saba75

New Member
ارسال ها
459
لایک ها
1,143
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

گـــذشـــتــــه مـــال گــــذشـــتـــه اس

آیـــنــده ای مــیــســازم کــه ســرنــوشـــت جــلــوش زانــــو بــزنــه

اون مــوقــع خــیــلــی چــیــزارو جـبــران مـیــکــنــم .

 

lady_s

New Member
ارسال ها
64
لایک ها
215
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

وقتی علیرضا میگه نمیام ینی روزی 5 ساعت......!! منظورش اینه!
البته خوب سوالتون ب تاپیک مربوط نیس...به خودش پ میدادید بهتر بود!
خواستم یه کم اذیتشون کنم جناب علیرضا رو،در ملا عام ج خواستم ازشون!!!:3:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

سلام، نه :4:
هرچیزیو که نمیشه گفت :4:
میشه گفت یه جورایی آیریسک ! یعنی دوستام توی آیریسک بودن. مجاز کل به جز داره :4:
خب رفتم دیگه :4: روزی 12 ساعت شده روزی 2 ساعت ، یعنی رفتن :4:
از روی بیکاری! :4: بیکار بودم رفتم پایه ثابت برترین ها شدم :4:
اهم اهم... :4: من برای شما دارم :4:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----


شاخی جان دیگه 5ساعتم نیستم خدا وکیلی !‌ :4:
پر پرش سه ساعته که کار دیگه بینش میکنم!‌ :4:
کار دیگه مثلا چی؟شفاف سازی کنید لطفا!!!
والا اگه به چراغه که مال شما 24 ساعت روشنه!!
 

Al!R3ZA

Well-Known Member
ارسال ها
1,903
لایک ها
3,166
امتیاز
113
پاسخ : دلنوشته ها

کار دیگه مثلا چی؟شفاف سازی کنید لطفا!!!
والا اگه به چراغه که مال شما 24 ساعت روشنه!!
اینجا زن و بچه رد میشه نمیشه گفت :4:
چراغمونم اتصالی کرده کلاً روشنه ! خاموش نمیشه :4:
 

lady_s

New Member
ارسال ها
64
لایک ها
215
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

اینجا زن و بچه رد میشه نمیشه گفت :4:
چراغمونم اتصالی کرده کلاً روشنه ! خاموش نمیشه :4:
یعنی چی زن و بچه رد میشه؟شما حق بد صحبت کردن با منو ندارین...
باز 2بار تو روتون خندیدم؟
 

lady_s

New Member
ارسال ها
64
لایک ها
215
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

یاداوری میکنم...
اینا ک میگید دلنوشته نیست..اسپمه.اسپم!:4:
دیگه تکرار نمیشه.ببخشین
حق با شماست.معذرت میخوام.
 

gh_moradi

New Member
ارسال ها
193
لایک ها
183
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

دیگه تکرار نمیشه.ببخشین
حق با شماست.معذرت میخوام.
ن بابا.این چ حرفیه!
من فقط خواستم پارازیت بیام :4:
 

GHAZAL.N

New Member
ارسال ها
111
لایک ها
167
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

خدایا
یادم بده یادم باشد یادت باشم

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

خدایا
یادم بده یادم باشد یادت باشم
 
ارسال ها
69
لایک ها
77
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

آه با تو ام سهراب.!
چندیست که دیگر کسی زیر باران نمیرود!!!
چترها را بالای سر گرفته اند مبادا زیبایی خیسشان کند!!!
:218::218:
 

ahmadi

New Member
ارسال ها
757
لایک ها
2,532
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

امروزدیدم که آمدی
خندان...
ومن؛اشک درچشمانم حلقه زد...چون تودیگربرای من نبودی...
وتو...
فقط دیدی ک من عصبانی هستم؛وباخودت فکرکردی ک چه دختربدی شدم...
اگرکمی دقیق ترمیشدی؛میدیدی ک این چهره ی عصبانی فقط نقابی ست برای پوشاندن اشکهایم
فقط برای اینکه درمقابل توسرخم نکنم و برایت همچنان پرقدرت باشم...
تودیگررفته ای؛میدانم...
عقلم خوب میداندولی دلم۱کودک شرورولجبازشده ک هیچ چیزرانمیپذیرد...
ولی توبرو...
آسوده خاطرترازهمیشه برو...
نگران این دل کودکم نباش؛یک جوری ساکتش میکنم...
توبرو...
خدانگهدارت باشد...
‏(‏‏(ثنا احمدی‏)‏‏)‏
 

parastoo.sh

New Member
ارسال ها
72
لایک ها
186
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

