش بده) و فكر ميكنم كه اينم تو باشگاه خوب نشون داده بود ( هر چند كه حالا مدالش برنز شد).
ضمنا يه نكته ديگه كه مي خوام همه توجه كنين اينه كه وقتي با يكي از سال بالاييا در باره ي منابعي كه خونده و كارايي كه كرده درباره ي المپياد مي پرسن ، (حداقل تو شرايطي كه ما داريم) اون سعي مي كنه حرفاي نااميد كننده نزنه ، نه اينكه بگه كلي كتاب خوندمو آخرشم....
 

pozitrone

New Member
ارسال ها
254
لایک ها
21
امتیاز
0
#28
اینا رو گفتم تا یه وقت فکر نکنی جوابی برای چیزایی که گفتی ندارم،و یه وقت احساس نکنی نمیخوام جوابتو بدم.
دوست عزیز.برای این مطلب متاسفم.شما اگر یک هفته هم طول می کشید جواب بدهید من چیزی نمی گفتم.شما فکر کردین چه خبره؟جنگه؟ولی حالا که شما اینطوری فکر میکنی منم مجبورم بگم که امروز جشن فارغ التحصیلی و کلاس گواهینامه داشتم واسه همین تا الان جواب ندادم.
آقا محسن.واقعا متاسفم.بحث های بی ربطی را که در شرایط مختلف انجام شده اند را به هم می چسبانید و از آن ها نتیجه گیری یکسان می کنید!بگذارید یک مثال بزنم.
در اسلام دروغ گناه کبیره است.ولی همین دروغ وقتی برای صلح دادن انجام شود می شود دروغ مصلحتی است که ثواب هم دارد.آیا این تناقض است؟خیر؟با توجه به شرایط فرق می کند.

اعلام:
اما حالم بهم خورد از اين راهنماييت

اعلام:
آهاي جناب اسپري!spry!
اولا به چه حقي اين طوري حرف مي زني.
دوما شما چه مي دوني المپياد چيه؟من مي دونم الان آرتا دخت چند ساله تو خط المپياده و اين حرفاش كاملا درسته.
تو كه يه تازه كاري رويايي فكر مي كني وفكر مي كني المپياد شيمي به هوش و استعداد ربط داره!در حالي كه اينطور نيست و اينو آرتادخت بعد از چند سال تجربه فهميده.شما چه مي دوني راهنمايي يعني چه؟كسي راهنمايي مي كنه كه حداقل يه تجربه اي داشته باشه.
دوست عزیز.اولا خیلی خوبه که شما اینقدر وقتت زیاده که بحث های یک سال پیش را که در آن شرایط انجام شده بررسی دقیق می کنی تا به قول خودت تناقض پیدا کنی!ولی خیلی جالبه که چون نتوانستی در حرف هایی که الان زدم چیزی پیدا کنی دست به دامن حرف های گذشته شدی!این کار منو یاد بعضی ها می اندازه!ولی باید بگویم اشتباه بزرگی کردی.
خواهشا ذره ای انصاف داشته باش.جناب spry به آرتادخت جان که برنز المپیاد بودند و تجربه یک المپیادی کامل را داشتند توهین کرد وراهنمایی ایشان را بیخود دانست!در حالی که بهترین راهنما همین افراد هستند.برای همین من فورا در مقابل این توهین واکنش نشان دادم.
الان هم دقیقا این کار را انجام دادم.شما هنوز المپیاد را شروع نکردی.ولی برای تمام شهرستانی ها تعیین تکلیف می کنی که آن ها نباید برای المپیاد بخوانند.
من هم بلا فاصله نسبت به حرف کسی که تجربه کمی از المپیاد دارد و به راحتی اظهار نظر کلی می کند واکنش نشان دادم.همان کاری که در مقابل spry نشان دادم.این کار نه تنها تناقض ندارد بلکه دقیقا همان کار است.
محمد در مقابل کار دو نفر که تجربه کمی داشتند ولی راهنمایی یک المپیادی را "بیهوده"(spry) دانسته و خود یک راهنمایی "غلط" (شما)می کردند واکنش نشان داد.
واکنش محمد(المپیادی سابق!) نسبت به بیهوده دانستن راهنمایی آرتادخت(برنزالمپیاد) از جانب spry(تازه کار)
واکنش محمد(المپیادی سابق!)نسبت به راهنمایی غلط محسن(تازه کار)
کلی:واکنش محمد به ادعاهای غلط دو تازه کار
فکر میکنم هر دویکی شد نه؟قضاوت بر عهده ی شماست.
در ضمن جواب پست قبلیمو ندادین،نمیدونم جوابی نداشتین که بدین یا............................
دوست عزیز.بی انصافی هم حدی دارد.واقعا خجالت نمی کشید که این حرف را می زنید.چرا پست های مرا ناقص می خوانید؟من در آخر پست هایم چه گفتم؟برای این که به اشتباه خود پی ببرید دوباره میذارم.

ضمنا اگر باز هم خواستار توضیح جملات به قول شما متناقض هستید حاضرم تک تک جملات را توضیح دهم ولی امیدوارم که با خواندن این مطلب به اندازه کافی روشن شده باشید.
من با این جمله خواستم از همین سو استفاده شما جلوگیری کنم.شما به جای آن که بگویید توضیح می خواهم میگی جوابمو ندادی!جواب نداشتی یا ...!
خواهش می کنم پست های مرا کامل بخوانید که اینگونه تهمت نزنید.
در پست بعدی به مطالبی که از نظر شما تناقض است می پردازم.
 

pozitrone

New Member
ارسال ها
254
لایک ها
21
امتیاز
0
#29
شما یه جا گفتین کنکور هیولا نیست،یه جا گفتین المپیاد آسونه؟ اینو مشخص کنین بلاخره کدوم(یا زنگی زنگ،یا رومی روم!)
باز هم یک مقایسه غلط!وباز هم تبریک به خاطر این همه جستجو در 140 پست من در این سایت برای پیدا کردن تناقض!
البته من به شما حق می دهم چون شما هنوز تازه کار هستید و دقیقا متوجه منظور من نشدید.من این حرف را خطاب به بچه های المپیادی سال پیش گفتم نه خطاب به تازه کارها!
المپیاد واقعا سخت است.کیست که بگوید خواندن کتابهای موریسون بوید- سولومونز - اسگوک وست- هریس -اتکینز- لوین- سخت نیست؟ولی مراحل اول و دوم آن در سطح کنکور است!منظور من از مطالعه برای المپیاد خواندن کتاب های المپیادی است.
آن کسی که هیچی برای المپیاد نخوانده بود ولی قبول شد نه اینکه اصلا درس نخوانده باشد!بلکه ایشان به صورت عالی شیمی درسی را خوانده بود ولی مطالعه ای برای المپیاد نداشت.ضمنا ایشان یک نابغه بود و سلطان کتاب های درسی محسوب می شد.چون مراحل اول و دوم در سطح کنکور است ایشان هم به راحتی و به خاطر مطالعه دقیق و عمیق کتاب درسی قبول شدند.
شاید شما هم برای المپیاد هیچی نخوانید ولی مرحله 2 قبول شوید.در این صورت شما هم المپیادی محسوب نمی شوید بلکه یک کنکوری هستید که به خاطر مطالعه خوب کتاب درسی شیمی قبول شدید.هر ساله چند نفر اینگونه قبول می شوند که گاها حتی به دوره تابستانی نمی روند!!!و کنکور را ترجیح می دهند.ولی اکثریت آن ها واقعا المپیادی بودند.

