biochrist

New Member
ارسال ها
112
لایک ها
80
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

دارا جهان ندارد، سارا زبان ندارد
بابا ستاره ای در هفت آسمان ندارد
کارون ز چشمه خشکید البرز لب فرو بست
حتا دل دماوند، آتش فشان ندارد
دیو سیاه دربند آسان رهید و بگریخت
رستم در این هیاهو گرز گران ندارد
روز وداع خورشید، زاینده رود خشکید
زیرا دل سپاهان، نقش جهان ندارد
بر نام پارس دریا نامی دگر نهادند
گویی که آرش ما تیر و کمان ندارد
دریای مازنی ها بر کام دیگران شد
نادر ز خاک برخیز میهن جوان ندارد
دارا ! کجای کاری دزدان سرزمینت
بر بیستون نویسند دارا جهان ندارد
آییم به دادخواهی فریادمان بلند است
اما چه سود، اینجا نوشیروان ندارد
سرخ و سپید و سبز است این بیرق کیانی
اما صد آه و افسوس شیر ژیان ندارد
کو آن حکیم توسی شهنامه ای سراید
شاید که شاعر ما دیگر بیان ندارد
هرگز نخواب کوروش ای مهرآریایی
بی نام تو ، وطن نیز نام و نشان ندارد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

bakhshande.s

New Member
ارسال ها
146
لایک ها
82
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

با تو ام ای باران
نیا زمین جای قشنگی نیست
خودم دیدم که ژاله در خیال مهتاب مرد
خودم دیدم که گل در وادی زنبور .... شیدایی پروانه را پیشه کرد
خودم دیدم که سراب بازی قاصدک را باور کرد
خودم دیدم که روزگار
تیشه فرهاد را با قصر خسرو تاخ زد
اری
زمین این گونه است
می دانی
نمی خواهد کلمات را شست و شو دهی
فقط
باز هم میگویم فقط
یادت باشد
دل من زخم خورده روزگاریست که
تورا ترانه کودکی می نامند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

H sahar H

New Member
ارسال ها
212
لایک ها
457
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

به من چه که ستاره در دل آسمان عاشقانه برای ماه و مهتاب چشمک میزند و مستانه میخندند/
به من چه که ستاره و مهتاب و ماه باهم کنار می آیند
حساب من جداست
من سحـــرم
آسمان را تنها میخواهم
بی مهتاب...
بی ستاره...
بی ماه...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

shshahrokhi

New Member
ارسال ها
16
لایک ها
11
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

در شادی های کودکی ام جای غصه فقط در قصه ها بود و بس!
ای کودک شاد دیروز بدان که زندگی نیز یک قصه ی پر غصه است!
 

saideh

New Member
ارسال ها
260
لایک ها
156
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

دوست دارم بدانم دوست داشتن را چگونه دوست میداری تا دوستت بدارم انگونه که تو دوست میداری....!!!:5::5:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

دوست دارم بدانم دوست داشتن را چگونه دوست میداری تا دوستت بدارم انگونه که تو دوست میداری....!!!:5::5:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

بعضیا دوست داشتنشون مثله قرص خوردنشونه هر 8 ساعت یه نفر...!!!
 

saideh

New Member
ارسال ها
260
لایک ها
156
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

دیگه تلاشی ندارم واسه داشتنت ندارم خز شداز بس همه داشتنت:68::68:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

دلم .....یک جمله میخواهد......یا چند کلمه.....چند کلمه حرف حساب .....که بتواند حال این دل را شرح دهد......ولی نیست....!گاهی هیچ کلمه ای هیچ جمله ای .....هیچ حرفی......نمیواند حال دلت را توصیف کند:184::184::20::20::20::184:
 

saideh

New Member
ارسال ها
260
لایک ها
156
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

:150::150::2::66::2::150::150:
 

