چه رشته ای و چه دانشگاهی ؟
پاسخ : چه رشته ای و چه دانشگاهی ؟
اشتبات همینجاست که فکر میکنی همه باید حقوق بگیر باشن.این طرز تفکر کشور ما رو بدبخت کرده.همه دنبال اینن که فقط استخدام بشن و واسه یه نفر کار کنند.
همه میترسن از فکرشون استفاده کنند و به فکر جذب سرمایه سرمایه دار ها( و نه لزوما استفاده از سرمایه خودشون) برای راه انداختن کار و کارآفرینی باشند.
اشتبات همینجاست که فکر میکنی همه باید حقوق بگیر باشن.این طرز تفکر کشور ما رو بدبخت کرده.همه دنبال اینن که فقط استخدام بشن و واسه یه نفر کار کنند.
همه میترسن از فکرشون استفاده کنند و به فکر جذب سرمایه سرمایه دار ها( و نه لزوما استفاده از سرمایه خودشون) برای راه انداختن کار و کارآفرینی باشند.
پاسخ : چه رشته ای و چه دانشگاهی ؟
اولا که من هیچ جایی نگفتم همه باید حقوق بگیر باشند. اتفاقا من دید بهتری نسبت به این مساله از شما دارم.
---------
من الان رو دارم نگاه می کنم. گفتم میانگین حقوق یه مهندس، همون هفتصد تومنه.
---------
بعد هم من الان دارم سعی می کنم این دوستمون رو از توهم در بیارم. ایشون فکر می کنه مهندس آپولو هوا می کنه و کلی پول در میاره و این حرفا، در صورتی که 99.99 درصدشون همین کارمندایی هستن که فرمودید.
تازه الان نگاه کن به شرکت های مهندسی، 80 درصد این شرکت ها در شغل شریف واردات مشغول اند. یعنی کار بزرگی که می کنند اینه که محصول رو حاضر آماده وارد می کنند، بعد هم کمیسیون رو دریافت می کنند.
------
البته این رو رد نمی کنم که کار هایی داره انجام میشه که قطعا خیلی خوب هستند و در کیفیت بالایی هستند. این رو رد نمی کنم. ولی این واضحه که ما صنعت خاصی نداریم، و یه مثالش اینه که اصلا Corporation نداریم.
اولا که من هیچ جایی نگفتم همه باید حقوق بگیر باشند. اتفاقا من دید بهتری نسبت به این مساله از شما دارم.
---------
من الان رو دارم نگاه می کنم. گفتم میانگین حقوق یه مهندس، همون هفتصد تومنه.
---------
بعد هم من الان دارم سعی می کنم این دوستمون رو از توهم در بیارم. ایشون فکر می کنه مهندس آپولو هوا می کنه و کلی پول در میاره و این حرفا، در صورتی که 99.99 درصدشون همین کارمندایی هستن که فرمودید.
تازه الان نگاه کن به شرکت های مهندسی، 80 درصد این شرکت ها در شغل شریف واردات مشغول اند. یعنی کار بزرگی که می کنند اینه که محصول رو حاضر آماده وارد می کنند، بعد هم کمیسیون رو دریافت می کنند.
------
البته این رو رد نمی کنم که کار هایی داره انجام میشه که قطعا خیلی خوب هستند و در کیفیت بالایی هستند. این رو رد نمی کنم. ولی این واضحه که ما صنعت خاصی نداریم، و یه مثالش اینه که اصلا Corporation نداریم.
پاسخ : چه رشته ای و چه دانشگاهی ؟
خب این چه ربطی به در آمد میانگین یک مهندس داره؟
خیلی آمار دقیقی راجع به درآمد ماهانه وجود نداره. منم به تجربه این عدد 700 تومن رو می گم. شما هم بهتره قبول کنی. چون من تجربه ام تو این موارد بیشتره دیگه. :1:
+این عدد رو توی ده ضرب کنی میشه درآمد ماهانه ی یک آرایشگر.
+همه ی این حقوق به دستش نمی رسه. کلی مالیات و این ها کسر میشه.
+ این حقوق، حقوق پایه نیست. یعنی اگر شما شروع کنی به کار، شاید از هفتصد تمون هم کمتر بشه.
+مگه همه کارمند دولت میشن؟ اصلا مگه همه مهندسا کار مهندسی می کنن؟ مهندس کارگر ندیدین؟ اصلا مگه همه کار دارن؟
این ها رو من بهتر از شما می دونم.