یکی دو غلط سرنوشتت را خیلی عوض نمی کنه فقط ممکنه کمی بالاتر پایین تر شوی؟؟
دوست عزیز من این حرف را در مقایسه کنکور و المپیاد گفتم.در المپیاد یک غلط باعث می شود که دیگر اصلا قبول نشوی و از راهیابی به دوره باز بمانی.
ولی در کنکور یک غلط مثلا 1را به 10 10را به 50 50 را به 100 تبدیل می کند و همه ی این ها پزشکی تهران قبول می شوند.
در کنکور 1 غلط مثلا 100را به 150 150 را به 200 200 را به 250 و ...تبدیل می کند و همه ی اینها پزشکی شهید بهشتی و ایران قبول می شوند.قبول می کنید که سرنوشت نفر اول با نفر 250 تفاوت چندانی نمی کند؟هر دو قبول می شند ولی دانشگاهشان تفاوت می کند.اگر دانش آموز تلاشگر باشد در هر سه دانشگاه موفق خواهد شد.متاسفانه بعضی از مشاوران و معلمان جوگیر می شوند و می گویند 1 غلط 1000 رتبه جا به جا می کند ولی بدانید این حرف ها کشک است!فکر می کنید اگر من یک غلط بیشتر در کنکور داشتم رتبه ام چقدر جابه جا میشد.حداکثر 50 رتبه!ولی در المپیاد یک غلط باعث می شود کلا قبول نشوی.خواهشا کمی عمیق تر به قضیه نگاه کنید.و بدانید منظور من از مقایسه چه بوده است.

محمد جان!برای طلا تلاش میکردین،زیادم تلاش میکردین، ولی گرفتنش براتون مهم نبود؟؟!!
این حرف را به حساب بی تجربگی شما می گذارم.می دانید منظور من چیست؟می دانید مهم نبود یعنی چه؟یعنی به خاطر طلا دست به هر کار زشتی نمیزدم.یعنی طلا برایم آنقدر مهم نبود که با کلک و حقه بازی و نامردی بخوام طلا بگیرم.یعنی طلا آن قدر ارزش ندارد که دوستی ها را فراموش کنم.
می دانید در دوره تابستانی چه اتفاق هایی می افتد؟بعضی افراد کتاب های غلط معرفی می کنند تا رقبا عقب بیفتند.برخی به سوال دوستان جواب نمی دهند و برخی با نامردی جواب غلط می دهند.برخی دوستان خود را ناامید می کنند و بسیاری کارهای زشت و کثیف دیگر.من در دوره بسیج بودم و بعضی از این کارهای زشت را با چشم خود دیدم وبرخی را از دوستان شنیدم.

همان کنکور بهتر است.راحت تر و کم دردسرتر و بسیار عادلانه تر از المپیاد
این تناقض داره؟من نگفتم کنکور کم دردسره!گفتم کنکور کم دردسرتر از المپیاد است.یعنی این دو را مقایسه کردم.کنکورمانند جاده ای روشن است که همه چیزش مشخص است و تو باید فقط تلاش کنی و درس بخوانی. ولی المپیاد شبیه یک جاده تاریک است که خیلی چیزها را باید خودت کشف کنی.سختی و جذابیت المپیاد هم به خاطر همین است.
در مورد عدالت کنکور و المپیاد هم که با مقایسه تعداد غلط ها به اندازه کافی توضیح دادم.
 

pozitrone

New Member
ارسال ها
254
لایک ها
21
امتیاز
0
#30
من علاقه ای نداشتم که تناقض یابی کنم!ولی شما با حالت مسخره آمیز و با افتخار می گویید تناقض پیدا کرده اید!منم مجبور شدم همین کار را بکنم در حالی که دوست ندارم.
)آقا محمد،من هیچ وقت نگفتم من نمی تونم.من برای بار (n ام)دارم می گم من چون هدفم پزشکیه،المپیاد شیمی رو ول کردم،نه اینکه نمیتونم!چون نمیخواستم حق کسی ضایع شه.دلیلش رو تو 3 پسته قبلی تو همین تاپیک گفتم.
خودتان قضاوت کنید.من تناقضم یا شما؟شما در نوشته خداحافظی می گویید:
در مدارس خاص نبود
ولی عاشق المپیاد بود(خب ربطی نداشت!)
ولی در شهرش کسی به المپیاد بها نمی داد
برای همین هم بود که می خواست در کنکور شرکت کند
تا از گزند حرف های مردم به دور باشد
مردمی که فرق المپیاد و المپیک را نمی دانستند
مردمی که برای المپیاد ارزش قائل نبودند
مردمی که فقط حرف میزدند
او میدانست عاشق المپیادست اما چه فایده!
او میدانست در المپیاد موفق می شود اما بازم چه فایده!
او می ترسید!
او از این می ترسید که طلا بگیرید و برای مردم شهرش افتخارآفرینی کند ولی مردم شهرش برای این زحمتی که او کشیده ارزش قائل نشوند
او بی مهری مردمانش را دیده بود و برای همین بود که می ترسید
بیچاره مردمان!
شاید آن ها هم بی تقصیر بودند!
شاید تقصیر رسانه ها بود
رسانه هایی که برای کنکور ارزش بیشتری نسبت به المپیاد قائل بودند
شاید تقصیر آن ها هم نبود!
شاید اصلا" تقصیر هیچکس نبود
اصلا"تقصیر بچه های المپیادی در شهرهای کوچک بود!
درسته،تقصیر خودشان بود!
آن ها نباید برای المپیاد می خواندند!
آن ها نباید عاشق المپیاد می شدند!
المپیاد مخصوص شهرهای بزرگ است!
بچه های شهرهای کوچک دل ندارند!
اصلا" آرزو ندارند!!! (ببخشین خیلی ناراحتم)
آرزو دارند اما نه آن آرزویی که شبانه روز به آن فکر می کنند.
آن ها آرزویی از پیش تعیین شده دارند
آرزویی به نام مبارک**کنکور**
آن ها بلاجبار باید کنکور می دادند
چاره ای وجود نداشت
من نفهمیدم شما عاشق المپیاد هستید یا نه؟شما بالاجبار کنکور میدهید یا چون پزشکی می خواهید؟شما چون در شهرستان هستید از المپیاد پشیمان شدید یا چون پزشکی می خواهید؟اگر در یک شهر بزرگ بودید و پزشکی می خواستیدچی؟آن وقت المپیاد می خواندید یا نه؟شما دقیقا گفته اید برای این می خواهید در کنکور شرکت کنید تا از گزند حرف های مردم به دور باشید.حال می گویید نه!به خاطر پزشکی می خواهم در کنکور شرکت کنم.!
من نمی دانم چه بگویم.شما در همین چند پست علت عدم مطالعه برای المپیاد را تغییر دادید من چه جوری با شما بحث کنم؟بر اساس کدام حرفتان؟

شما چون پزشکی می خواهید المپیاد را رها کردید ولی بهانه آن را در شهر کوچک بودن عنوان می کنید و با این کار دیگران را ناامید می کنید!من از همین کار حالم به هم می خورد!پس از شهر کوچکتان سواستفاده نکنید!شما چون پزشکی می خواهید المپیاد را رها کردید نه به خاطر شهرتان!شما در دو پست خود تناقض زیادی دارید!دوست عزیز پیدا کردن تناقض و مچ گیری در همین پست هایتان به راحتی انجام می شود.و نیازی نیست که به پست های چند ماه پیش شما رجوع کنم تا شاید چیزی پیدا کنم.کاری که نه وقتش را دارم نه ارزشش را دارد. ضمنا من انقدر انصاف دارم که بدانم حرف های چند ماه پیش شما بر اساس آن شرایط انجام شده که من در آن نبوده ام.پس نمی توانم درباره آن ها اظهار نظر کنم.
حالا باز هم یک تناقض دیگر از حرف هایتان.
این مطالب پایین را شما نوشته اید دیگر؟مگر نه؟

