دلنوشته ها

[iranikia]

پاسخ : دلنوشته ها

خسته شدم از شمردن روزهای بی تو تا رسیدن به تو...
خسته شدم از چشم دوختن به تقویمی که هر روزش یکی شده...تقویمی که انگار روی یه روز stop کرده...
خسته شدم از تکرار خاطره ها با دیوار...
خسته شد از تصور بودنت...
خسته شدم از سالگر گرفتن برای روزهای مختلفمون با هم!از گفتن جمله ی : "پارسال این موقع‏..."‏
خسته شدم از راضی کردن دلم...خسته شدم از بس گفتم : تمومش کن!‏ اون واسه همیشه رفتهههههه....
از بس دلم برات تنگ شده خسته م...
من دلم واسه روزهای المپیادم تنگ شده...:177:
تقویم من روی ۲۵ بهمن ۱۳۹۱ ایستاده...ساعتم روی ۹ صبح خوابیده...دلم توی اون همه روز گیر کرده....
‏.........
...............
.....................
‏((ثنا احمدی...با یک دنیا خاطره که هر شب تنهایی مرورشون میکنه...تنها...‏))‏
تشکر-----‏>صفر.....

منم اینجوری بودم ....... ، ولی نمی ذارم گذشته آیندمو مبهم کنه..........

 

[love star]

پاسخ : دلنوشته ها

سخت دلتنگم
دلتنگ تو
خدايا به فرياد دلم برس
آرومم كن
اون نيس
ولي خداي اون خداي منم هست
تنها چيزي كه اين روزا براي ما يه اشتراك رو پديد آورده...

 

[parastoo.sh]

پاسخ : مخاطب خاص...

اینجا نیستم واسه اونایی که مشتی هستن...
اینجام ب یاد اونایی که کشکی رفتن....
گفتن میمونن ولی تو زردتر از....
تخم مرغی بودن که حتی 2 زردس...
-----------

--------------------------------
به جان تو بانو نخورده مست بیهوشم/تو فرض کن این درد تکیلاست که می نوشم
روزگاری قرار بود سلامی برسانی...اکنون:
به مادرت بگو نفسم چقدر غمگین است که حبسیده در خود و رمز جان کندنم این است
که روبروی آب نشسته سراب میبینم...فقط شکنجه شکنجه عذاب میبینم....
---------------------
نکنه مستی بپره ا سرم؟؟؟؟؟؟بلند شم ببینم نیستی من پرپرم...

چرا شما اینقدر اصرار داری چیزایی که گوش میدید رو اینجا بنویسید؟تاپیک مخصوص نوشته های بچه هاست،دل نوشته های بچه ها!!از نداشتن ارزش ادبی متن موزیک هایی که مینویسید بگذریم، نظم اینجارو بهم نریزید لطفن!بذارین یه مجموعه از نوشته های خود بچه ها داشته باشیم.
[h=1][/h]

 

[love star]

پاسخ : دلنوشته ها

گاهي فقط يه ندا از دلت كافيه!
كافيه تا بفهمي...شايد تو ظاهر نباشه...!اما باطنش باهاته!
آره!
راسته كه ميگن صورت مهم نيست سيرت مهمه!
حتي تو عشق!
عجيب نيس كه عشق ما مثل بقيه نيست!
چون اونا فقط صورت دارن!
دريغ از يك لحظه سيرت!
اما عشق ما...هرچقد كم..هرچقد بچگانه...هر چقدر ناپخته..
مهم اينه...مهم اينه كه دلامون تا هميشه پيش همه...!
بذار هر كي ميخواد هر چي بگه!
اونايي كه ظاهرا هميشه كنار هم بودن چي شد آخرش؟!
جدا شدن از همديگه!
اونا اولش كنار هم بودن!اما بعد ديگه جدا شدن تا هميشه!
بذار ما اولش باهم نباشيم...اما بعد از يه مدت ديگه تا هميشه با هم باشيم...
مال هم باشيم...

 

[sana_m]

پاسخ : دلنوشته ها

سربه هوانیستم

اماهمیشه چشم به آسمان دارم

حس عجیبی است دیدن همان آسمانی که

شاید توچند لحظه پیش به آن خیره شده باشی...

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی...​

گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ...​

گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...​

گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که...​

گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای...!​

که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی...​

گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود​

 

[frahmani110]

پاسخ : دلنوشته ها

گنگ شده ام...

کسی لبخند،
این زبان جهانی را
از من ربوده...

 

[love star]

پاسخ : دلنوشته ها

سه ماه پيش بود...قرار بود بري فقط براي 14 روز...!
اما اون 14 روز رو كردن 28 روز...
حالا سه ماه گذشته و چشام به در خيره مونده...
گاهي صداي ردپا مينشوم...تو دلم ميگم ميدونستم دلت طاقت نمياره بر ميگردي...خودمو برات خوشگل ميكنم..خانوم ميشم!درو باز ميكنم تا بهت خوش آمد بگم...
اما...نه...اين بار هم تونبودي!باز هم خيال بود!
نزديكه!
دو تا مناسبت...كه براي من همه چيز بود...
كلي براش نقشه داشتم...
اما حالا...
ميدونم بر نميگردي...
اما بر گشتنت مثل يه معجزس اين روزا...
يه معجزه كه قلب خستمو دوباره زنده ميكنه...
ميدونم بازم...گوشاتو ميگيري...
نميدونم...شايد ...
شايد رفتي و ديگه...هيچ اميدي به برگشتت نيست...
چي كنم كه تو اين روزا فقط بايد با خيالت آروم شم
كه هر چند خيالم نميتونه جلوي واقعيتو بگيره

 

[sana_m]

پاسخ : دلنوشته ها

گاه دلتنـــــــگ می شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــی هاحسرت ها را می شمارمو باختن هاوصدای شکستن را... نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردموکدام خواهش را نشنیدموبه کدام دلتنگی خندیدمکه چنین دلتنگــــــــــــــــم​

 

[Archaeopteryx]

پاسخ : دلنوشته ها

ی شعر زیستی:
کنارهم بودیم...
تصور کردم الانکه در کنار هم یک ژنیم در آینده میشیم یه موتیف
خبر نداشتیم من ی اینترونم بین دو اگزون...توسط یه snRNP میشم توقیف!
(میدونم قافیه چندانی نداشت:4:ولی معنای جالبی میده:1
دست بر قضا این SnRNP همون سرنوشت آدماس....اینترون هم که کلا اضافه اس بیچاره!
اینترونا رو حذف میکنه...بعد میگه برید با همسطح خودتون...شمارو چ به کنار اگزون بودن؟؟؟؟؟
ولی خب حضورش میون اگزون ها فایده تکاملی داره!
ما اینترون ها نباشیم که اگزونا به مشکل میخورن....!
(یعنی تاحالا انقدر فایده مفید بودن خودم رو نچشیده بودم:4
----------------------------
روزگاری گفتی:زودناراحت میشوی زود جوش میاوری...

ما تو کله مون به جا نورون پره از سیمای سوخته....نه خوشگلیم نه مث بقیه زیبای خفته...
----------------------------------------
(با تشکر از اونایی که انتقاد کردن...از این به بعد...سعی میکنم کمتر از شعرای این و اون استفاده کنم!ولی اگر جایی لازم بدونم و نیاز باشه سخنای این و اون رو هم قاطی دلنوشته م میکنم و اینجور هم نیس که همه دلنوشته هام آهنگ باشن....ولی خب اسمش روشه...دلنوشت...هر چه از دل تنگت در میآید بگو...و من چیزی اینجا نگفتم جز اینکه تجربه خودم بوده باشه....و صرفا نباید آرایه ادبی هم داشته باشه...خیلی دوستان دلنوشتشون بیشتر دردودله!مثلا:خدا کاری بکن اون رفت....میشه برگرده؟(مثال بود))
در کل سعی میکنم به انتقاد شما نهایت احترام رو بذارم.

 

[shabnam 3]

پاسخ : دلنوشته ها

و اوج غم است...آنگاه که آنکه دوستش میداری به برایت از آنکه دوستش دارد بگوید...:224:

اون به قبل از برایت اضافه نیست؟؟!!