خب این چه ربطی به در آمد میانگین یک مهندس داره؟
خیلی آمار دقیقی راجع به درآمد ماهانه وجود نداره. منم به تجربه این عدد 700 تومن رو می گم. شما هم بهتره قبول کنی. چون من تجربه ام تو این موارد بیشتره دیگه. :1:
+این عدد رو توی ده ضرب کنی میشه درآمد ماهانه ی یک آرایشگر.
+همه ی این حقوق به دستش نمی رسه. کلی مالیات و این ها کسر میشه.
+ این حقوق، حقوق پایه نیست. یعنی اگر شما شروع کنی به کار، شاید از هفتصد تمون هم کمتر بشه.
+مگه همه کارمند دولت میشن؟ اصلا مگه همه مهندسا کار مهندسی می کنن؟ مهندس کارگر ندیدین؟ اصلا مگه همه کار دارن؟
این ها رو من بهتر از شما می دونم.
پاسخ : چه رشته ای و چه دانشگاهی ؟
خب اینا واقعیاتیه که هستند و کاملا معلومه اطلاعات خوبی دارید.(کاش توی یکی دوتا پست قبلی تون هم از اطلاعاتتون میگفتید)
ولی ما نسل بعدی جامعه هستیم و از اون مهمتر کساییه که میان آیریسک فکرشون حداقل حداقل یک قدم از بقیه هم سن هاشون جلوتره.
پس این که بیاییم و یه آینده روشن تر رو توی آیریسک واسه بچه ها تصویر کنیم اسم این کار میشه توهم؟ ساختن آینده با بررسی وضعیت موجود هیچ تضادی نداره که طبق گفته های شما ظاهرا داره! هر دوتای اینها باید در کنار هم باشند.
وقتی قشر حداقل ظاهرا نخبه جامعه به فکر کارآفرینی نباشه واقعا چه توقعی از بقیه میره؟
منظور منم از کارآفرینی پروژه های صرفا دانشگاهی و تحقیقاتی نیست( که اون به جای خودش توی هر کشوری انجام میشه.)بلکه همون طور که شما هم اشاره کردید صنعتی کردن ایده هاست که وظیفه افراد خلاقه.
خب اینا واقعیاتیه که هستند و کاملا معلومه اطلاعات خوبی دارید.(کاش توی یکی دوتا پست قبلی تون هم از اطلاعاتتون میگفتید)
ولی ما نسل بعدی جامعه هستیم و از اون مهمتر کساییه که میان آیریسک فکرشون حداقل حداقل یک قدم از بقیه هم سن هاشون جلوتره.
پس این که بیاییم و یه آینده روشن تر رو توی آیریسک واسه بچه ها تصویر کنیم اسم این کار میشه توهم؟ ساختن آینده با بررسی وضعیت موجود هیچ تضادی نداره که طبق گفته های شما ظاهرا داره! هر دوتای اینها باید در کنار هم باشند.
وقتی قشر حداقل ظاهرا نخبه جامعه به فکر کارآفرینی نباشه واقعا چه توقعی از بقیه میره؟
منظور منم از کارآفرینی پروژه های صرفا دانشگاهی و تحقیقاتی نیست( که اون به جای خودش توی هر کشوری انجام میشه.)بلکه همون طور که شما هم اشاره کردید صنعتی کردن ایده هاست که وظیفه افراد خلاقه.
پاسخ : چه رشته ای و چه دانشگاهی ؟
خب بگذاريد بهتان بگويم.
مهندس مكانيك ، برق و صنايع و غيره تا دلتان بخواهد مؤسس كارخانه هستند ميلياردي فقط درامد دارند.
ارشيتكت، معماري، عمران تا دلتان بخواهد پول توش هست.
در هر كاري پول هست اگر فرد بخواهد و همت كند.
حالا به كنار إز همه ي اين حرف ها.
مي شود بگوييد "اين را من بهتر إز شما مي دانم" و "تجربه ام تو اين موارد بيشتر است" را برايم بشكافيد ؟
مگر شما چند سالتان هست و چه كاره هستيد ؟
خب بگذاريد بهتان بگويم.
مهندس مكانيك ، برق و صنايع و غيره تا دلتان بخواهد مؤسس كارخانه هستند ميلياردي فقط درامد دارند.
ارشيتكت، معماري، عمران تا دلتان بخواهد پول توش هست.
در هر كاري پول هست اگر فرد بخواهد و همت كند.
حالا به كنار إز همه ي اين حرف ها.