HAMID.SCIENCE

Active Member
ارسال ها
77
لایک ها
124
امتیاز
33
پاسخ : دلنوشته ها

[h=1]وصيتی زيبا از اینشتین
[/h]
روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملحفه سفید پاکیزه‌ای که از چهار طرفش زیر تشک تخت بیمارستان رفته است، قرار می‌گیرد و آدم‌هایی که سخت مشغول زنده‌ها و مرده‌ها هستند از کنارم می‌گذرند.
آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است و به هزار علت دانسته و ندانسته زندگیم به پایان رسیده است.
در چنین روزی، تلاش نکنید به شکل مصنوعی و با استفاده از دستگاه، زندگیم را به من برگردانید و این را بستر مرگ من ندانید. بگذارید آن را بستر زندگی بنامم. بگذارید جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند.
چشمهایم را به انسانی بدهید که هرگز طلوع آفتاب، چهره یک نوزاد و شکوه عشق را در چشم های یک زن ندیده است.
قلبم را به کسی هدیه بدهید که از قلب جز خاطره‌ی دردهایی پیاپی و آزار دهنده چیزی به یاد ندارد.
خونم را به نوجوانی بدهید که او را از تصادف ماشین بیرون کشیده‌اند و کمکش کنید تا زنده بماند تا نوه‌هایش را ببیند.
کلیه‌هایم را به کسی بدهید که زندگیش به ماشینی بستگی دارد که هر هفته خون او را تصفیه می‌کند.
استخوان‌هایم، عضلاتم، تک‌تک سلول‌هایم و اعصابم را بردارید و راهی پیدا کنید که آن‌ها را به پاهای یک کودک فلج پیوند بزنید.
هر گوشه از مغز مرا بکاوید، سلول‌هایم را اگر لازم شد، بردارید و بگذارید به رشد خود ادامه دهند تا به کمک آن‌ها پسرک لالی بتواند با صدای دو رگه فریاد بزند و دخترک ناشنوایی زمزمه باران را روی شیشه اتاقش بشنود.
آنچه را که از من باقی می‌ماند بسوزانید و خاکسترم را به دست باد بسپارید، تا گل‌ها بشکفند.
اگر قرار است چیزی از وجود مرا دفن کنید بگذارید خطاهایم، ضعفهایم و تعصباتم نسبت به همنوعانم دفن شوند.
گناهانم را به شیطان و روحم را به خدا بسپارید و اگر گاهی دوست داشتید یادم کنید.
عمل خیری انجام دهید، یا به کسی که نیازمند شماست، کلام محبت آمیزی بگویید.
اگر آنچه را که گفتم برایم انجام دهید، همیشه زنده خواهم ماند…
 

Armin_elmi

New Member
ارسال ها
89
لایک ها
117
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

شاعری که شعرهایش را اشک هایش از روی کاغذ پاک کرده باشند....بسیار زودتر از یک شیروانی ساز مست سقوط خواهد کرد...:18:
 

MAHSA79

New Member
ارسال ها
32
لایک ها
19
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

چه سرد است این هوا .........پر مشقت است این روزها ...من چه میکنم در افکار خیال..................عشق حیا نجابت نیست............سخت پیدا م شوند دراین روزها .............سختی عمر را به دعشقی بهانه کرده ایم ولی........ لطفا بچه ها بقیش رو خودتون کامل کنین........البته می دونم زیاد تعریفی نیست اما خودم چند سال پیش سرودمش و توی این بخش فقط همین یه مورد به ذهنم می رسید ..{1-عشق اولی که نوشتم به منظور عشق به خدا و دومیش عشق های دنیوی هستن }
 

negar74

New Member
ارسال ها
4
لایک ها
8
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]دلم گرفته به اندازه وسعت تمام دلتنگی های عالم[/FONT][FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]شیشه قلبم آنقدر نازك شده كه با كو چكترین تلنگری میشكند[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دلم می خواهد فریاد بزنم ولی واژهای نمی یابم كه عمق دردم را در فریاد منعكس كند[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]فریادی در اوج سكوت كه همیشه برای خودم سر داده ام دلم به درد می آید[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]وقتی سر نوشت را به نظاره می نشینم كاش می شد پرواز كنم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پروازی بی انتها تا رسیدن به ابدییت[/FONT][FONT=&quot]................... [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]كاش می شد در میان هجوم بی رحمانه درد خودم را پیدا كنم[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]نفرین به بودن وقتی با درد همراه است بغض کهنه ای گلویم را می فشارد[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]به گوشه ای پناه می برم ای کاش باز هم کسی اشکهایم را نبیند[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

[FONT=&quot]گاهى سکوت مى آموزد[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]بودن همیشه در فریاد نیســت[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]اسطـــوره شدن یعنى در عین رفتــن بمــانى[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]یعنى باشى یـــا نباشى دوستت داشته باشند و دلــتنگت شوند[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

MAHSA79

New Member
ارسال ها
32
لایک ها
19
امتیاز
0
یاسمن جون

:93:مرسی نگار جوون خیلی جاالب بود میگما عجب ذهن خلاقی داری..........:133::133::133:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

