daryab

New Member
ارسال ها
256
لایک ها
163
امتیاز
0
پاسخ : مرگ!خواب!

الان اینجا بحث سر اینکه دین و علم با هم مغایرت دارن؟
اسم تاپیک مرگ خوابه ها......
همه چی رو به هم ندوزین
من نمیتونم بحث زیستی کنم
ولی همه میدونن که خواب یه فعالیت طبیه
ولی یه سوال از آقایون زیس شناس دارم
اگه میگین خواب آدما و خواب حیوونا یکیه
آیا حیوونا هم خواب میبینن
ببینین این صرفا یه سوالا و من اطلاعی ندارم لطفا منو ترور نکنین
فقط میخوام بدونم
 

mohsenKh

Well-Known Member
ارسال ها
260
لایک ها
253
امتیاز
63
پاسخ : مرگ!خواب!

خداوند در آیاتی در رابطه با خواب و رؤیا اشاراتی داشته و اسراری از آن را آشکار کرده است. از جمله‌ی این آیات آیه‌ی 43 سوره‌ی زمر است که خداوند می فرماید:
«الله یتفوی الأنفس حین موتها و التی لم یمت فی منامها فیمسک التی قضی علیها الموت و یرسل الاخری الی اجل مسمی»
در این آیه مراد از «توفّی»، گرفتن چیزی به تمامه است و از آنجاکه مجموع روح و بدن کسی در هنگام مرگ گرفته نمی شود می توان نتیجه گرفت که مراد از «أنفس» نیز جان های آدمی است؛ نه مجموع روح و بدن.
خداوند دراین آیه خواب را به مرگ تشبیه کرده است و بیان داشته که در هر دو، روح از بدن جدا می شود، امّا هنگام مرگ دیگر به بدن بر نمی گردد امّا هنگام خواب مجدّداً به بدن بر می گردد تا وقت معلوم که اجلش فرا برسد.

علامه طباطبائی(ره) نکاتی را از این آیه استنباط کرده اند که به این شرح است:
اوّل اینکه نفس آدمی غیر از بدن است؛ برای اینکه در هنگام خواب، روح از بدن جدا می شود و مستقل از بدن و جدای از آن زندگی می کند و دوّم اینکه مردن و خوابیدن هر دو قبض روح است با این تفاوت که مرگ قبض روحی است که دیگر برگشتی برایش نیست و خواب، قبض روحی است که ممکن است روح دوباره برگردد.

همچنین مرحوم طبرسی در ذیل این آیه می نویسد:
«آنچه در هنگام خواب از انسان دریافت شده و از سازمان وجود او جدا می گردد، حقیقتی است که دارای خرد و قدرت تمییز و شناخت است و واقعیت ناشناخته ایست است که با جدا شدن آن، فرد فاقد قدرت شناخت و درک و اندیشه می گردد و آن روح و جانی که در هنگام مرگ دریافت می­گردد و کالبد خاکی انسان را ترک می گوید، نفس و یا روح حیوانی است... با این بیان روشن می شود که برگرفتن روح از فردی که می خوابد با باقی ماند روح حیات در او همراه است و برگرفتن روح مرده به مفهوم خارج شدن روح حیات از پیکرش می باشد»


در تفسیر نمونه نیز از این آیه موارد زیر استفاده شده است:
1- انسان ترکیبی از روح و جسم است و روح گوهری است غیرمادّی که ارتباط آن با جسم، مایه‌ی نور و حیات آن است.
2- به هنگام مرگ خداوند این رابطه را قطع می کند و روح را به عالم ارواح می برد و به هنگام خواب نیز این روح را می گیرد؛ اما نه آن چنان که این رابطه به کلی قطع شود.
3- خواب چهره‌ی ضعیفی از مرگ است و مرگ نمونه‌ی کاملی از خواب.
4- خواب از دلائل استقلال و اصالت روح است
5- بعضی از ارواح هنگامی که در عالم خواب رابطه‌ی آنها با جسم ضعیف می شود، گاه به قطع کامل این ارتباط می انجامد به گونه ایکه صاحبان آنها هرگز از خواب بیدار نمی شوند.

با توجه به این آیات و تفاسیر آنها در می یابیم که خواب قبل از اینکه یک پدیده‌ی فیزیولوژیکی و جسمانی باشد، پدیده ای روحانی است و خداوند در این آیه پرده از حقیقتی شگرف برداشته و دقیق ترین تبیین را از خواب بیان فرموده و آنرا یک قبض روح و جدائی روح از بدن به صورت موقّت معرّفی می نماید و اینکه هنگام خواب با اینکه روح از بدن جدا می شود و کلیّه‌ی دستگاه های ادراکی و حسی از کار افتاده و انسان از حرکت باز مانده است؛ اما هنوز ارتباط روح و جسم محفوظ است و شعاع کم رنگی از روح بر بدن می تابد.
--------------------------------------------
بهتره وقتی اطلاعاتمون درمورد موضوعی کافی نیست یا از خودمون نظر ندیم یا بریم تحقیق کنیم. چون این طوری نمیتونیم همدیگر رو قانع کنیم.
 

Ardavan

Well-Known Member
ارسال ها
914
لایک ها
428
امتیاز
63
پاسخ : مرگ!خواب!

خداوند در آیاتی در رابطه با خواب و رؤیا اشاراتی داشته و اسراری از آن را آشکار کرده است. از جمله‌ی این آیات آیه‌ی 43 سوره‌ی زمر است که خداوند می فرماید:
«الله یتفوی الأنفس حین موتها و التی لم یمت فی منامها فیمسک التی قضی علیها الموت و یرسل الاخری الی اجل مسمی»
در این آیه مراد از «توفّی»، گرفتن چیزی به تمامه است و از آنجاکه مجموع روح و بدن کسی در هنگام مرگ گرفته نمی شود می توان نتیجه گرفت که مراد از «أنفس» نیز جان های آدمی است؛ نه مجموع روح و بدن.
خداوند دراین آیه خواب را به مرگ تشبیه کرده است و بیان داشته که در هر دو، روح از بدن جدا می شود، امّا هنگام مرگ دیگر به بدن بر نمی گردد امّا هنگام خواب مجدّداً به بدن بر می گردد تا وقت معلوم که اجلش فرا برسد.

علامه طباطبائی(ره) نکاتی را از این آیه استنباط کرده اند که به این شرح است:
اوّل اینکه نفس آدمی غیر از بدن است؛ برای اینکه در هنگام خواب، روح از بدن جدا می شود و مستقل از بدن و جدای از آن زندگی می کند و دوّم اینکه مردن و خوابیدن هر دو قبض روح است با این تفاوت که مرگ قبض روحی است که دیگر برگشتی برایش نیست و خواب، قبض روحی است که ممکن است روح دوباره برگردد.

همچنین مرحوم طبرسی در ذیل این آیه می نویسد:
«آنچه در هنگام خواب از انسان دریافت شده و از سازمان وجود او جدا می گردد، حقیقتی است که دارای خرد و قدرت تمییز و شناخت است و واقعیت ناشناخته ایست است که با جدا شدن آن، فرد فاقد قدرت شناخت و درک و اندیشه می گردد و آن روح و جانی که در هنگام مرگ دریافت می­گردد و کالبد خاکی انسان را ترک می گوید، نفس و یا روح حیوانی است... با این بیان روشن می شود که برگرفتن روح از فردی که می خوابد با باقی ماند روح حیات در او همراه است و برگرفتن روح مرده به مفهوم خارج شدن روح حیات از پیکرش می باشد»


در تفسیر نمونه نیز از این آیه موارد زیر استفاده شده است:
1- انسان ترکیبی از روح و جسم است و روح گوهری است غیرمادّی که ارتباط آن با جسم، مایه‌ی نور و حیات آن است.
2- به هنگام مرگ خداوند این رابطه را قطع می کند و روح را به عالم ارواح می برد و به هنگام خواب نیز این روح را می گیرد؛ اما نه آن چنان که این رابطه به کلی قطع شود.
3- خواب چهره‌ی ضعیفی از مرگ است و مرگ نمونه‌ی کاملی از خواب.
4- خواب از دلائل استقلال و اصالت روح است
5- بعضی از ارواح هنگامی که در عالم خواب رابطه‌ی آنها با جسم ضعیف می شود، گاه به قطع کامل این ارتباط می انجامد به گونه ایکه صاحبان آنها هرگز از خواب بیدار نمی شوند.