 

[love star]

پاسخ : دلنوشته ها

امروز هم يك رو ز ديگر بود!
يك روز ديگر بدون تو!
اما...خوب است!خوب است كه ميدانم چقدر صبوري!خوب است!خوب است كه ميدانم كه ميداني "عشق" چيست...!
يك لحظه بودنت مي ارزد به تمام اين صبر ها...
يك لحظه نفس كشيدنت مي ارزد به تمام اين سختي ها...
زيبايي زندگي كه فقط به كنار هم بودن نيست!گاه لبخند هست...گاه حس است...گاه فقط نفس كشيدن توست!
زندگي با تمام سختي هايش حداقل گذاشته است كه قلب من در ميان اين همه تلاطم تنها با وجود تو آرام باشد!
آري...با وجود تو لحظه لحظه ي زندگيم آرام است...
گاه اشك هست!آه هست!اما آرامش تو دنياي مرا تسخير كرده...چه نزديك تو چه دور از تو!
گاه همان خاطره ها مي شود دليلي براي خنده هاي من!
گاه همان شيطاني ها مي شود دليلي براي اميدوار شدن من!
تو آرام باش!من آرامم!
تو شاد باش!من شادم!
صبر ميكنم!صبر ميكني!
....و خداوند صبر كنندگان را دوست دارد...

 

[Archaeopteryx]

پاسخ : دلنوشته ها

ما که قراره پروانه شیم....بذار دنیا تا میخواد پیله کنه....

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

و اکنون بعد 1 سال ما کجاییم؟
تورا نمیدانم....
نمیدانم...
خودم را هم خیلی وقت است پیدا نمیکنم....
نمیدانم...
فقط شبها که میشود دلم میگیرد...انگار میمیرد...
هنوز به یادآوردن حرف هایت لبخند را بر لبانم میاورد..
دیگه نمیشه سری ب کسی غیر تو بزنم...خسته شدم از اینکه هر روز یه بار پیش خودم قیدتو بزنم...
قرار بود صبر کنم بزرگ که شدم بهت برسم....حالا نیستی و دلیلی نیست که بزرگ بشوم....
هنوزم...هیچی بیخیال:1:
عاشقتم اینو انکار نکن....این یه داستانیه که هیچوقت اکران نشد
فقط میتوانم بگویم بازی رو بلد نبودم...تاسمم عددش کم بود...جفت 6 ها از آن دیگری است...
احساس اون انقدری هست که آرزوش باشه دوسش داشته باشی....اونقدر دوستت داره تنها آرزوش باشی؟

 

[iman HN]

پاسخ : دلنوشته ها

منم اینجوری بودم ....... ، ولی نمی ذارم گذشته آیندمو مبهم کنه..........

در انتظار گذشته بودن آینده را از آدم میگیرد!

 

[mohadaseh]

پاسخ : دلنوشته ها

سلامتیه اونکه سنگ صبورهمه اس ولی معلوم نیس خودش کجادردودل میکنه.....

 

[love star]

پاسخ : دلنوشته ها

چقد بده وقتي تو زندان باشي و دلت واي بيرونو بكنه!چقد بده اين روزا واست داغ باشه!
گاهي داغيش خوبه ها!مثل يه غذاي خوشمزس كه داغو تازستو ميدوني بهت ميچسبه!
اما گاهي هم پيش مياد كه ميبيني عين يه بستينه كه بري داغش كني...خب ذوب ميشه ديگه بدبخت!
گاهي داغيه اين روزا مثل اينه كه تو هواي سرد خودتو گرم كني...گاهي مثل اينه كه تو گرما بري آب داغ بريزي رو خودت!
گاهي داغيه اين روزا=دلگرميت...گاهي اما=دلسردي...
الان از اون موقع هاي كه داغ بودنه داره رو اعصابم راه ميره...
ميدوني چرا؟
چون يه داغ مونده رو دلم...
يه داغ بزرگ...
داغي كه بخاطر يه انتظار چند ماهه به وجود اومد...
يه انتظار چند ماه كه مدتها بود براش نقشه كشيده بودم...
حالا اون انتظار تبديل شده به يه داغ دل بزرگ...
داغي كه تا عمر دارم يادم نميره...
داغي كه دلمو سوزوند...نصفشو از بين برد...
وقتي يادش بيفتم دوباره دردم ميگيره...
چون گاهي ياد اين زخما خيلي سخت تر از خود زخمه...
حالا كه اون انتظار شده يه داغ...
تو دلم داره ميشه داغ روي داغ!
خوب ميسوزوني دل ما رو...