میخوام کسیکه طلای جهانیه هر المپیادیو میگیره رو با کسی نفر اول کنکور میشه براتون مقایسه کنم Question :
1) Arrow از لحاظ رسانه ها(تلویزیون): کسیکه نفر اول تجربی یا ریاضی میشه رو چند بار تو تلویزیون نشون میدن؟(جدا از شبکه های استانی که تا یک ماه کارشون تعریفو تمجید از نفر اول کنکور تو استانشونه) حالا کسیکه طلای کشوری رو میاره بعد عضو تیم میشه بعدشم میره جهانی بعد اونجام طلا میگیره بعد این آقا یا خانوم عزیز برمیگرده ایران سر جمع چند بار اینو تو تلویزیون نشون میدن؟(آیا اصلا" شبکه استانی حرفی از این استعدادا می زنه)
عمق فاجعه اینجاست Crying or Very sad ....................
بذارین یه مثال براتون بزنم:
نفر اول کنکور رشته ریاضی در سال 86 از شهر ما(قائم شهر/استان مازندران) بود**آقای نوید نادری**که الان صنعتی شریف تو رشته برق دارن ادامه تحصیل میدن.
من تمام خاطراته ایشونو خوندم تمامه دبیرایی که ایشون رفتن من الان دارم میرم و کلا" از کارهایی که کردن خبر دارم ،حالا میخوام اینو بگم :
علاوه بر اینکه این آقا رو چندین بار تو اخبار سراسری نشون دادن ،برای تبلیغ قلم چی هم چندین بار اومد رو آنتن(بیش از 10 بار)،برای تبلیغ کتاب های گاج هم چندین بار اومد رو آنتن(بیش از 10 بار)،شبکه استانی هم ایشون رو ول نمی کردن مکرر حرف از ایشون بود
خب حالا فکر می کنین به کسیکه طلای جهانی (تو هر المپیادی) انقد بها می دن.
2) Arrow از لحاظ رسانه ها(مجله و روزنامه):
قربون مجله ها و روزنامه ها برم که واقعا" هوای المپیادی ها رو دارن!(افعال معکوس) ،من تو این چند سال اخیر فقط یه گزارش دیدم تو مجله خانواده سبز که یکی از بچه های المپیاد زیست رو که برنز گرفته بود مورد گزارش خودش قرار داده بود (قبول کنین به المپیادی ها بی مهری میشه)
حالا نفر اول کنکور وضعیتش چطور بوده:چندین گزارش تو روزنامه،مجله های فرهنگی متفاوت،عکس صفحه اول جلد مجله،گزارش تو مجله کانون ، پیک سنجش و....................بازم بگم یا بسه!
3) Arrow افکار عمومی(یا زندگی اجتماعی خودمون):
قربون افراد جامعه مون برم که یا المپیادو با المپیک اشتباه میگیرن یا اگه اشتباه نگیرن بدون اینکه بدونن بچه های المپیادی چقدر زحمت میکشن میان همشونو میکوبن و به باد انتقاد میگیرن.(البته یه دسته کمی هم هستن که می دونن المپیاد چیه و کامل تو بطن کارن)
حالا نفر اول کنکور وضعیتش چطوره تو افکار عمومی:تو جامعه همه اونو بالای سرشون میذارن(طرف پسر/دختر.............آره بابا.........کارشون خیلی درسته) حالا بری از همین کسایی که یک کلمه از المپیاد نمی دونستن در مورد کنکور بپرسی یک روز برات از اهمیت کنکور روضه میخونن.
حالا کنکور تو ایران بهتره یا المپیاد؟
4) Arrow زحمت،تلاش:از لحاظ زحمتو تلاش اگه المپیادی ها از نفرات اول کنکور بیشتر نباشن کمتر نیستن، اینو همه قبول داریم.
خب کسی که اینارو بخونه چه برداشتی می کنه؟در کجای دلایل شما کمک به مردم وجود دارد که حالا ادعایش را می کنید؟
من دارم میگم (برای صدمین بار)میخوام پزشکی بخونم به مردم کمک کنم شما میگین آرزو میکنین که منو تو تبلیغات قلم چی یا گاج نشون بدن یا مردم به به و چه چه کنن(چرا ایهام دار و دوپهلو حرف میزنین)!آقا جون اینا چه فایدهای به حال من داره،اصلا" نشون ندن.
ولی چه کاری بهتر از شاد کردن مردم وجود داره.
وقتی آقای نوید نادری رتبه 1شدن(از قائم شهر) نمیدونین چه شور و شعفی در شهر ایجاد شده بود ،چه کاری بالاتر از شادکردن این مردم دل شکسته وجود داره.
(ایشون الان دارن برق میخونن تو شریف)
این تناقض نیست؟کدام یک را باور کنیم؟شما در همین پست های چند روز اخیر خود تناقض های بزرگی ایجاد کرید!من نمی دانم شما می گویید به خاطر گزند حرف مردم المپیاد را ترک می کنید بعد می خواهید دل همین مردم را شاد کنید؟مطمئن باشید مردمی که با حرفایشان شما را می گزند از موفقیت شما خوشحال نخواهند شد!
من نمی دانم شما المپیاد را به خاطر پزشکی رها کردید یابودن در شهر کوچک؟
من نمی دانم شما رتبه 1 کنکور را به خاطر رسانه ها و مجله ها و افکار عمومی دوست دارید یا شاد کردن دل مردم؟
دوست عزیز پیدا کردن تناقض کار سختی نیست.افکار آدمی دستخوش تغییر است ولی مثل اینکه افکار شما به سرعت تغییر می کند!
 

afshin

New Member
ارسال ها
319
لایک ها
71
امتیاز
0
#31
س ل ا م به محمد عزیز و محسن عزیز

-----------------------------
ببینید دوستان گرامی.............

خطاب به محسن جان: در تاپیکتان چند جمله ای هست که.........
واقعا منو نا امید کرد...... یعنی منو هم ناراحت کرد (چه برسه به محمد جان)

این که میگی المپیاد واسه شهرهای بزرگه خیلی تاسف باره
در واقع این جملت یعنی این-->




استعداد شهرهای کوچک را می توان با امکانات شهر های بزرگ
شکست داد........ :cry:





من خودم تو یه شهر کوچیکم و قبول نشدنم تو المپیاد به این دلیله که احتمالا خنگم یا کودنم یا...یا................

ولی مطمئن باش آدم اگه استعداد داشته باشه قبول میشه



ولی در کل نوشته ی شما زیبا بود--



از آنجا که محمد جان از من بزرگترند - من در مورد ایشان غلط می کنم
چیزی بگویم---------------