:93:مرسی نگار جوون خیلی جاالب بود میگما عجب ذهن خلاقی داری..........:133::133::133:
 

saideh

New Member
ارسال ها
260
لایک ها
156
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

نداشتن تویعنی اینکه دیگری تورا دارد نمیدانم نداشتنت سختر است یا تحمل اینکه دیگری تو را دارد...:179::4:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

بسلامتی پسری که با خونه قهر کرد و زد بیرون!رفت خونه ی رفیقش 6 ماه موند.بعدش سر کوچه به ی دختری متلک انداخت.بعد رفیقاش گفتن این خواهر همون پسری هس که تو رو تو خونش 6 ماه راه داد.پسره میره پیش رفیقش میگه:شرمنده من به خواهرت متلک انداختم نمیدونسم خواهر تو هس....رفیقش که در حال خوردن عرق بود میگه:بزن بسلامتی رفیقی که 6 ماه تو خونت بود ولی نفهمید خواهرم چه شکلیه....:4:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

درد میکشم!هم تلخ است هم ارزا....هم گیرایش بالاست....!هم اینکه تابلو نمی شوم...و رفیقی که مرا به درد معتاد کرد!ناباب نبود...اتفاقا باب باب بود...فقط نگفته بود که ماندنی نیس...فقط همین...:63::63:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

بهت نمیگم ادم بیمعرفتی هسی....چون بیمعرفتها اصلن ادم نیسن...:4::4::4:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

همیشه درد از دیگران است گاهی با بودنشان .....گاهی با نبودنشان.....:47::47::47:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

دلواپسی من از نیامدنت نیست.....می ترسم در پس این دل دل زدنا بیایی و من دیگه نخواهمت...:224::224::224:

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

یه دوش اب گرم...یه لباس راحت...یه فنجون قهوه..ریلکس ریلکس...بیخیال دنیا و ادماش:15::15::4:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MAHSA79

New Member
ارسال ها
32
لایک ها
19
امتیاز
0
یاسمن جون

ایول بابا حال کردم
 

Marshall

New Member
ارسال ها
687
لایک ها
970
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

بالاخره در زندگی هر آدمی ،...
یک نفر پیدا میشود که بی مقدمه آمده، مدتی مانده....
قدمی زده وبعد اما بی هوا غیبش زده و رفته .
آمدن و ماندن و رفتن آدمها مهم نیست ...
اینکه بعد از روزی روزگاری ،
در جمعی حرفی از تو به میان بیاید ،
آن شخص چگونه توصیفت میکند مهم است.
اینکه بعد از گذشت چندسال ،
چه ذهنیتی از هم دارید مهم است .
اینکه آن ذهنییت مثبت است یا منفی.....
اینکه تورا چطور آدمی شناخته ، مهم است.
منطقی هستی و میشود روی دوستی ات حساب کرد !؟
می گوید دوست خوبی بودی برایش ،
یا مهمترین اشتباه زندگی اش شدی.....
اینکه خاطرات خوبی از تو دارد ، یا نه برعکس..
اینکه رویایی شدی برای زندگیش ، یا نه درسی شدی برای زندگی....
به گمانم ذهنیتی که آدمها از خود برای هم به یادگار میگذارند ،
از همه چیز بیشتر اهمیت دارد
وگرنه همه آمده اند که یک روز بروند .....
 

yeganeh.t1

New Member
ارسال ها
80
لایک ها
143
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

......................
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

negar Abi

New Member
ارسال ها
84
لایک ها
177
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

بی تو

بی تو گلی پژمرده و نا چیزم
هر سپیده دم بیاد تو بر خیزم
تو امید روشنایی خورشیدی
من از تاریکیه خورشید می پرهیزم
نگار.ع 1390​
 

aliodgh

New Member
ارسال ها
50
لایک ها
45
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

رباعی:
این آینه انعکاس را کم دارد
تک بیت خدا،جناس را کم دارد
هر گوشه ی ایوان نجف می گوید:
این باغچه عطر یاس را کم دارد
غزل:
بی تو راه نجات می لرزد
همه ی کائنات می لرزد
لقبی درخورت ندارم چون
در کنارت صفات می لرزد
تا خدا هم اگر روم بالا
بی تو این ارتباط می لرزد
دست هایم به رعشه افتاده
قلمم در دوات می لرزد
باز دیدم دو دست،افتاده
علمی بی ثبات می لرزد
پیش چشم تو آب می ریزد
در نگاهت فرات می لرزد
شعر در وصفتان نمی گنجد
بر لبانم لغات می لرزد
«علی صادقی»
 
بالا