مي شود بگوييد "اين را من بهتر إز شما مي دانم" و "تجربه ام تو اين موارد بيشتر است" را برايم بشكافيد ؟
مگر شما چند سالتان هست و چه كاره هستيد ؟
پاسخ : چه رشته ای و چه دانشگاهی ؟
من خیلی فرقی بین نسل های مختلف نمی بینم. به همه هم توصیه می کنم اگر به دنبال پول هستند برن سوپر مارکت بزنن. هم شغل مفیدیه، هم در آمدش از مهندسی بیشتره.
------
من به این نخبه اعتقادی ندارم. شاید بشه به این دسته افراد استعداد برتر گفت. (البته در زمینه های تئوری. اونجوری که من دارم میبینم، بین خروجی های علم و صنعت و آزاد واحد آمل خیلی فرقی نیست.)
------
توهمه دیگه. یه لحظه به این که فقط شما نخبه(!) نبودی و به این موضوع کار آفرینی بقیه هم فکر کردن. حالا ایشالا میاین تو صنعت می فهمین چه خبره.
به این فکر کن چند نفر خواستن کارآفرینی! انجام بدن و نتونستن. امسال عید به اراک سر بزنید نمونه های متعددی از سوله های ناموفق رو مشاهده کنید.
-------
فقط به خلاقیت بستگی نداره. کسی که ریاضیش خوبه نباید مهندس بشه. باید بره کار علمی انجام بده. خیلی هم خوبه.
من خیلی فرقی بین نسل های مختلف نمی بینم. به همه هم توصیه می کنم اگر به دنبال پول هستند برن سوپر مارکت بزنن. هم شغل مفیدیه، هم در آمدش از مهندسی بیشتره.
------
من به این نخبه اعتقادی ندارم. شاید بشه به این دسته افراد استعداد برتر گفت. (البته در زمینه های تئوری. اونجوری که من دارم میبینم، بین خروجی های علم و صنعت و آزاد واحد آمل خیلی فرقی نیست.)
------
توهمه دیگه. یه لحظه به این که فقط شما نخبه(!) نبودی و به این موضوع کار آفرینی بقیه هم فکر کردن. حالا ایشالا میاین تو صنعت می فهمین چه خبره.
به این فکر کن چند نفر خواستن کارآفرینی! انجام بدن و نتونستن. امسال عید به اراک سر بزنید نمونه های متعددی از سوله های ناموفق رو مشاهده کنید.
-------
فقط به خلاقیت بستگی نداره. کسی که ریاضیش خوبه نباید مهندس بشه. باید بره کار علمی انجام بده. خیلی هم خوبه.
پاسخ : چه رشته ای و چه دانشگاهی ؟
البته این رو هم اشاره کنم که صحبتهای جناب swing با کمال تاسف واقعیاتی تلخ هستند و نسبت حقوق بگیر به کارآفرین در ایران 100 به یکه.
دلیلش هم واضحه.مدرک گرایی و این فکر در ذهن همه که برای موفقیت و کسب درآمد حتما باید دانشگاه رفت.
خب وقتی یه نفر 4 سال از عمرش رو عملا تلف میکنه و فقط می ایسته تا امتحانای ترم دانشگاه بشه و یه نمره ای واسه پاس شدن بگیره بدیهیه که علاقه ای به خلاقیت نشون دادن در رشته خودش نداره و مجبوره با یه حقوق کم به استخدام قانع بشه.
ولی پیشونی نوشت آینده دست ما جوونای 18 ساله امروزه.اصلا هم شوخی نمیکنم و توهم نیست.
باید یه تغییراتی ایجاد کنیم و مسیر رو برای بقیه باز کنیم تا ترس بقیه بریزه.
از ریسک کردن، از دادن سرمایه به دانشمندا و ...
---- دو نوشته به هم متصل شده است ----
مسیر سخته، خیلی سخت.هیچ کسی منکرش نیست.من یا این که هنوز این زخم ها رو نخوردم ولی کم با افراد زخم خورده نشست و برخاست نداشتم.
میدونم چی میگید.
ما نیاز به یه سری افراد شاخص داریم تا ترس بقیه بریزه.مثالش توی دانشگاه شریف دکتر مشایخی و دکتر نایبیه.افراد زیادی هستند ولی شاخص ترین ترین افراد این دو عزیز هستند به نظر من.
این افراد شاخصی که باید در نسل آینده ظهور پیدا کنند 100 درصد طبق گفته شما لزوما نخبه های حل معادلات ریاضی نیستند باید مسیر رو باز کنند و کار بینهایت سختیه ولی باید انجام بشه.