ختم کلام : اعتراف به اشتباهات واقعا با ارزش است

دوستدار شما

Petrel
 
ارسال ها
538
لایک ها
1,316
امتیاز
0
#32
سلام به آقا محمد و آقا محسن :p
آقا محسن،اصن کی گفته در مسیر کنکور بی مهری نمیبینی؟؟؟!!اتفاقا بی مهری ها و رقابت های کثیف در مسیر کنکور خیلی بیشتر از المپیاده!دلیلش هم روشنه چون جامعه ی درگیر با این مقوله وسیعتره...منم عاشق المپیاد بودم و هستم و الان(بعد از کنکور!!) دارم کتاباشو مطالعه میکنم اما نه برای مدال بلکه برای عشقم به علم..اما طی دوران تحصیل واردش نشدم البته نه به خاطر بی مهری مردم!!به خاطر یه سری از دلایل شخصی خودم.اگه قرار به بی مهریه بذار یه حقیقتی رو برات روشن کنم من این تجربه رو دارم که در مسیر کنکور هروقت تلاشم بالا میگرفت و رتبه های بهتری در آزمونها به دست می آوردم بی مهری دوستان و مردم بیشتر میشد-مثلا دوستای صمیمیم تا توی مدرسه منو میدیدن از یه مسیر دیگه میرفتن!!!!چرا؟؟مگه من خون پدرشون رو ریخته بودم؟؟!یا اگه کلاسی جزوه ی خوبی چیزی بود همه همدست میشدن که من خبر نشم!!!! پس نتیجه اینکه برای مردم خدمت بکن اما نه اینکه هر نظری مردم نسبت به تو دارن روت اثر بذاره تو باید اون قدر مصمم باشی که....فقط اینجا یه چیزو بگم :احساسی که خدا به ما داده رو دست کم نگیریم!!هر وقت سر هر دوراهی موندی رجوع کن به احساست به این موهبت بزرگ الهی.نسبت به هر راهی که احساس خوبی بهش داری اونو انتخاب کن این یه واقعیته که اگه مثبت نگر باشی افکارت چیزای خوبو جذب میکنن و تنها راهی که به تو نسبت به اون چیز خوب چراغ سبز نشون میده احساسته اگه حس میکنی توی کنکور موفقی پس یا علی ما هم دعات میکنیم که موفق بشی.هیچ کدوم این بحث و مناظرات هم لازم نیست.حتی لازم به تناقض پیدا کردن هم نیست این راه فقط افکارت رو منفی میکنه.من از طرفین خواهش میکنم که دست از تناقض یابی بردارن چون به قول محمد افکار آدمی همیشه عوض میشه حال چه یه ساعت بعد چه چند ماه بعد تناقض یابی هم اصن کار سختی نیست اصن من بیکارم هر کی میخواد تناقض کسی رو بگیره بیاد برام pmبذاره تا تناقض پیدا کنم (اینم یه تناقض توی حرفای من با فاصله چند ثانیه(آقا محمد مگه مسابقه است که میگی تناقض من ماهیه از تو روزیه؟؟!! تناقض تناقضه دیگه) چون اول گفتم لازم به تناقض یابی نیست حالا میگم بیاد تا براتون تناقض بگیرم :D)
خواهش میکنم که به خاطر همه اعضا همین جا به این مذاکرات خاتمه بدید چون دیگه همه هم نظر محسنو میدونن هم نظر محمدو.لطفا بر اون حستون هم که باعث میشه هی جواب همدیگه رو بدید و هم رو راضی کنین غلبه کنین چرا که راضی نگه داشتن مردم هدفی است دست نیافتنی.آقا محسن موفق باشی .به جای این بحثها هم بشین واسه کنکور بخون لااقل پس فردا اسمتو تو روزنامه ببینیم .آقا محمد به شما هم برای جشنتون راجع به فارغ التحصیلی و گواهینامه تبریک میگیم.موفق باشین :p
 

Ali007

New Member
ارسال ها
242
لایک ها
70
امتیاز
0
#33
سلامی به گرمی آفتاب !صبح جمعتون به خیر و خوشی
سلام آقا محمد و دوستان! این کامنت رو دقیق بخونین چون ممکنه مطالب تازه ای در زمینه مبانی اسلامی(که به دردتون میخوره رو) فرا بگیرین. اولا" آقا محمد به شما برای جشنتون راجع به فارغ التحصیلی و گواهینامه تبریک میگیم. ان شاءالله موفق باشین.ثانیا" بریم سر بحثمون.
چیزی که من گفتم:
اینا رو گفتم تا یه وقت فکر نکنی جوابی برای چیزایی که گفتی ندارم،و یه وقت احساس نکنی نمیخوام جوابتو بدم.
اما برداشتی که شما داشتین:
دوست عزیز.برای این مطلب متاسفم.شما اگر یک هفته هم طول می کشید جواب بدهید من چیزی نمی گفتم.شما فکر کردین چه خبره؟جنگه؟ولی حالا که شما اینطوری فکر میکنی منم مجبورم بگم که امروز جشن فارغ التحصیلی و کلاس گواهینامه داشتم واسه همین تا الان جواب ندادم.
من نمی دونم شما چرا انقد از نوشته های من برداشت غلط میکنین. :? من حرف بدی نزدم اون کامنتمو گذاشتم تا فکر ناجوری نشه در مورد کامنت نذاشتن من،از ادب معاشرت استفاده کردم،ببخشید نمیدونستم از این حرف هم ناراحت میشین. در ضمن دوست عزیز با این که شما رو دوس دارم ولی شما خیلی بد دارین رفتار میکنین.
ساعت و روزی که کامنت گذاشتم رو ببینن.
من ساعت (شب)11:50دقیقه 24تیر این کامنتو گذاشتم.(چون حالم خیلی بد بود)
شما ساعت (شب)8:49دقیقه 25 تیر کامنت گذاشتین!
من طبق حالتی که اون لحظه داشتم اینو گفتم تا فکر ناجوری نشه اما ببینین شما چه برخوردی کردین:

ولی حالا که شما اینطوری فکر میکنی منم مجبورم بگم که امروز جشن فارغ التحصیلی و کلاس گواهینامه داشتم واسه همین تا الان جواب ندادم.
منظور حرف من اصلا" شما نبودین و جمله ای که من گفتم اصلا" دوپهلو نبود،من دلیل دیر اومدنمو گفتم ولی
شما بازم برداشت غلط کردین.
شما خیلی شم ادبی تون بالاست و ماورای مفهوم جملات رو درک میکنین! ،این خیلی خوبه ولی نه هر جا و تو هر متنی!
لطفا" متون رو خوب بخونین تا خوب متوجه بشین.
فتوای جدید!!!!
در اسلام دروغ گناه کبیره است.ولی همین دروغ وقتی برای صلح دادن انجام شود می شود دروغ مصلحتی است که ثواب هم دارد.آیا این تناقض است؟
بله!!!!!!!!!! ثواب داره!!!!!!کلی ثواب داره،و نتیجه ثوابشم آتیشه جهنمه!! :lol:
یه بزرگی میگه:از چیزی که علم نداری سخن نگو!
چه تعریف جالبی از دروغ مصلحتی آوردی!دروغی که برای صلح دادن انجام شه میشه دروغ مصلحتی. :lol:
به به، پس بالاخره معلوم شد دروغ مصلحتی چیه!!!!!!!!!!!!!
میذارم به حساب بی تجربه گیتون تو این زمینه،بذارین براتون روشن کنم
محمد جان دروغ کوچیک و بزرگ نداره،این متنو بخونین:
آنچه در بین خلق متعارف است در وقتی که طعامی نزد شخص می آوردند با اینکه واقعا" میل دارد می گوید میل ندارم،دروغی است آشکار هر چند اکثر خلق از روی جهالت آنرا سهل دانسته اند،پس این شد دروغ آشکار که اکثر ما هم این موضوع رو نمیدونستیم،درسته؟
از این مطلب این استخراج میشه که دروغ خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر میکنیم وسعت داره،و مصلحتی که شما هم گفتین شاملش میشه.
در مورد این موضوعی که گفتم روایتی از پیامبر(ص) در کتاب گناهان کبیره(جلد 1) هست که دونستنش بد نیست.
آقا محمد منظورتون از دروغ مصلحتی چیه؟آیا منظورتون توریه هست؟
توریه یعنی=گفتن سخنی که دارای دو معنی است که یک معنیش راسته و معنی دیگش دروغه.جوری که کسی معنی درست اونو قصد می کنه ولی مخاطب معنی دروغ اونو می فهمه مثل این که ظالمی به طلب شما در خانه ی تان می آید و شما را طلب می کند؛برای فرار از او و اینکه خود را به او نشان ندهید به کسی که در خانه است می گوئید اشاره به جای مخصوصی بکن و بگو اینجا نیست و ظالم از این سخن می فهمد که شما در خانه نیستید و در جای دیگری به سراغتان می آید.
آقا محمد من خیلی دوستون دارم و خیلی با حرف هایی که میزنین بهتون علاقه پیدا کردم و خیلی براتون احترام قائلم و ولی رک بگم(همون طور که خودتون رک هستین) طاقت تناقض رو ندارم.چیزی که شما از مصلحت گفتین با مفهوم توریه زمین تا آسمون فرق می کنه پس لطفا" یه کم تحقیق کنین.ممنون.
درسته که شما دروغ رو گناه بزرگی میدونین ولی میاین میگین دروغ مصلحتی ایرادی نداره تازه از اون بدتر ثوابم داره!!!!!!!درسته من تازه کارم(واقعا" نمیدونم در چه زمینه ای میگین،المپیادو میگین دیگه؟مگه نه؟)
ولی شما که ادعای با تجربگی و ریش سفیدی میکنین چرا مثل تازه کارا در زمینه فقهی و اسلامی برخورد میکنین؟؟؟،واقعا"اگه اطلاع ندارین میتونین خیلی راحت در موردش اظهار نظر نکنین،نه اینکه بیاین اشتباه اظهار نظر کنین و این موضوع بزرگ و کبیر یعنی دروغ رو خیلی ساده جلوه بدین(با گفتن مصلحت و تعریف استثناییتون از اون) و در جواب سوالی که گفتین*آیا این تناقض است؟**
باید بگم،شک نکنید که تناقضه.

