وضعیت
موضوع بسته شده است.

nilooooofar

New Member
ارسال ها
20
لایک ها
13
امتیاز
0
#1
اول سلام
دوم خوبید؟

من زیاد سوتی نمیدم ولی وقتی هم بدم...
بدترین سوتی که دادم چند سال پیش بود،داشتیم در مورد قطار صحبت میکردیم که بلیط از اینجا تا تهران از ،از اینجا تا مشهد ارزون تره ولی مسافت بیشتره ...
منم دیوونه،گفتم خوب معلومه چون ترافیک کمتره (واسه چند سال پیشه )
حالا شما هم بگید
زوووووووووود
 

yoyo

New Member
ارسال ها
134
لایک ها
7
امتیاز
0
#2
این یکی سوتی خودم نیسته ولی دیروز تو امتحان زمین شناسی یکی از بچه ها به این سوال جوابش این جوری بود
نزدیک ترین ستاره بعد از خورشید به زمین؟
اصل جواب قنطورس هسته به جاش نوشته بطلمیوس
 

badgirl

New Member
ارسال ها
122
لایک ها
14
امتیاز
0
#4
با سلام
من چند وقت پیش ساعت عربی می خواستم حال یکی از بچه ها رو بگریم رفتم جلوی در واستادم که هروقت طرف اومد داخل با کتابم بزنم تو سرش بعد دبیرمون اومد داخل منم حواسم نبود کتابمو خوابوندم تو فرق سرش البته خدا رحم کرد که دبیرمون مرد بود اگه زن می بود که من حتما اخراج میشدم!!!!!!
دبیرمون آخر سال اومد گفت: شکیبا از بس ضربت کاری بود مستمرتو 20 دادم
 

yoyo

New Member
ارسال ها
134
لایک ها
7
امتیاز
0
#5
خوردن پاک کن با چای به جا قند
 

nilooooofar

New Member
ارسال ها
20
لایک ها
13
امتیاز
0
#6
رفته بودم چشم پزشکی از این عینکهایی که شیشه اش تعویض میشه گذاشت .....همین که گذاشت گفتم ببخشید اقای دکتر دیدم بدتر شد اول یکم نگام کرد بعد گفت من که هنوز توش عدسی نذاشتم این خالیه ......... بعدشم از شدت خنده ترکید.........
 

Goharshady

New Member
ارسال ها
2,239
لایک ها
166
امتیاز
0
#7
صحبت کردن به زبان فرانسوی با یه بنده خدایی که بعدش فهمیدم اسپانیایی یاد داشت!!
نوشتن توی کتاب حسابان به جای دفتر در حالی که اصلا حواسم نبود و با متن کتاب قاطی شد!!
 

Goharshady

New Member
ارسال ها
2,239
لایک ها
166
امتیاز
0
#8
یه چیز دیگه:
برنامه نویسی به زبان python در یک IDE که برای Java طراحی شده بود!!
بعد هم یک ساعت دنبال باگ می گشتم
 

niamen

New Member
ارسال ها
92
لایک ها
20
امتیاز
0
#9
ما یه معلم داشتیم اسمش " معین فرهادی" بود ، ما یه مدت مدیدی بش میگفتیم آقای معینی !! بیچاره به رو خودشم نمی اورد!!
 

zek

New Member
ارسال ها
455
لایک ها
124
امتیاز
0
#10
من یه بار نشستم حدود 5-4 تا از ترانه های " هلن " رو چند بار گوشدادم . دوستم هم اسم اینارو همراه با نام " فرداد " گذاشته بود.منم فککردم خواننده اش واقعا فرداد است . احساس می کردم که صدای این خوانندهخیلی شبیه به صدای خانوماس!!!!
با یه نفر داشتم صحبت می کردم و می گفتم که صدای فرداد چقدر شبیهصدای خانوماس!! مثلا تو ترانه های ..... ( اسم ترانه هاش دقیق یادمنیست )

بعد اونم گفت که خواننده اون ترانه ها یه خانومه که اسمش هم " هلن " هست !!!!!!!!!!!!!!!!!!

خداییش تا به حال اونطوری ضایع نشده بودم .
 

seyyedsaeed

New Member
ارسال ها
18
لایک ها
0
امتیاز
0
#11
خواندن c8H14 به صورت c7H12 در همين مرحله دوم كه 10 نمره ازم كم شد
 

maryam-71

New Member
ارسال ها
101
لایک ها
20
امتیاز
0
#12
یک بار رفتم دفتر دبیرستان که از مدیر اجازه بگیرم سر کلاس تاریخ نرم ( خداییش مگه تا حالا رفته بودم؟؟؟ ) مدیرمون پرسید با کی کلاس دارید و من از بس که مدتهای مدید بود چشمم به جمال ایشون روشن نشده بود اسم مبارکشون رو فراموش کرده بودم و با کلی من و من گفتم: نمی دونم !!! تا حالا اینقدر سوتی وحشتناک نداده بودم (البته جلوی معلما که کار عادیه ...! والبته جزو روزمرگی هاست!!
)
 

najafi2020

New Member
ارسال ها
685
لایک ها
195
امتیاز
0
#13
سوتی که زیاد دادم و وقت نیست همش را بنویسم اما با خوندن این نمونه ببینید سوتی چی هستش !

کرایه از مرکز شهر تا خونه ی ما 200 تومان بود. یک شب که تاکسی گرفتم وقتی به راننده پول دادم متوجه شدم که راننده با تعجب به پولم نگاه می کنه. وقتی فرداش کیف پولم را باز کردم فهمیدم که به راننده تاکسی یه ایران چک 50 هزار تومانی داده بودم و علت تعجب راننده هم این بود.