اگه حتی از گفتن کلمه سدشکنی هم بترسیم پس چه کسی باید پا پیش بذاره؟
من نگفتم که کارآفرینی یعنی اینکه بعله آقا.20 میلیون سرمایه اولیه جور میکنیم با وام و اینا.بعدش 10 نفر دور هم جمع میشن و این گروه ماهی 40 میلیون در آمد خواهند داشت.خیلی این طرز تفکر خنده داره و من اصلا به همچین چیزی اشاره نکردم.
واسه سدشکنی یه صبر عظیم لازمه.خیلی عظیم.
البته این رو هم اشاره کنم که صحبتهای جناب swing با کمال تاسف واقعیاتی تلخ هستند و نسبت حقوق بگیر به کارآفرین در ایران 100 به یکه.
دلیلش هم واضحه.مدرک گرایی و این فکر در ذهن همه که برای موفقیت و کسب درآمد حتما باید دانشگاه رفت.
خب وقتی یه نفر 4 سال از عمرش رو عملا تلف میکنه و فقط می ایسته تا امتحانای ترم دانشگاه بشه و یه نمره ای واسه پاس شدن بگیره بدیهیه که علاقه ای به خلاقیت نشون دادن در رشته خودش نداره و مجبوره با یه حقوق کم به استخدام قانع بشه.
ولی پیشونی نوشت آینده دست ما جوونای 18 ساله امروزه.اصلا هم شوخی نمیکنم و توهم نیست.
باید یه تغییراتی ایجاد کنیم و مسیر رو برای بقیه باز کنیم تا ترس بقیه بریزه.
از ریسک کردن، از دادن سرمایه به دانشمندا و ...
---- دو نوشته به هم متصل شده است ----
مسیر سخته، خیلی سخت.هیچ کسی منکرش نیست.من یا این که هنوز این زخم ها رو نخوردم ولی کم با افراد زخم خورده نشست و برخاست نداشتم.
میدونم چی میگید.
ما نیاز به یه سری افراد شاخص داریم تا ترس بقیه بریزه.مثالش توی دانشگاه شریف دکتر مشایخی و دکتر نایبیه.افراد زیادی هستند ولی شاخص ترین ترین افراد این دو عزیز هستند به نظر من.
این افراد شاخصی که باید در نسل آینده ظهور پیدا کنند 100 درصد طبق گفته شما لزوما نخبه های حل معادلات ریاضی نیستند باید مسیر رو باز کنند و کار بینهایت سختیه ولی باید انجام بشه.
اگه حتی از گفتن کلمه سدشکنی هم بترسیم پس چه کسی باید پا پیش بذاره؟
من نگفتم که کارآفرینی یعنی اینکه بعله آقا.20 میلیون سرمایه اولیه جور میکنیم با وام و اینا.بعدش 10 نفر دور هم جمع میشن و این گروه ماهی 40 میلیون در آمد خواهند داشت.خیلی این طرز تفکر خنده داره و من اصلا به همچین چیزی اشاره نکردم.
واسه سدشکنی یه صبر عظیم لازمه.خیلی عظیم.
پاسخ : چه رشته ای و چه دانشگاهی ؟
واي. نه ! نه ! تو را خدا شما اين ها را نگوييد !!
مادر و پدر من هر دو مهندس هستند هم در صنعت فعاليت دارند و هم در دولت.
شايد باورتان نشود ولي اين امارهايي كه اين كاربر مي دهد يك نگاه خيلي خيلي سطحي به مسائل هست.
اصلا حقوق يك ارايشگر ده برابر يك مهندس نيست.
به خدا مهندسي يكي إز پردرامد ترين شغل ها هست، برعكس حرف ايشون در مهندسي به خصوص در طراحي
اين اطلاعات هست كه مهم هست !!!!
وقتي ساختماني ساخته ي شود، مهم طراحي و ناظر ان است و پول هاي كلاني بدست مي اورند.
دست مهندس ها شديد باز هست.
مثلا يكي إز دوستان پدرم، رشته ي خودشان مكانيك بود، بعد رفتند در صنعت مادر، بعد صادرات و واردات !!
يكي ديگر، يك كارخانه ي مواد خوراكي زده بودند بعد رفتند چند مغازه زدند و الان هم در كار صادرات !!!
و...
واقعا مهندس ها را دست كم نگيريد !!!!!!!!!!!!!!
واي. نه ! نه ! تو را خدا شما اين ها را نگوييد !!