ولی خیلی جالبه که چون نتوانستی در حرف هایی که الان زدم چیزی پیدا کنی دست به دامن حرف های گذشته شدی
گفتین من از این متناتون نمیتونم تناقضی در بیارم و دست به دامن پست های سال گذشته تون میشم،اینم از یه تناقض بزرگ که از همین متن گذشته تون در آوردم که خیلی چیزا رو زیر سوال میبره.پس لطفا" برای من و دوستان بیشتر در مورد این موضوع توضیح بدین .(منظورم از بیشتر اینه که مثل من که کامل توضیح دادم و هرگونه ابهامی در مورد توریه ودروغ رو از بین بردم توضیح بدین)


اولا خیلی خوبه که شما اینقدر وقتت زیاده که بحث های یک سال پیش را که در آن شرایط انجام شده بررسی دقیق می کنی
بله،خیلی وقتم زیاده،خیلی!(روزی6 ساعت کلاس تو مدرسه،4 ساعت کلاس تو غیر از مدرسه و حدود 7،8 ساعت خواب وحدود5 ساعت مطالعه تو خونه یا.............خیلی وقت زیادی برام می مونه،نه؟)
وقتم زیاد نیست،ازش درست استفاده میکنم.به خاطر این بررسی دقیق میکنم که بگم خیلی جمله هاتون تناقض داره.و از اون جایی که من طاقت تناقضو ندارم برای اثباتش بررسی دقیق میکنم

خواهشا ذره ای انصاف داشته باش.جناب spry به آرتادخت جان که برنز المپیاد بودند و تجربه یک المپیادی کامل را داشتند توهین کرد وراهنمایی ایشان را بیخود دانست!در حالی که بهترین راهنما همین افراد هستند.برای همین من فورا در مقابل این توهین واکنش نشان دادم.
محمد جان خواهشا" شما ذره ای انصاف داشته باش.!
من که از کارتون تعریف کردم،نکردم؟؟ولی گفتم این طرز برخورد با کسی که حتی هم تازه کاره پسندید نیست.الانه زمونه جوری شده که بعضی ها میخوان با عبارات نامناسب سعی در بد جلوه دادن اون اثر کنن ولی نمیدونن که این روشا دیگه کارایی نداره.(قابل توجه محمد جان عزیز؛جمله قبل کاملا" دوپهلو و ایهام دار بود،اینو گفتم تا از شم ادبیت زیاد استفاده نکنی چون اون جاهایی که تو پست های قبلی باید استفاده میکردی به خوبی استفاده نکردی و گفتم نکنه دوباره......................!)((در ضمن جمله قبل کنایه داشت! :) ))

برای تمام شهرستانی ها تعیین تکلیف می کنی که آن ها نباید برای المپیاد بخوانند.
جان!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟منو تعیین تکلیف؟ محمد جون خیلی لز متن من داری استفاده بهینه از نوع خودت(یعنی سوء)می کنی،عزیزه من این حرفا چیه؟؟اون یه نوشته(یا بهتر بگم یه دل نوشته بود)خب اگه ریتم اون نوشته رو بفهمی(از اون جایی که شما شم ادبیتون بالاست میگم!)می بینی که هیچ امری به کسی نمی کنه داره یه جورایی نقد می کنه کارشونو نه امر!
شما اینو جاهای دیگه ای هم تو این تاپیک گفتین(قضیه که من دارم تکلیف میکنم رو میگم) اما من سعی کردم چیزی نگم تا خودتون بهفهمین که متاسفانه نگرفتین مطلبو. جملات امری نیستند،بلکه نقدی اند و در مجموعه دل نوشته ها قرار می گیرند.
دوست عزیز.بی انصافی هم حدی دارد.واقعا خجالت نمی کشید که این حرف را می زنید
آقا محمد اگه از این عبارات نامناسب استفاده میکنین تا کاری کنین که من هم از این عبارات استفاده کنم وبعد علیه من اینارو استفاده کنین،باید بگم در اشتباهین!
البته من به شما حق می دهم چون شما هنوز تازه کار هستید و دقیقا متوجه منظور من نشدید.من این حرف را خطاب به بچه های المپیادی سال پیش گفتم نه خطاب به تازه کارها!
ممنون که خوب مسخره میکنین.با گفتن تازه کارو از این حرفا به خودتون یه برتری اکتسابی میدین.
امیدوارم تو کنکوری که دادین موفق بوده باشین.و امیدوارم همیشه موفق باشین،امیدوارم.

در ضمن ازتون تشکر می کنم برای اینکه در مورد اون چند سوالی که من داشتم جوابای خوبی دادین.بازم ممنون.


شما با حالت مسخره آمیز و با افتخار می گویید تناقض پیدا کرده اید!
چون جمله هاتون تناقض داره میگفتم و گرنه بی کار نبودم که بیام الکی تناقض پیدا کنم و بگم آها،این تناقضه،من اصلا" این جوری نیستم.
جواب سوالات شما:
من نفهمیدم شما عاشق المپیاد هستید یا نه؟
بله هستم.! :p
شما بالاجبار کنکور میدهید یا چون پزشکی می خواهید؟
یعنی چی؟؟،مگه راهه دیگه ایم برا پزشکی خوندن وجوداره؟؟.یا معافیت از کنکوره یا باید کنکور بدی.
و باید بگم چون پزشکی میخوام بالاجبار باید کنکور بدم چون احساس میکنم حق بعضی دوستانم ممکنه با المپیاد دادنم ضایع بشه.(فکر کنم شما تو یه تاپیک دیگه ای با این عقیده موافق بودبد،مگه نه؟)

