پاسخ : بهترین تقلبتون(خاطره)
منم یه بار خداییش اولین بارم بود تو راهنمایی یه درسی داشتیم به اسم زبان تخصصی من تو طول سال هیچی نخونده بودم اخر سال که امتحان بود با یکی از بچه ها قرار گذاشتیم که من کتاب باز کنم بنویسیم از روش سر امتحان نمیدونم معلمه چش شد از کلاس رفت بیرون منم فرصتو خوب دیدم کتابو گذاشتم رو میز و شرو کردم به کپ زدن اقا یه دفعه معلمه سر زده وارد شد منم حول شدم کتابو انداختم زمین تو اون سکوت یه دفعه صدا بلد شد و...
یه بار دیگه هم سر همین معلم با همون دوستم ایندفعه قرار گذاشتیم ورقه چسبی بچسبونیم زیر میز برگه چسبیا نمیدونم چش بود چسبش شل بود معلمه رد میشد که چسب یکیشون شل شد و دقیقا افتاد جلو پاش بعدشم بنده به عنوان مجرم اصلی شناخته شدم و ...
ما تو راهنمایی یه معلم دینی خل داشتیم یه بار سر امتحان درس چند بود نمیدونم همین غزوه ها بود من تمامشونو با هم غاطی کرده بودم دوستم قول داد بهم برسونه ولی این معلمه خل ما هی میرفت بیرون وهی یدفعه کلشو میاوورد تو که ببینه ما چیکار میکنیم اینقدر این کارو کرد که پشیمون شدم باخودم گفتم بیخیال تقلب البته نمرم خداییش بد نشد ولی از من که شاگرد اول بودم بالاتر انتظار میرفت
این اخری تقلب نیست ..سر کلاس شیمی سال دوم دبیرستان من طبق معمول داشتم المپیاد میخوندم و کتاب مسائل برگزیدم زیر میز بود و هر از چند گاهی که معلم کلشو بر میگردوند یه نگاهی بهش مینداختم معلمه فهمید اومد زیر میزو نگاه کرد گفت این چیه ؟منم لال شدم وتا نوک گوشام قرمز شد ..
منم یه بار خداییش اولین بارم بود تو راهنمایی یه درسی داشتیم به اسم زبان تخصصی من تو طول سال هیچی نخونده بودم اخر سال که امتحان بود با یکی از بچه ها قرار گذاشتیم که من کتاب باز کنم بنویسیم از روش سر امتحان نمیدونم معلمه چش شد از کلاس رفت بیرون منم فرصتو خوب دیدم کتابو گذاشتم رو میز و شرو کردم به کپ زدن اقا یه دفعه معلمه سر زده وارد شد منم حول شدم کتابو انداختم زمین تو اون سکوت یه دفعه صدا بلد شد و...
یه بار دیگه هم سر همین معلم با همون دوستم ایندفعه قرار گذاشتیم ورقه چسبی بچسبونیم زیر میز برگه چسبیا نمیدونم چش بود چسبش شل بود معلمه رد میشد که چسب یکیشون شل شد و دقیقا افتاد جلو پاش بعدشم بنده به عنوان مجرم اصلی شناخته شدم و ...
ما تو راهنمایی یه معلم دینی خل داشتیم یه بار سر امتحان درس چند بود نمیدونم همین غزوه ها بود من تمامشونو با هم غاطی کرده بودم دوستم قول داد بهم برسونه ولی این معلمه خل ما هی میرفت بیرون وهی یدفعه کلشو میاوورد تو که ببینه ما چیکار میکنیم اینقدر این کارو کرد که پشیمون شدم باخودم گفتم بیخیال تقلب البته نمرم خداییش بد نشد ولی از من که شاگرد اول بودم بالاتر انتظار میرفت
این اخری تقلب نیست ..سر کلاس شیمی سال دوم دبیرستان من طبق معمول داشتم المپیاد میخوندم و کتاب مسائل برگزیدم زیر میز بود و هر از چند گاهی که معلم کلشو بر میگردوند یه نگاهی بهش مینداختم معلمه فهمید اومد زیر میزو نگاه کرد گفت این چیه ؟منم لال شدم وتا نوک گوشام قرمز شد ..