لبخند بزن!
حتی اگر تلخ باشد!
زهر باشد!
کسی نمیداند فردا چه خواهد شد...
کسی نمیداند فردا هم دیواری هست یا نه...
فردا وهمی ست که گاهی هولناک می شود ...
وگاهی دلپذیر!
کسی وهم را باور ندارد...
آری!!کسی نمیداند فردا چه خواهد شد...
اما تو بدان!!
چراکه روزگاریست که در توهمت زندگی میکنی!
((فردا همان وهمی ست که تو امروز باورش میکنی))
لبخند بزن!
حتی اگر دلت به سنگینی کوه باشد!
حتی اگر بارانی از گریه داشته باشی!
حتی اگر بغض نفس گیر گلویت ،فریادت را خفه کرده باشد!
چرا که با لبخندت این وهم را دلپذیر میکنی...
و توهمت را باور...
و اینگونه فردایت دلپذیر میشود!
همانطور که باورش کردی...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Saba76

New Member
ارسال ها
122
لایک ها
113
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

شعار مرگ بار


دوست دارم در تمام این جهان باشم فنا / دوست دارم عشق این باران کنم من آشنا

در گرفتاری و بد حالی نباشد یک کَسَم/از شعار مردمانم زخم دارم مهدیا



معنای زندگی

در کتاب زندگانی زندگی را دیده اَم / کس نداند از دِلِ ِ من پس چه سودی بُرده اَم؟

مردمانم زندگی را چیز دیگر خوانده اَند / در تحیر مانده اَم حرفِ چه کس باور کنَم​
 

math7

New Member
ارسال ها
299
لایک ها
586
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

آه با تو ام سهراب.!
چندیست که دیگر کسی زیر باران نمیرود!!!
چترها را بالای سر گرفته اند مبادا زیبایی خیسشان کند!!!
:218::218:
چه کسی بود صدا زد سهراب؟!
چه کسی بود که از باران گفت؟


روز ها بود ک شک میکردم
که کسی حرف زند از باران
چون دراین خاک پر از تاریکی
و دراین شادی بی معنی ما
گم شده دلهایی
در غم تنهایی
مگر از آمدن بارانها
خیس گردد دل بیمار همه انسانها؟
آن دلی کز مرض بی عشقی
نتواند ک ببیند بارش باران را
بارش زیبایی
بارش عشق
ولی
صبر کن
روزی
خیس گردد همه عالم از عشق
خیس گردد همه عالم از نور
و چه زیباست آنروز
و یقین دارم که
میرسد آن موعود
چون که ایمان دارم
دوست دارد مارا
آن خدایی ک دراین نزدیکیست
 

Al!R3ZA

Well-Known Member
ارسال ها
1,903
لایک ها
3,166
امتیاز
113
پاسخ : دلنوشته ها

چه کسی بود صدا زد سهراب؟!
چه کسی بود که از باران گفت؟


روز ها بود ک شک میکردم
که کسی حرف زند از باران
چون دراین خاک پر از تاریکی
و دراین شادی بی معنی ما
گم شده دلهایی
در غم تنهایی
مگر از آمدن بارانها
خیس گردد دل بیمار همه انسانها؟
آن دلی کز مرض بی عشقی
نتواند ک ببیند بارش باران را
بارش زیبایی
بارش عشق
ولی
صبر کن
روزی
خیس گردد همه عالم از عشق
خیس گردد همه عالم از نور
و چه زیباست آنروز
و یقین دارم که
میرسد آن موعود
چون که ایمان دارم
دوست دارد مارا
آن خدایی ک دراین نزدیکیست
جدی اینو خودتون گفتین؟
خیلی جالبه !
 

ahmadi

New Member
ارسال ها
757
لایک ها
2,532
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

بعد ازآخرین باری که باهم حرف زدیم(حرف که چه عرض کنم!‏...دعوایمان شد!)هرگز فکرنمیکردم دوباره بتوانم باتو حرف بزنم؛باخودتو...کلمه به کلمه و این بار رو در رو!‏
اما....اتفاقی...ناگهانی....وغیرقابل تصور،باهم روبروشدیم....
وقتی دیدمت؛ازخجالت داشتم می مردم!!‏

تمام تلاشم این بود که از تو این شرم وخجالت رامخفی کنم و برای همین سرم راپائین انداختم!‏
داشتم موزائیک های زیر پایمان را میشمردم؛تابفهمم کمترین فاصله ی من از تو چقدر میتواندباشد!وتو فکرمیکردی که من به حرفهایت چه خوب گوش میدهم(برخلاف همیشه!)‏ ونمیدانستی که من هنوز همانقدر لجباز(واز نظر تو لوس!)هستم!و نمیدانستی که با شمردن هرموزائیک یک خاطره از میان همان چندخاطره(که توپاکشان کردی)را به یاد می آورم!‏
این ملاقات ولی...اندکی بیشتر طول نکشید؛توسریع حرفهایت را زدی و من کلماتی (که هنوزهم نمیدانم منشأشان کجابود!)‏ به زبان آوردم و...بحث همین جا تمام شد!‏
و تورفتی
زیربرف رفتی و صدای پایت گم شد میان آن همه سکوت برفی
ومن فقط فرصت کردم تو را که داشتی میرفتی ازپشت پنجره ببینم؛مثل همیشه شاهدرفتنت این دخترک بیچاره بود!تنها...
و تمام خاطرات تلخمان همچون قهوه ای داغ و تلخ دروجودم رخنه کرد!‏
وهیچکس جز من نتوانست بفهمد که قهوه ی داغ و تلخ درسوز زمستان؛هیچ خوشمزه نیست!‏....
‏((ثنا احمدی))‏

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

بعد ازآخرین باری که باهم حرف زدیم(حرف که چه عرض کنم!‏...دعوایمان شد!)هرگز فکرنمیکردم دوباره بتوانم باتو حرف بزنم؛باخودتو...کلمه به کلمه و این بار رو در رو!‏
اما....اتفاقی...ناگهانی....وغیرقابل تصور،باهم روبروشدیم....
وقتی دیدمت؛ازخجالت داشتم می مردم!!‏

تمام تلاشم این بود که از تو این شرم وخجالت رامخفی کنم و برای همین سرم راپائین انداختم!‏
داشتم موزائیک های زیر پایمان را میشمردم؛تابفهمم کمترین فاصله ی من از تو چقدر میتواندباشد!وتو فکرمیکردی که من به حرفهایت چه خوب گوش میدهم(برخلاف همیشه!)‏ ونمیدانستی که من هنوز همانقدر لجباز(واز نظر تو لوس!)هستم!و نمیدانستی که با شمردن هرموزائیک �ک خاطره از میان همان چندخاطره(که توپاکشان کردی)را به یاد می آورم!‏
این ملاقات ولی...اندکی بیشتر طول نکشید؛توسریع حرفهایت را زدی و من کلماتی (که هنوزهم نمیدانم منشأشان کجابود!)‏ به زبان آوردم و...بحث همین جا تمام شد!‏
و تورفتی
زیربرف رفتی و صدای پایت گم شد میان آن همه سکوت برفی
ومن فقط فرصت کردم تو را که داشتی میرفتی ازپشت پنجره ببینم؛مثل همیشه شاهدرفتنت این دخترک بیچاره بود!تنها...
و تمام خاطرات تلخمان همچون قهوه ای داغ و تلخ دروجودم رخنه کرد!‏
وهیچکس جز من نتوانست بفهمد که قهوه ی داغ و تلخ درسوز زمستان؛هیچ خوشمزه نیست!‏....
‏((ثنا احمدی))‏
چرا متنم نیومد؟؟؟؟؟
 