از المپیاد پشیمون که نشدم یه طوری گفتم مصلحت اینه که کنکور بدم بهتره .ولی برا این که جوابی داده باشم میگم :هر دو.ببینین من اگه المپیاد هم میدادم آخرش باید پزشکی می خوندم ولی گفتم چون من نو شهرستانم و شرط عقل اینه که من کنکور بدم تصمیم گرفتم این کارو بکنم.(البته با خیلیا در این باره مشورت کردم)
منظورم این نیست که نمیخوام مطالب رو در حد المپیاد بخونم،اتفاقا المپیادی خوندنو خیلی دوست دارم و الان هم دارم به طور موازی درسام روبه همین گونه میخونم.
در یک شهر بزرگ بودید و پزشکی می خواستیدچی؟آن وقت المپیاد می خواندید یا نه؟
ببینید من الان تو شهر بزرگ نیستم.و واقعا" نمیدونم اگه تو شهر بزرگ بودم چی میشد،(یه رویای بی اساسه)راستش به این فکر نکردم،و حوصله حسرت خوردن رو ندارم.من الانم مهمه که تو یه شهره کوچیکم و باید آینده ام رو با تصمیماتی که امروز میگیرم بسازم،همین عزیزم!
شما دقیقا گفته اید برای این می خواهید در کنکور شرکت کنید تا از گزند حرف های مردم به دور باشید.حال می گویید نه!به خاطر پزشکی می خواهم در کنکور شرکت کنم!
عزیزم دلایل زیادی وجود داره که من نمیخوام تو المپیاد شرکت کنم که یکیش میتونه گزند حرف های مردم باشه،یکیش میتونه پزشکی(که خیلی عاشقشم)باشه،یکیش میتونه شهر باشه و.........................
آدم باید موفقیتی بدست بیاره که توش هیچ حرفو حدیثی نباشه،این موضوعی که من میگم کاملا" مسئله روز روانشناسیه.(چارلز هورتو کولی) گفته:هر فردی خود را در آیینه دیگران میبیند و می شناسد.اگر شما خود را فردی موفق می دانید ،علاوه بر وجود خصایص زیستی و وراثتی،این تلقی را در ارتباط خود با دیگران بدست آورده اید.
Ok?
خب کسی که اینارو بخونه چه برداشتی می کنه؟در کجای دلایل شما کمک به مردم وجود دارد که حالا ادعایش را می کنید؟
عزیزم این دلایل که به این بحث ربطی نداره،من تو اون تاپیک داشتم مقایسه ای بین کسی که طلای جهانی میگیره با کسی که 1 کنکور میشه میکردم و میخواستم جوری دیگه ای به اون نگاه کنیم،هدفم تو اون تاپیک اون بود.و دلیلی نداشت از کمک به مردم حرف بزنم؟نمیدونم شما چی میگین؟
این تناقض نیست؟کدام یک را باور کنیم؟شما در همین پست های چند روز اخیر خود تناقض های بزرگی ایجاد کرید!من نمی دانم شما می گویید به خاطر گزند حرف مردم المپیاد را ترک می کنید بعد می خواهید دل همین مردم را شاد کنید؟مطمئن باشید مردمی که با حرفایشان شما را می گزند از موفقیت شما خوشحال نخواهند شد!
واقعا"؟،نمیدونستم؟
عزیزم من خیلی دوستون دارم آخه چرا اینجوری حرف میزنین؟
خب اونا بخاطر بی اطلاعیشونه که اینجوری حرف میزنن،چاره چیه؟اتفاقا" خیلیم خوشحال میشن،چون دیدم میگم.چون اونا کنکورو بهتر درک میکنن تا المپیاد.ما تو شهرمون هم طلای ریاضی کشوری داشتیم،هم 1کنکور.با هر دو شرایط کاملا" آشنام.
یه سوال: شما رتبه 1 کنکورو واسه چی می خواین؟مگه واسه اثبات کردن خودتون به همه و حتی به خودتون نمی خواین؟
دوست عزیز پیدا کردن تناقض کار سختی نیست.افکار آدمی دستخوش تغییر است ولی مثل اینکه افکار شما به سرعت تغییر می کند!
دوست عزیز اتفاقا" بیخود تناقض پیدا کردن کار خیلی خیلی سختیه که شما به راحتی این کارو انجام میدین(نشون میده بار اولتون نیست! :) )
پس یعنی قبول دارین کلا" خیلی جمله هاتون متناقضه دیگه،نه؟ :oops:
با تشکر :twisted:
منتظر نظرتون هستم و هستیم! :p
علاقه مند به شما محسن :p
 

pirate17

New Member
ارسال ها
573
لایک ها
40
امتیاز
0
#34
شرمنده که حوصلشو نداشتم همه رو بخونم ولی تو همون یه ذره ای که خوندم اینا رو فهمیدم
هر دوتون دارین تند می رید
بد نیست پاتونو رو ترمز بذارین
اگه می خواید با هم بحث کنین اول خوب طرفو بشناسین بعد یه چیزی بگید چون تا اون جا که من شمارو میشناسم هر دوتون همدیگرو بد شناختین!
اگه می خواید جواب هم دیگه رو بدید بد نیست با لحن اروم و مودبانه بدید
هر دوتون از رفتار بد هم گلایه می کنید بعد وقت نظر دادن خودتونم اون طوری حرف می زنید
نه به عنوان نخود هر اش به عنوان کسی که این سایتو با همه چیش خیلی دوس داره و نمی خواد دعوای بقیه رو ببینه اینا رو گفتم
بازم عذر می خوام اگه پریدم وسط حرفتون
 

kquran

New Member
ارسال ها
357
لایک ها
18
امتیاز
0
#35
سلام...
گویا پست دیروز من مخالف موازین سایت بوده که سریع پاک شده....
خوب امیدوارم بحث به خوبی پایان بیابد!
 

pozitrone

New Member
ارسال ها
254
لایک ها
21
امتیاز
0
#36
این مطلب بسیار بسیار مهم است وبرای احقاق حق و جواب به تهمت های بزرگی است که زده شده است.از استاد خلینا خواهش می کنم همانطور که مطالب آقای محسن را پاک نکردند هیچکدام از مطالب پایین را پاک نکنند .
ضمنا از دوستان می خواهم به این مطلب دقت و توجه کافی کنند تا بدانند دروغ مصلحتی چیست.مبادا شما هم به دیگران تهمت بزنید و آن ها را متهم کنید در حالی که خود چیزی نمی دانید.مطمئن باشید مطالب پایین به درد شما هم می خورد.
آقای محسن.واقعا از وقتی متن شما را خواندم به حال خود تاسف خوردم که وقتم را برای چه چیزی بیهوده تلف کردم.واقعا سردرد گرفتم.آقای محسن با لحنی بی ادبانه و با نا آگاهی کامل در مورد دروغ مصلحتی اظهار نظر می کنید.در حالی که به خود زحمت نداده ای یک بار درباره دروغ مصلحتی تحقیق کنید.
حالا برایتان کامل توضیح می دهم تا بدانید چقدر در اشتباه هستید و به جای این که اعتراف به اشتباه کنید با لحنی بسیار مطمئن و بدون شک و تردید و به من تهمت دروغ و بی اطلاعی و بی تجربگیمی زنید.حداقل یک بارکلمه دروغ مصلحتی را در اینترنت سرچ می کردید کافی بود تا اینقدربه من تهمت نزنید.
می دانید منبع سخنان من در مورد دروغ مصلحتی کجا بود؟
1-مرکز ملی پاسخگویی به شبهات دینی
2-سایت پاسخگویی به شبهات دینی حوزه علمیه قم