دیگه از راننده تو خط ما خبری نشد تا کلش را بکنم !
 

niamen

New Member
ارسال ها
92
لایک ها
20
امتیاز
0
#14
najafi2020 گفت
سوتی که زیاد دادم و وقت نیست همش را بنویسم اما با خوندن این نمونه ببینید سوتی چی هستش !

کرایه از مرکز شهر تا خونه ی ما 200 تومان بود. یک شب که تاکسی گرفتم وقتی به راننده پول دادم متوجه شدم که راننده با تعجب به پولم نگاه می کنه. وقتی فرداش کیف پولم را باز کردم فهمیدم که به راننده تاکسی یه ایران چک 50 هزار تومانی داده بودم و علت تعجب راننده هم این بود.

دیگه از راننده تو خط ما خبری نشد تا کلش را بکنم !

بیشتر شبیه تراژدی بود تا سوتی
 
ارسال ها
10
لایک ها
6
امتیاز
0
#15
من زنگ زدم 118 شماره یه دکتر را میخواستم گفتم :سلام خسته نباشین یه نوبت میخواستم .


یه بار از معلم ادبیاتمون اجازه گرفتم برم بیرون میخواستم برم که ............. در زدمو رفتم بیرون .
 

pishi72

New Member
ارسال ها
358
لایک ها
77
امتیاز
0
#16
ما يه ناظم داريم تيپش عين بچه هاي هم سن و سال خودمونه! اسمش مصيب زاده هست! من و بچه ها رو اون يه اسم ديگه گذاشتيم! يه بار اومد كلاسمون با ما حرف بزنه به من گفت برم يه چيزي واسش بيارم ، وقتي اومدم فكر كردم نيست ، با صداي واضح و رسا گفتم : پس كو اين ...!!! نگو پشتم بود! بعدشم كار به دفتر و مدير كشيد و باقيشو نگم بهتره!

يه بار هم موقع زنگ تفريح فكر كردم همين ناظمه يكي از دوستامه (از پشت)، رفتم باهاش شوخي كردم ، يهو صورتشو ديدم ، در رفتم!!!
 

niamen

New Member
ارسال ها
92
لایک ها
20
امتیاز
0
#17
ایستگاه تاکسی صادقیه:

تابلوی 1: ونک
تابلو 2: فاطمی
..
..
تابلو 10:ولیعصر

من:ببخشید آقا واسه صادقیه کجا باید سوار شم..؟!
یک آقای خشن: برو بینیم با مارو گرفتی....
من به خودم: ملت اعصاب ندارن خوب...!

من:ببخشید آقا واسه صادقیه کجا باید سوار شم..؟!
یک آقای نسبتا خشن: بچه برو با مامانت بیا...
من به خودم: تاکسی هم دیگه شده بالا 18 سال....

من:ببخشید آقا واسه صادقیه کجا باید سوار شم..؟!
یک آقای مهربون: عزیزم تو قرصاتو خوردی؟
من:آقا صادقیه رفتن چه ربطی به قرص داره.. چرا هیچ کی نمیگه به من...
همون آقای مهربون:آخی.... اشکال نداره...
من یه عالمه عصبانی: عجبا ملت زورشون میاد به آدم آدرس بدن...
همون آقاهه: عزیزم اینجا صادقیست.. میخوای برسونمت...؟؟؟

من:....
..
من:منظورم ولیعصر بود...
 

azfandak

New Member
ارسال ها
69
لایک ها
4
امتیاز
0
#18
این یه سوتیه کلاسیه
ما کلاس فوق برنامه داشتیم و بعد از ظهر ساعت 4 تا 6 بود هیچکی هم تو مدرسه نبود و کلاس ما هم ته سالن
ما شروع کردیم به زدن و خوندن برای دبیرمون(که البته هنوز نیومده بود و دبیرمون مرد بود) که:
از در سالن میاد آقای .... پیرهن راه راه
یه دسته برگه دستش ، آقای .... پیرهن راه راه
باباد...........
و همه به ردیف بالای کلاس ایستاده بودیم و حرکت چپ به راست و راست به چپ همراه با دست و گردن انجام میدادیم که ....
آقای ..... دم در بود و همه سرخ و سفید رفتیم نشستیم
بدون سلام و صلوات و ........
 

azfandak

New Member
ارسال ها
69
لایک ها
4
امتیاز
0
#19
سوتی شخصی:
البته مال دوره راهنماییه
مال بچگی هامه
بهم نخندید لطفا
مقنعه ام رو وارونه پوشیدم

خب چه اشکالی داره مگه؟
 

Goharshady

New Member
ارسال ها
2,239
لایک ها
166
امتیاز
0
#20
داشتم تازه دستورات ++C رو یاد می گرفتم. قبلا خیلی با Dos کار کرده بودم به همین علت دستم به دستور cls برای پاک کردن صفحه عادت کرده بود. تو برنامه ام نوشتم ;cls دیدم کار نمی کنه. به خودم گفتم : چقدر خنگی ، نوشتم ;()cls بعد دیدم بازهم کار نمی کنه. فکر کردم مشکل از Borland هست به همین دلیل خودم یک فایل h. نوشتم و اسمش رو گذاشتم sillyborland.h که توش همین تابع cls رو تعریف کرده بودم و تو خیلی از برنامه هام هم ازش استفاده می کردم. 6 ماه طول کشید تا فهمیدم تو ++C به جای cls باید بنویسیم clrscr
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا