میگما...براز ی بار ازت بنویسم....از کسی که واقعا دوستش داشتم...و دارم و خواهم داشت...
بذار از تو بنویسم....
میگما چ خاصیتی داری که تا اسمت میاد شل میشم؟؟؟تا اسمت رو میخونم تا نوشته هاتو میبینم بغضم میگیره؟
چرا ؟؟؟؟؟ها؟؟؟؟مگه 7 ماه هرکاری کردم نفهمیدی دوست دارم؟؟؟؟؟؟ها؟
خدایی ببین من بد نبودم...
میدونی چیه؟
یه سری رو زمین هستن...اینا با ارث پدری نمیرن تحصیل کنن رتبه بیارن پیش دختر مخترا عزیز بشن...
اینا هنوز از خاطرات گذشتشون رنج میکشن.....
اینا مجبورن کل تابستون رو برن کار بکنن چهارتا کتاب واسه المپشون بخرن...
حالا یکی از همین بدبختا عاشقت شده بود....هنوزم هست...
ینی نفهمیدی؟؟؟؟؟؟واقعا هر کسی میدید میفهمید...
میدانی تفاوت من با بقیه در خیلی چیز ها بود...
مهم نیست کی...
2020...
2045...
2145...
3001...
4005...
یه روزی میاد...یه روزی میاد...امیدوارم یه روزی دوسم داشته باشی...
من میمونم...حالا حالا ها نمیرم....
هنوز کار نیمه تموم دارم...
تنها کار نیمه تمومم تویی...
امیدوارم یه روزی بیاد خودت منو بخوای...
و تا اون روز سراغ هیچکس نمیرم....
اینهمه برات اینجا نوشتم...نبودی که بخونی...
میدانی آنروز عکس زیباترین دختر جهان را میدیدم...
باورت میشود پیش تو هیچ بود؟؟؟؟تنها یک کپی بدشکل از زیبایی تو بود...
دیگر حرفی ندارم.یک روز میاد...
نوشته ادبی نبود..فقط دردول بود...
و البته تنها دردودل عشقی واقعی که راجب خودم توی تاپیک نوشتم....