‏دروغ در اسلام بلکه تمامى ادیان الهى حرام است، ولى در مواردى که مصلحت دروغ گفتن بیشتر از مفسده آن باشد، دروغ حرام نیست، بلکه در برخى موارد واجب است. در این گونه موارد، دروغ، مصلحت‏آمیز نام گرفته است؛ از جمله موارد آن:
1- اصلاح بین مردم؛ امام صادق(ع) فرمود: «انّ اللَّه أحبّ الکذب فى الإصلاح... و أبغض الکذب فى غیر الاصلاح؛(1) خداوند دروغ گفتن را در مورد اصلاح بین مردم دوست دارد».
2- دفع شر ظالمان؛ امام صادق(ع) فرمود: «الکذب مذموم الاّ فى امرین: دفع شرالظلمه و اصلاح ذات البین؛ (2) کذب بد است مگر در دو مورد: با دروغ شر ظالمى را از خود یا از دیگران دفع کند، یا با دروغ بین دو نفر اصلاح ایجاد کند».
3-دروغ در حال ضرورت: انسان به خاطر ضرر مالی وجانی سنگین می تواند دروغ بگوید. یعنی ضرر مالی باید به گونه ای باشد که تحمل آن دشوار باشد.اما ضرر های ناچیز موجب جواز دروغ نمی شود.
موارد بالا را خواندید.گزینه 1 کدام است؟اصلاح بین مردم.خداوند دروغ گفتن برای برقراری اصلاح بین مردم را دوست دارد ولی شما می گویید ثوابش آتش جهنم است؟نکند شما جهنم و بهشت را تقسیم می کنید؟کاری که خداوند دوست دارد ثوابش آتش جهنم است؟

تعریفی دیگر از دروغ مصلحتی
دروغ يكي از گناهان بزرگ و سرچشمه تمام بدي‎ها است، امام حسن عسگري ـ عليه السّلام ـ فرمود: «جُعِلتِ الخنائِثُ كلُّها في بيتٍ و جُعِلَ مفتاحُها الكذبُ»[1] تمام پليدي‎ها در خانه‎اي نهاده شده و كليد آن دروغ است. دروغ انسان را در ميان مردم بي‎اعتبار نموده و اعتماد ديگران را از وي سلب مي‎كند و آثار بسيار نامطلوبي در پي دارد لذا دروغ از نظر اسلام حرام است.اما با اين وجود دروغ هميشه و در همه جا حرام نيست، در مواردي كه دروغ گفتن داراي مصلحت باشد از نظر شرع جايز و حتي در برخي موارد واجب مي‎باشد. بنابراين در پاسخ سؤال شما بايد عرض نمود كه فلسفه دروغ مصلحتي و تفاوت آن با دروغ معمولي آن است كه دروغ معمولي پيامدهاي منفي به‎دنبال دارد، باعث اختلاف، تفرقه، نفاق و ريختن آبروي خود فرد و ديگران مي‎شود لذا به‎خاطر همين آثار و پيامدهاي منفي آن، خداوند اين نوع دروغ‎ها را حرام نموده است، ذات دروغ حرام نيست، بلكه حرمت دروغ به‎خاطر آثار و پيامدهاي منفي آن است، اما در مواردي كه پيامد منفي نداشته باشد بلكه آثار مثبت داشته باشد، به‎خاطر همان آثارش، دروغ گفتن جايز است. لذا يكي از شرايط اصلي اين‎كه دروغ گفتن جايز است، اين است كه آثار مثبت به‎دنبال داشته باشد و اگر انسان دروغ نگويد، ضرر قطعي بسيار زياد و قابل توجه مالي يا جاني و...متوجه او يا ديگران شود.
مواردي كه از نظر فقه اسلامي براي مصالح و فوائد مهم شرعي فردي يا اجتماعي دروغ تجويز گرديده به شرح ذيل است:
1. در مورد ضرورت و ناچاري؛
هرگاه كسي براي حفظ جان يا مال يا ناموس خود يا يك فرد مسلمان سخن يا سوگند دروغ بخورد، جايز است. لذا امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرموده است: «اگر انسان از روي تقيه و ضرورت و ناچاري سوگند دروغ ياد كند، ضرري ندارد.» و در ادامه افزود: به‎طور قاعده كلي، هر حرامي در مقام اضطرار حلال مي‎شود.[2]
2. اصلاح ميان مردم؛
هرگاه بين دو نفر مسلمان خصومت و نزاعي باشدو ابتدا تمام راه‎هاي معمولي چاره را رفته‎اند ولي نتيجه‎اي نبخشيد، در اين صورت انسان مي‎تواند با گفتن دروغ، كينه و عداوت را برطرف نموده و صلح و صفا و صميميت ميان آنها برقرار كند، در اينجا دروغ گفتن حرام نيست. مثلاً اگر دو نفر يا دو خانواده با يكديگر قهر باشند. پيش يكي رفته و از قول ديگري بگويد كه فلاني تعريف و تمجيد شما را مي‎كرد. و از اين‎كه با شما قهر كرده اظهار ناراحتي مي‎نمود، و به نظر من او مايل است كه با شما آشتي كند، و هم‎چنين نزد آن ديگري رفته و از قول دوست اولي مشابه همين مطلب را بگويد. اين‎گونه دروغ‎ها گذشته از اين‎كه حرام نيست، پسنديده نيز هست و رسول خدا آن‎را تأييد نموده است، در وصيت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، به اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ آمده است: «يا علي! انَّ اللّه احَبَّ الكذبَ في الاصلاح و ابغض الصدق في الفساد.»[3]اي علي! خداوند دروغ را كه باعث اصلاح بين مردم شود دوست دارد و از راست گفتتن كه باعث فتنه و نفاق شود، بيزار است. از اين روايت به خوبي دانسته مي‎شود كه دروغ گفتن هميشه ناپسند و راست گفتن هميشه مطلوب و پسنديده نيست. بلكه در برخي موارد راست گفتن حرام و دروغ گفتن جايز حتي واجب مي‎شود.
3. خدعه و نيرنگ در جنگ:
يكي ديگر از مواردي كه گفتن دروغ حرام نيست، جنگ و جهاد است. اگر جنگ با انگيزه دفاع و يا رفع فتنه و فساد باشد استفاده از دروغ اشكالي ندارد. زيرا اگر بتوانيم با خدعه و فريب دشمن را غافل‎گير كنيم و با يك حمله ضربتي به او يورش بريم، مي‎توانيم با كمترين تلفات دشمن را نابود سازيم، لذا در فراز ديگر از وصيت رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ به علي ـ عليه السّلام ـ آمده است: كه در سه مورد دروغ گفتن جايز است، كه يكي از آنها جنگ است.[4]
4. وعده به خانواده و همسر؛
در دين مقدس اسلام هزينه زندگي زن و فرزند به عهده مرد است[5](در مورد همسر مطلقا و در مورد فرزندان در صورت نياز آنها و تمكّن پدر). البته نفقه واجب به تناسب امكانات و مقدار توان است و بيش از آن لازم نيست، ولي چون بسياري از اوقات در اثر زياده‎طلبي و چشم و هم‎چشمي تقاضاي خانواده فراتر از امكانات مرد و بيش از حد توان او است. در چنين وضعي مرد بر سر دوراهي قرار مي‎گيرد: يا بايد با برخورد منفي و ردّ صريح در برابر خواسته‎هاي آنان موضع‎گيري كند و يا با برخورد اميدوار كننده و وعده‎هاي مصلحتي و غير جدي تا حدودي آنها را راضي و قانع سازد. حال، با توجه به اين‎كه پاسخ منفي و تند جز جريحه‎دار شدن عواطف و تزلزل اركان خانواده و حتي طلاق همسر سرانجامي ندارد. ناگزير اجازه داده شده است كه از روش دوم استفاده شود و او به ظاهر دروغ گفتن است. در همان روايتي كه پيشتر از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل شد، به اين مورد نيز اشاره شده و تمام روايت اين است: «يا علي! ثلاثٌ يحسنُ فيهنّ الكذبُ، المكيده في الحربِ وَعِدَتُكَ زوجتك والاصلاح بين النّاس»[6]يا علي! سه مورد است كه دروغ گفتن در آن نيكو است. خدعه و نيرنگ در جنگ. وعده به همسر. و اصلاح ميان مردم. اين روايت ملاك و معيار خوبي در اختيار ما قرار داده است كه مي‎توانيم بر اساس آن تشخيص بدهيم كه دروغ گفتن در اين موارد اشكالي ندارد و اگر دروغ بگوييم در اين موارد، داراي مصلحت و فايده مي‎باشد.
گزینه 2 را خواندید؟چه بود؟اصلاح بین مردم.کاری که از نظر خدا و رسول خدا پسندیده است از نظر شما ثوابش آتش جهنم است!
واقعا سردرد شدیدی گرفتم وقتی دیدم با اعتماد به نفس کامل به من تهمت می زنید.در حالی که خود در اشتباه هستید.
حالا متن شما را بررسی می کنم.امیدوارم جرئت داشته باشید و متن خود را پاک نکنید.تا همگان ببیند که چگونه به راحتی و با ضرس قاطع دروغی که برای صلح دادن انجام می شود را زیر سوال می برید و مرا متهم می کنید.
بله!!!!!!!!!! ثواب داره!!!!!!کلی ثواب داره،و نتیجه ثوابشم آتیشه جهنمه!!
بله.کاری که خدا و پیامبرش دوست دارند ثوابش جهنم است.خیلی جالب است.
قضاوت را بر عهده ی دوستان می گذرام.