مادر و پدر من هر دو مهندس هستند هم در صنعت فعاليت دارند و هم در دولت.
شايد باورتان نشود ولي اين امارهايي كه اين كاربر مي دهد يك نگاه خيلي خيلي سطحي به مسائل هست.
اصلا حقوق يك ارايشگر ده برابر يك مهندس نيست.
به خدا مهندسي يكي إز پردرامد ترين شغل ها هست، برعكس حرف ايشون در مهندسي به خصوص در طراحي
اين اطلاعات هست كه مهم هست !!!!
وقتي ساختماني ساخته ي شود، مهم طراحي و ناظر ان است و پول هاي كلاني بدست مي اورند.
دست مهندس ها شديد باز هست.
مثلا يكي إز دوستان پدرم، رشته ي خودشان مكانيك بود، بعد رفتند در صنعت مادر، بعد صادرات و واردات !!
يكي ديگر، يك كارخانه ي مواد خوراكي زده بودند بعد رفتند چند مغازه زدند و الان هم در كار صادرات !!!
و...
واقعا مهندس ها را دست كم نگيريد !!!!!!!!!!!!!!
پاسخ : چه رشته ای و چه دانشگاهی ؟
برای سد شکنی باید فرهنگ سازی بشه.اون قدر قوی باشه که بتونه خیل عظیمی رو همراه کنه.برای پیشرفت باید روح جمعی خواستار باشه.
مگه از دست ما چند تا کاربر ایریسکی چقد کار برمیاد؟
فوقش اینه که دید خودمونو تغییر بدیم(که البته کم کاری نیست)
خانه از پایبست ویران است.
تا چهارستونش درست نشه شما صد بیا روش 40طبقه بساز.
برای سد شکنی باید فرهنگ سازی بشه.اون قدر قوی باشه که بتونه خیل عظیمی رو همراه کنه.برای پیشرفت باید روح جمعی خواستار باشه.
مگه از دست ما چند تا کاربر ایریسکی چقد کار برمیاد؟
فوقش اینه که دید خودمونو تغییر بدیم(که البته کم کاری نیست)
خانه از پایبست ویران است.
تا چهارستونش درست نشه شما صد بیا روش 40طبقه بساز.
پاسخ : چه رشته ای و چه دانشگاهی ؟
حداقل به امضای خودتون وفادار باشید!
اگه از جاهای کوچیک شروع نکنیم غیرممکنه بتونیم به جاهای بزرگ برسیم.اینا البته همه ش تمرینه و وقتی حاضر نیستیم کلمه ((ما میتونیم)) رو به زبون بیاریم چه توقعی از فعل و عمل داریم؟
درسته زیرساخت نداریم.ولی وضع مون از اروپای 1950 بدتر نیست که.یه جاهایی از اروپا اون موقع دقیقا با خاک یکسان بود حالا به کنایه یا واقعا گفته میشه چون فقط خاک داشتند مردم فقط میتونستند توی خاک سیب زمینی بکارند و بخورند تا زنده بمونند. .الان ببین توی صنعت کجان... مطمئنا ما از اونا کمتر نیستیم و میتونیم.
حداقل به امضای خودتون وفادار باشید!
اگه از جاهای کوچیک شروع نکنیم غیرممکنه بتونیم به جاهای بزرگ برسیم.اینا البته همه ش تمرینه و وقتی حاضر نیستیم کلمه ((ما میتونیم)) رو به زبون بیاریم چه توقعی از فعل و عمل داریم؟
درسته زیرساخت نداریم.ولی وضع مون از اروپای 1950 بدتر نیست که.یه جاهایی از اروپا اون موقع دقیقا با خاک یکسان بود حالا به کنایه یا واقعا گفته میشه چون فقط خاک داشتند مردم فقط میتونستند توی خاک سیب زمینی بکارند و بخورند تا زنده بمونند. .الان ببین توی صنعت کجان... مطمئنا ما از اونا کمتر نیستیم و میتونیم.
پاسخ : چه رشته ای و چه دانشگاهی ؟
به حرفای Hosein.D و Ibo_Dec کاری ندارم. هنوز بچه هستند و نمی دونند منظور من از صنعت چیه. با بچه هم نمیشه بحث کرد.
@ mehran88:
یه حسی بهم میگه اینا حرفای خودت نیست. اشکال نداره ها، خوبه که آدم بخواد تغییر ایجاد کنه. فقط بهتون توصیه می کنم حتما توی صنعت وارد بشید. اگر از دانشگاه خوبی باشید و براشون وقت بزارید حتما پذیرفته میشید.
