به hcaebbb : کسی که میخواد با تسلط صد درصد روی کتاب چشمان گریان خودش رو تسکین بده میتونه بره سراغ کنکور و شانس مسلما بیشتره خودش رو در اونجا امتحان کنه . متاسفانه باید قبول کرد که شانسی که یه نفر در مراکز استان ها داره ( با توجه به دسترسی بیشتر به کتاب های مختلف و اساتید مجرب تر ) خیلی بیشتر از افراد دیگر است ، هرچند که مسلما وجود دارند افرادی که اگر شرایط مناسب براشون مهیا بشه میتونند خیلی جلو بزنن . حالا من که اینطور میگم فکر نکنید که حالا منی که تو تهران زندگی میکنم شرایط برام کاملا مهیاست . کسی به ما شیمی 3 رو درس میداد که فرق آنتالپی تشکیل Cl گاز با Cl2 گاز رو تشخیص نمیداد . همینه که نصف اسامی لیست میشه برای منطقه 6 ها .
ثانیا شما میگید به ضرر افرادی که زیاد خوندن ! آیا این حرف شما منطقیه ؟ یعنی شما میگی اونی که کمتر خونده و کمتر زحمت کشیده و حالا به خاطر یه سری مسایل فرعی که در امتحانات پیش اومده شانس موفقیتش از کسی واقعا زحمت ها به خودش داده و کلی بیخوابی رو تحمل کرده بیشتر شده ، حالا باید خودش رو برنده اصلی بدونه ؟
در ضمن شما داری میگی المپیاد ... نمیگی کنکور ، نمیگی امتحان نهایی ، میگی المپیاد . المپیاد هم باید جایی باشه که بهترین ها بهش برسند ، نه سریعترین ها . قصد انکار هوش و استعداد افرادی که در مناطق محرومتر زندگی میکنند را به هیچ وجه ندارم ، قبول هم دارم که شرایط برای آنها و ما یکسان نیست ، ولی رسیدگی و دلسوزی به وضعیت آنها وظیفه مسوولین است و نه ما . پس بهترین کاری که ما میتونیم بکنیم اینه که تمام زحمتمون رو بکشیم و امیدوار باشیم با از بین رفتن حواشی حق به حق دار واقعی برسه .
به artadokht : به نظر شما آدم چه وقت رو یه مساله تسلط داره ؟ وقتی نمونه های زیادی مثل اون رو حل کرده باشه و این کلا با نفس المپیاد تناقض داره . یه سوال خوب المپیادی اونه که شما هیچ وقت نتونید یه نمونه مثل اون رو در هیچ کتابی پیدا کنید . یه فرد باهوش ، نابغه یا یه المپیادی واقعی زمانی واقعا معلوم میشه که وقتی شما یه سوال جدید بزاری جلوش و بگی حل کن ، اون بتونه با یه کم کلنجار رفتن با سوال اون رو حل کنه که البته این کلنجار رفتن با سوالات جون دار نیازمند وقته . حل کردن سوالاتی که شما قبلا صد دفعه نمونش رو حل کردید ، الان کاملا روشون تسلط دارید و با یه نگاه جوابش رو میدید هنر نیست !
شما اینطور فکر نمیکنید ؟