یه بزرگی میگه:از چیزی که علم نداری سخن نگو!
واقعا باید این جمله را قاب طلا گرفت و چسباند به دیوار اتاق.خیلی خوب است انسان کمی تحقیق کند و سپس حرف بزند.

چه تعریف جالبی از دروغ مصلحتی آوردی!دروغی که برای صلح دادن انجام شه میشه دروغ مصلحتی.
به به، پس بالاخره معلوم شد دروغ مصلحتی چیه!!!!!!!!!!!!!
این تعریف را من نیاوردم.می توانید به مطالب بالا رجوع کنید.این تعریف را امام صادق گفته است و خدا و پیامبر هم آن را دوست دارند.آن ها را که قبول دارید؟

میذارم به حساب بی تجربه گیتون تو این زمینه،بذارین براتون روشن کنم
به حساب من نه.بگذارید به حساب بی تجربگی امام صادق(استغفرالله)و علمای قم که مسئولیت پاسخگویی به شبهات را بر عهده دارند.
اگر می دانستم مجتهدی مانند شما وجود دارد هرگز به سراغ آن ها نمی رفتم.

از این مطلب این استخراج میشه که دروغ خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر میکنیم وسعت داره،و مصلحتی که شما هم گفتین شاملش میشه
بله شما درست می گید و همه اشتباه می کنند.دروغ مصلحتی همان دروغ است.فقط یک سوال دارم چرا اسمش مصلحتی است؟نگاهی کوچک به مطالب بالا کافی است.

آقا محمد منظورتون از دروغ مصلحتی چیه؟آیا منظورتون توریه هست؟
شما فرق دروغ مصلحتی و توریه را نمی دانید!آن وقت این همه ادعا را از کجا آورده اید؟من کی گفتم توریه؟

آقا محمد من خیلی دوستون دارم و خیلی با حرف هایی که میزنین بهتون علاقه پیدا کردم و خیلی براتون احترام قائلم
بله بله کاملا مشخص است.مثل اینکه شما علاقه ی زیادی به استفاده از افعال معکوس دارید.وقتی کاری که خدا دوست دارد ثوابش جهنم است.معلوم است مرا هم بسیار دوست دارید.
این حرف ها خیلی برای من آشناست.منو یاد بعضی ها می اندازه.

چیزی که شما از مصلحت گفتین با مفهوم توریه زمین تا آسمون فرق می کنه پس لطفا" یه کم تحقیق کنین.ممنون.
من کی گفتم توریه؟چه کسی برداشت غلط می کند؟من یا شما؟
من تحقیق کردم و مطالب بالا را هم از منابع تحقیقم برداشتم.مثل اینکه تنها چیزی که بعد از تحقیقات بسیارتان به گوشتان خورده است توریه است.و همه چیز را توریه می بینید!

درسته که شما دروغ رو گناه بزرگی میدونین ولی میاین میگین دروغ مصلحتی ایرادی نداره تازه از اون بدتر ثوابم داره!!!!!!!
اینو من نمیگم امام صادق میگه.و خدا و پیامبر دوست دارن.

ولی شما که ادعای با تجربگی و ریش سفیدی میکنین چرا مثل تازه کارا در زمینه فقهی و اسلامی برخورد میکنین؟؟؟،واقعا"اگه اطلاع ندارین میتونین خیلی راحت در موردش اظهار نظر نکنین،نه اینکه بیاین اشتباه اظهار نظر کنین و این موضوع بزرگ و کبیر یعنی دروغ رو خیلی ساده جلوه بدین(با گفتن مصلحت و تعریف استثناییتون از اون)
بله من تازه کارم.مثل شما مجتهد نیستم.به خاطر همین اول تحقیق می کنم.منابعم هم که مشخصه.بله من اطلاع ندارم برای همین تحقیق کردم و گفتم.
تعریف من استثنایی نیست بلکه تعریف امام صادق استثنایی است.
واقعا سردرد گرفتم.
آقای محسن.دروغ مصلحتی که برای صلح انجام می شود ثواب دارد.
ولی دروغ غیر مصلحتی و تهمت و توهین و افترا هستند که گناه کبیره اند و نتیجه ی انها آتش جهنم است.
در همین مطالب بالا چند بار دروغ گفتید؟
چند بار به من تهمت زدید؟
چند بار با اعتماد کامل به دانسته های بسیار ناقصتان "پوزخند تهوع آور"زدید؟
اگر نتوانید پاسخ کاملا قانع کننده و بر اساس سند و مدرک در مورد تعریف غلط من از دروغ مصلحتی بدهیددیگر هرگز با شما بحث نخواهم کرد و از تهمت هایی که به من زدید نخواهم گذشت.آن هم نه تهمت به درس و المپیاد من.بلکه تهمت به دانسته های دینی من.از این به بعد هر تهمتی خواستید به من بزنید.چون هیچ جوابی به شما نخواهم داد.همین قدر بس است.
واقعا نمی دانم چه بنویسم.سرم خیلی درد می کند.
 

yoyo

New Member
ارسال ها
134
لایک ها
7
امتیاز
0
#37
استعداد شهرهای کوچک را می توان با امکانات شهر های بزرگ
شکست داد........ Crying or Very sad

لطفا شعار ندید :(
 

pirate17

New Member
ارسال ها
573
لایک ها
40
امتیاز
0
#38
کسی اینو نگفته که yoyo جان.....منظورشون اون بود او.ن جمله غلطه! :wink:
یه صلوات بفرستید تمومش کنید :)
 
ارسال ها
538
لایک ها
1,316
امتیاز
0
#39
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اللهم عجل فرج مولانا
اللهم اغفر لنا ذنوبنا
این تاپیک در بخش نوشته های زیباست مگه نه؟؟؟؟!!!!!!!!
 

iranchemist

New Member
ارسال ها
2
لایک ها
0
امتیاز
0
#40
سلام من با نظر pozitrone کاملا موافقم
باید بگم مشکل دیگه ای که تو باشگاه هست اینه که بعضی استادا هوا تهرانی ها و شهرهای اطراف مثل کرج بیشتر دارن
 
بالا