(راستی رشتت چیه؟ کدوم دانشگاه؟)
+دکتر مشایخی آدم علمیه. دکتر نایبی هم اسمش در رفته. به بقیه نگاه کنی آدم های بسیار بزرگتری در صنعت می بینی.
یک مثال از Corporation:
Huawei - Wikipedia, the free encyclopedia با 140000 نفر کارمند. شرکت رستافن ارتباط حدود 600 نفر کارمند داره.
به حرفای Hosein.D و Ibo_Dec کاری ندارم. هنوز بچه هستند و نمی دونند منظور من از صنعت چیه. با بچه هم نمیشه بحث کرد.
@ mehran88:
یه حسی بهم میگه اینا حرفای خودت نیست. اشکال نداره ها، خوبه که آدم بخواد تغییر ایجاد کنه. فقط بهتون توصیه می کنم حتما توی صنعت وارد بشید. اگر از دانشگاه خوبی باشید و براشون وقت بزارید حتما پذیرفته میشید.
(راستی رشتت چیه؟ کدوم دانشگاه؟)
+دکتر مشایخی آدم علمیه. دکتر نایبی هم اسمش در رفته. به بقیه نگاه کنی آدم های بسیار بزرگتری در صنعت می بینی.
یک مثال از Corporation:
Huawei - Wikipedia, the free encyclopedia با 140000 نفر کارمند. شرکت رستافن ارتباط حدود 600 نفر کارمند داره.
پاسخ : چه رشته ای و چه دانشگاهی ؟
با این که ظاهرا آدم باسوادی هستید ولی چون سبک بحث کردنتون بر پایه له کردن(!) طرف مقابله ترجیح میدم دیگه این بحث رو ادامه ندم با این که حرفای زیادی داشتم . میتونستید خیلی محترمانه تر طرف مقابل رو له کنید. در ضمن.فرض کنیم اینا حرف های خودم نبودند.من به چیزی که اعتقاد داشتم فقط اذعان کردم.همین.حالا میخواد حرف من باشه یه جمع بندی حرف دیگران.اگه هر کسی بخواد واسه خودش یه تئوریسین باشه که همه چی به هم میریزه.
در ضمن.
اولا
منظور من از افراد شاخص بدیهی بود که لزوما موفق ترین افراد نبود(واقعا متوجه نشدید؟!)بلکه شناخته شده ترین افراد در بین عامه دانشجویان حداقل شریف بود.همیشه که موفق ترین افراد شناخته شده ترین افراد نیستند.این دو عزیز ویژگیهایی دارند که برای همه قابل دسترسه.
ثانیا
اگه شما زمینه های کاری دکتر مشایخی رو علمی میدونید دیگه کلا هیچ بحثی باهاتون ندارم.چون اساس بحث غلطه و هیچ زمینه مشترکی رو قبول نداریم.
با این که ظاهرا آدم باسوادی هستید ولی چون سبک بحث کردنتون بر پایه له کردن(!) طرف مقابله ترجیح میدم دیگه این بحث رو ادامه ندم با این که حرفای زیادی داشتم . میتونستید خیلی محترمانه تر طرف مقابل رو له کنید. در ضمن.فرض کنیم اینا حرف های خودم نبودند.من به چیزی که اعتقاد داشتم فقط اذعان کردم.همین.حالا میخواد حرف من باشه یه جمع بندی حرف دیگران.اگه هر کسی بخواد واسه خودش یه تئوریسین باشه که همه چی به هم میریزه.
در ضمن.
اولا
منظور من از افراد شاخص بدیهی بود که لزوما موفق ترین افراد نبود(واقعا متوجه نشدید؟!)بلکه شناخته شده ترین افراد در بین عامه دانشجویان حداقل شریف بود.همیشه که موفق ترین افراد شناخته شده ترین افراد نیستند.این دو عزیز ویژگیهایی دارند که برای همه قابل دسترسه.
ثانیا
اگه شما زمینه های کاری دکتر مشایخی رو علمی میدونید دیگه کلا هیچ بحثی باهاتون ندارم.چون اساس بحث غلطه و هیچ زمینه مشترکی رو قبول نداریم.
آخرین ویرایش توسط مدیر
پاسخ : چه رشته ای و چه دانشگاهی ؟
خب بدون زیر ساخت چجوری میشه برنامه ریزی کرد؟
نمیگم چون زیر ساخت نداریم پس مام هیچ کاری نکنیم.نه ..منظور من این نیست...