 

[Archaeopteryx]

پاسخ : دلنوشته ها

همه باهـــــم سر پـــــــــول تـــــــوی جنــگن!
آرمینم به فکر انقراض گونه های توی جنگل!

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

مهم نی که هنوز سردمه از سرمای دیشب....
مهم اینه یه کرمم که کم کم پروانه میشـــم

 

[love star]

پاسخ : دلنوشته ها

ميدونم گاهي خيلي عذابت ميدم...
با كارام...با حرفام...
ولي باور كن دست خودم نيست...
مثل الان...
مثل الان كه دلم گرفته...مثل الان كه دلم برات تنگ شده...
مثل الان كه ميرم كنار پنجره و به ستاره هاش نگاه ميكنم...
منو ياد چشات ميندازن...
باد كه مياد...انگار دست تو داره رو صورتم كشيده ميشه...
بخدا سخته تحمل اين همه دلتنگي...
سخته تحمل نبودت...
سخته اينكه نميدوني قراره بعد از اين يه مدت بياي يا بري...
سخته وقتي مدام با خودت تكرار ميكني اگه بره من چيكار كنم....
سخته وقتي به خودت بگي اگه رفت من ميميرم...
بخدا سخته...
خيلي سخته...
كاش دل منم مثل دل تو قرص بود...
قرص اينكه ميدونستم يكي هست كه تا آخر پام وايساده...
قرص اينكه مطمئن بودم يكي هست كه هيچوقت تنهام نميذاره...
قرص اينكه هر چقدرم اذيتش كرده باشم بازم منو ميبخشه...
اما نيست...دلم قرص نيست...
مثل تو خيالم راحت نيست...
نميخوام اذيتت كنم...!
ولي حالم امشب اصلا خوب نيست!
خسته شدم....
خسته ي اين راه طولاني...
بعضي حرفام كه كلا نميشه زد...
هميشه تو خودت ميريزيشون...
خصوصا وقتي سنگ صبورت پيشت نباشه!
خداااااا تو اين شباي دلتنگي و تنهايي فقط تو رو دارم:63:

 

[Archaeopteryx]

پاسخ : دلنوشته ها

بذار که دنیا بشه اسیــــــــر نگاهــــت...
نه اینکه واسه خوشیت وصیقه بذاره...

 

[saranini]

پاسخ : دلنوشته ها

نه اسمش عشق است
نه علاقه
نه حتی عادت
خریت محض است
دلتنگ کسی باشی
که دلش با تو نیست.....

 

[love star]

پاسخ : دلنوشته ها

روز عشق آمد و من تنهای تنهایم !
همه عاشقان دست در دستان هم گذاشته اند و به هم محبت و عشق هدیه می کنند
اما من تنها در این گوشه از این دنیای بی محبت نشسته ام و با حسرت به عاشقان که دست در دستان هم گذاشته اند نگاه می اندازم
و اشک میریزم و آن لحظه دلم هوای تو را می کند !
کاش تو بودی تا در این روز به تو محبت و عشق هدیه کنم ، اما نیستی !
نیستی که دستانت را بگیرم و با هم به سرزمین عشاق برویم و در کنار هم قدم بزنیم و من نیز لحظه به لحظه بر گونه های مهربانت بوسه بزنم و بگویم خیلی دوستت دارم !
تو از من دوری، و من تنها مثل شمع نیمه سوخته در غم دوریمان می سوزم و آب می‍شوم!
تو دوری، و انگار دنیا را از من گرفته اند و شادی هایم را همه نقش بر آب کرده اند و یک دنیا غم و غصه و اشک به من هدیه داده اند !
امروز زیباترین روز عاشقان است اما تلخ ترین روز برای من !
تو دوری اما من به وجود عشق شکی ندارم،
و عشق زیبا تریم کلمه ای است که میشود تورا با آن معنا کرد،
آري ... ما از هم دوریم اما، عاشق هم ....
روز عشق مبارك
------------------------------------
البته فرداست ميدونم!
ايراني اصيلشم 29 بهمنه