Al!R3ZA

Well-Known Member
ارسال ها
1,903
لایک ها
3,166
امتیاز
113
پاسخ : دلنوشته ها

بعد ازآخرین باری که باهم حرف زدیم(حرف که چه عرض کنم!‏...دعوایمان شد!)هرگز فکرنمیکردم دوباره بتوانم باتو حرف بزنم؛باخودتو...کلمه به کلمه و این بار رو در رو!‏
اما....اتفاقی...ناگهانی....و غیر قابل تصور،باهم روبروشدیم....
وقتی دیدمت؛ازخجالت داشتم می مردم!!‏

تمام تلاشم این بود که از تو این شرم وخجالت رامخفی کنم و برای همین سرم راپائین انداختم!‏
داشتم موزائیک های زیر پایمان را میشمردم؛تابفهمم کمترین فاصله ی من از تو چقدر میتواندباشد!وتو فکرمیکردی که من به حرفهایت چه خوب گوش میدهم(برخلاف همیشه!)‏ ونمیدانستی که من هنوز همانقدر لجباز(واز نظر تو لوس!)هستم!و نمیدانستی که با شمردن هرموزائیک یک خاطره از میان همان چندخاطره(که توپاکشان کردی)را به یاد می آورم!‏
این ملاقات ولی...اندکی بیشتر طول نکشید؛توسریع حرفهایت را زدی و من کلماتی (که هنوزهم نمیدانم منشأشان کجابود!)‏ به زبان آوردم و...بحث همین جا تمام شد!‏
و تورفتی
زیربرف رفتی و صدای پایت گم شد میان آن همه سکوت برفی
ومن فقط فرصت کردم تو را که داشتی میرفتی ازپشت پنجره ببینم؛مثل همیشه شاهدرفتنت این دخترک بیچاره بود!تنها...
و تمام خاطرات تلخمان همچون قهوه ای داغ و تلخ دروجودم رخنه کرد!‏
وهیچکس جز من نتوانست بفهمد که قهوه ی داغ و تلخ درسوز زمستان؛هیچ خوشمزه نیست!‏....
‏((ثنا احمدی))‏
الآن فك كنم اومده باشه !
 

math7

New Member
ارسال ها
299
لایک ها
586
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

جدی اینو خودتون گفتین؟
خیلی جالبه !

واقعا خوب بود؟
با اجازتون البته جسارت بود جلو دوستان ادیب
قابل توجه انگیزه ی اصلی شعر اینه ک اسم خودمم سهرابه
 

saiedeh

New Member
ارسال ها
244
لایک ها
180
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

واقعا خوب بود؟
با اجازتون البته جسارت بود جلو دوستان ادیب
قابل توجه انگیزه ی اصلی شعر اینه ک اسم خودمم سهرابه
آفرین! واقعا عالی بود . :1: امیدوارم ادامه بدین حتما . اگر هم شهرتون انجمن شعر داره توصیه میکنم حتما اون جا هم برین . هم شعرهاتون بهتر میشه و هم اینکه ذوق ادبیتون بالا میره .
موفق باشید.
 

ahmadi

New Member
ارسال ها
757
لایک ها
2,532
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

الآن فك كنم اومده باشه !

واقعا مرسی که این لطف رو درحقم کردید!‏:)‏

نمیدونم چرابعضی اوقات پست هام اینجوری میشن!‏
واقعاچرا؟؟؟؟
 

Al!R3ZA

Well-Known Member
ارسال ها
1,903
لایک ها
3,166
امتیاز
113
پاسخ : دلنوشته ها

واقعا مرسی که این لطف رو درحقم کردید!‏:)‏

نمیدونم چرابعضی اوقات پست هام اینجوری میشن!‏
واقعاچرا؟؟؟؟
علتش اگه اشتباه نكنم تايپ با موبايلتونه.
انجمن بعضي كاراكتر هاي گوشيتونو نميتونه بشناسه و به عنوان كاراكتر غير مجازه براش و پستي كه حاوي اين كاراكتر ها باشه رو نمايش نميده !
سعي كنيد بين تموم كلماتتون فاصله رو رعايت كنيد.
مثلاً به جاي تورادوست دارم ، بنويسيد تو را دوست دارم (به فاصله ي بين كلمات دقت كنيد)
اينجوري اين مشكل به حداقل ميرسه.
 
بالا