ملت زورشون میاد روی تولید سرمایه گذاری کنن.این یکی از اون زیر سازی هاست.
درمورد امضام.
حق باشماست.ما میتوانیم...ولی دقت کنین......ما.....تا روح جمعی نباشه پشرفتی حاصل نمیشه.
خب بدون زیر ساخت چجوری میشه برنامه ریزی کرد؟
نمیگم چون زیر ساخت نداریم پس مام هیچ کاری نکنیم.نه ..منظور من این نیست...
ملت زورشون میاد روی تولید سرمایه گذاری کنن.این یکی از اون زیر سازی هاست.
درمورد امضام.
حق باشماست.ما میتوانیم...ولی دقت کنین......ما.....تا روح جمعی نباشه پشرفتی حاصل نمیشه.
پاسخ : چه رشته ای و چه دانشگاهی ؟
همین ملت اعتماد میخوان.اعتماد.
یه بار با یه دانشجوی واقعا نخبه ای صحبت میکردم که یه طرح خفن توی رشته برق داشت. میگفت اون کسی که روی طرحش سرمایه گذاری ازش چک و سفته گرفته!!! بنده خدا وقتی میخواست پای چک و سفته ها رو امضا کنه دست و پاش می لرزید.
این یعنی هنوز به قول شما اعتمادی وجود نداره و مردم ترجیح میدند پولشون رو بذارن تو بانک و 20 درصد 20 درصد بدون هیچ تلاشی بیاد روش(نمیدونم اسم این کار چیه؟! اگه شما فهمیدید به منم بگید)
اما این قضایا مربوط به امروزه.امروز.
فردا دست ماهاست. همون طور که گفتم توی نسل فردا باید یه سری چهره ی شاخص بیان بالا و بشن الگوی بقیه و چون بچه های المپیادی معمولا ذهن بازتری نسبت به بقیه دارند پس شانس بیشتری دارند تا جزو اون افراد شاخص باشن.اگه امروز المپیاد میخونید که پس فردا بشید مثل بقیه همون بهتر که اصلا این کارای اضافه رو نکنید و به خودتون زحمت ندید.
یا مثلا کسی که خودشو واسه کنکور اذیت میکنه تا شریف قبول بشه وقتی پس فردا میخواد وارد صنعت و بازار کار باشه اگه اپسیلونی خلاقیت نداشته باشه همون بهتر که جای یه بنده خدای دیگه رو تنگ نکنه.
حرف زیاده.عمل ما توی لحظه ها و دوراهی هاست.
کارای بزرگ رو همیشه گروه های کوچیک شروع کرده اند.شما برید نحوه گسترش تمام شرکتهای بزرگ دنیا رو بررسی کنید.بیش از 99.9 درصد این شرکت ها با یه سرمایه اولیه نسبتا کم و از یه اتاق کوچیک و یه کامپیوتر داغون و سه چهار تا فکر بزرگ شروع به کار کرده اند و در کمتر از 20 سال جهانی شده اند.
پس این ((ما))یی که شما می فرمایید لزوما قرار نیست تمام جمعیت یه کشور باشه.کافیه گروه های کوچیک سه چهار نفری خوش فکر دور هم جمع بشن و آروم آروم رشد کنند.چیزی که توی دانشگاه های ما کم دیده میشه و بچه ها ترجیح میدند به جای حل مشکلات کشورشون تمام وقت شون رو بذارند روی مقاله و ... تا رزومه اپلای شون رو جور کنند و ...
حالا بیایید دانشگاه بیشتر متوجه میشید چی میگم.فقط میخوام تو پیش زمینه ذهن تون یه چیزایی داشته باشید.
همین ملت اعتماد میخوان.اعتماد.
یه بار با یه دانشجوی واقعا نخبه ای صحبت میکردم که یه طرح خفن توی رشته برق داشت. میگفت اون کسی که روی طرحش سرمایه گذاری ازش چک و سفته گرفته!!! بنده خدا وقتی میخواست پای چک و سفته ها رو امضا کنه دست و پاش می لرزید.
این یعنی هنوز به قول شما اعتمادی وجود نداره و مردم ترجیح میدند پولشون رو بذارن تو بانک و 20 درصد 20 درصد بدون هیچ تلاشی بیاد روش(نمیدونم اسم این کار چیه؟! اگه شما فهمیدید به منم بگید)
اما این قضایا مربوط به امروزه.امروز.
فردا دست ماهاست. همون طور که گفتم توی نسل فردا باید یه سری چهره ی شاخص بیان بالا و بشن الگوی بقیه و چون بچه های المپیادی معمولا ذهن بازتری نسبت به بقیه دارند پس شانس بیشتری دارند تا جزو اون افراد شاخص باشن.اگه امروز المپیاد میخونید که پس فردا بشید مثل بقیه همون بهتر که اصلا این کارای اضافه رو نکنید و به خودتون زحمت ندید.
یا مثلا کسی که خودشو واسه کنکور اذیت میکنه تا شریف قبول بشه وقتی پس فردا میخواد وارد صنعت و بازار کار باشه اگه اپسیلونی خلاقیت نداشته باشه همون بهتر که جای یه بنده خدای دیگه رو تنگ نکنه.
حرف زیاده.عمل ما توی لحظه ها و دوراهی هاست.
کارای بزرگ رو همیشه گروه های کوچیک شروع کرده اند.شما برید نحوه گسترش تمام شرکتهای بزرگ دنیا رو بررسی کنید.بیش از 99.9 درصد این شرکت ها با یه سرمایه اولیه نسبتا کم و از یه اتاق کوچیک و یه کامپیوتر داغون و سه چهار تا فکر بزرگ شروع به کار کرده اند و در کمتر از 20 سال جهانی شده اند.
پس این ((ما))یی که شما می فرمایید لزوما قرار نیست تمام جمعیت یه کشور باشه.کافیه گروه های کوچیک سه چهار نفری خوش فکر دور هم جمع بشن و آروم آروم رشد کنند.چیزی که توی دانشگاه های ما کم دیده میشه و بچه ها ترجیح میدند به جای حل مشکلات کشورشون تمام وقت شون رو بذارند روی مقاله و ... تا رزومه اپلای شون رو جور کنند و ...
حالا بیایید دانشگاه بیشتر متوجه میشید چی میگم.فقط میخوام تو پیش زمینه ذهن تون یه چیزایی داشته باشید.
پاسخ : چه رشته ای و چه دانشگاهی ؟
راهکار خیلی سادست.منتها عمل کردن بهش سخته.
منیت رو کنار بذاریم.همین.
تعریف منیت توی این روزا خیلی پیچیده ست. واسه همین کنار گذاشتن منیت هم سخته.
یه مثال ساده.
همه مون تا چند سال دیگه مطمئنا بین یه دو راهی میمونیم که مثلا
1- n تا مقاله بدم تا برم یه دانشگاه TOP10
یا
2- با دوستام روی یه پروژه کار کنیم که فلان چیز رو دیگه وارد نکنیم.(قطعا همت زیادی میخواد).یا مثلا ماهواره دوم شریف رو بسازیم.
جالبه بدونید که هر کدوم از کارهای 1 یا 2 تقریبا زمان و انرژی یکسانی رو از شما میگیرند.(حداقل یک سال و حدودا 10 ژول بر ثانیه)
لزوما اسم کار 1 رو نمیشه فردمحوری گذاشت ولی در موارد متعددی میشه این اسم رو روش گذاشت.
شناخت این که در چه مرحله ای از منیت هستیم فقط و فقط به عهده خودمونه و هیچ کسی روی ما هیچ نظارتی نداره.اینه که کار رو سخت تر میکنه.
راهکار خیلی سادست.منتها عمل کردن بهش سخته.
منیت رو کنار بذاریم.همین.
تعریف منیت توی این روزا خیلی پیچیده ست. واسه همین کنار گذاشتن منیت هم سخته.
یه مثال ساده.
همه مون تا چند سال دیگه مطمئنا بین یه دو راهی میمونیم که مثلا
1- n تا مقاله بدم تا برم یه دانشگاه TOP10
یا
2- با دوستام روی یه پروژه کار کنیم که فلان چیز رو دیگه وارد نکنیم.(قطعا همت زیادی میخواد).یا مثلا ماهواره دوم شریف رو بسازیم.
جالبه بدونید که هر کدوم از کارهای 1 یا 2 تقریبا زمان و انرژی یکسانی رو از شما میگیرند.(حداقل یک سال و حدودا 10 ژول بر ثانیه)
لزوما اسم کار 1 رو نمیشه فردمحوری گذاشت ولی در موارد متعددی میشه این اسم رو روش گذاشت.
شناخت این که در چه مرحله ای از منیت هستیم فقط و فقط به عهده خودمونه و هیچ کسی روی ما هیچ نظارتی نداره.اینه که کار رو سخت تر میکنه.