با توجه به این آیات و تفاسیر آنها در می یابیم که خواب قبل از اینکه یک پدیده‌ی فیزیولوژیکی و جسمانی باشد، پدیده ای روحانی است و خداوند در این آیه پرده از حقیقتی شگرف برداشته و دقیق ترین تبیین را از خواب بیان فرموده و آنرا یک قبض روح و جدائی روح از بدن به صورت موقّت معرّفی می نماید و اینکه هنگام خواب با اینکه روح از بدن جدا می شود و کلیّه‌ی دستگاه های ادراکی و حسی از کار افتاده و انسان از حرکت باز مانده است؛ اما هنوز ارتباط روح و جسم محفوظ است و شعاع کم رنگی از روح بر بدن می تابد.
--------------------------------------------
بهتره وقتی اطلاعاتمون درمورد موضوعی کافی نیست یا از خودمون نظر ندیم یا بریم تحقیق کنیم. چون این طوری نمیتونیم همدیگر رو قانع کنیم.
ما نظر اسلام در مورد خواب و روح و چیزهایی که گفتی تقریبا اشنایی داریم اما من می گم که با کدام مدرکی و دلیلی می گویی روح در انسان وجود دارد؟
 

mohsenKh

Well-Known Member
ارسال ها
260
لایک ها
253
امتیاز
63
پاسخ : مرگ!خواب!

این مطالب کلا جاش تو آیریسک نیست
بهتره تو سایت های مختلف و معتبر جست و جو کنی.
پیشنهاد می کنم الان نری دنبالش.
سر فرصت برو
 

daryab

New Member
ارسال ها
256
لایک ها
163
امتیاز
0
پاسخ : مرگ!خواب!

واقعا........؟؟؟
چه جالب
خیلی ممنون بابت اطلاع رسانی
ولی خوب روحو به این صراحت نمیشه نقض کرد
من به شخصه چیزیو که عقلم قبول نکنه باور نمیکنم
ولی اینکه همه ی چیزایی رو که به روح نسبت میدنو بدیم به مغز یکم قروقاطی میشه
این بحث روح یکم پیچیدس
به قول دوستان همه ی موجودات مغز دارن
ولی منم نمیتونم قبول کنم که اگه ما روح داریم
چرا موجودات دیگه ندارن
آیا دارن؟اگه دارن مال اونا بعد مرگ چی میشه
برامن روح بیشتر یه تعبیر دیگه از زندگیه
تفاوت بین موجودات زنده و غیر زنده
و چون زندگی تعریف نداره.......
 
ارسال ها
263
لایک ها
84
امتیاز
0
پاسخ : مرگ!خواب!

hlh gxth
حرف من از اول حرف منطقي بود و اكه كسي جواب منطقي ميداد حتما قبول ميكردن ولي وقتي بحث رو بردن رو دين اينطوري برداشت ميشد زبانم لال ما با دين مشكلي داريم...به هر حال بيخيال بحث پيچيده تر از ان هاست كه ماها بتوانيم به نتيجه اي برسيم
امالطفا بگو مهمه چون ميخوام بدونم شما اي كه اينجوري برداشت كردي كه با تعصب نفساني استدلال شده كدومه و چگونه هس كه طرف ببينه چيه منظورت واگه درسته بايد در جهت رفعش بربياد بالاخره ازنظرم وظيفه هس كه آدم جوري درمورد دينش حرف بزنه كه هيچ ابهامي بوجود نياد وكجروان به شك نيفتند ان شاالله.اگرم همينجوري يه چيزي گفتي خب لااقل بگيد آدم بالاخره براي هر حرفي كه ميزنه بايد دليل داشته باشه دگ.
ماهم نگفتيم شما مشكلي داريد اما بودن كه حرف قرآن رو به تنها قبول نميكنن....
از اين جا به بعد منظورم كلي هس:
براي يك مسلمون يكي از جنبه هاي دينش قبول قرآن هست.آيا شما نميدانيد كه اگر يكي براي يه چيزي (براي اثباتش)آيه قرآن باشه يك مسلمون بايد قبولكنه؟
خب اما ماتو قرآن خيلي راز هاداريم وحتي چيزايي كه تو زمان پيامبر گفته ميشده مثلا طرز تشكيل انسان و... دراون زمان علم اونقدر پيشرفت نكرده كه به اين نتيجه برسه والان كه پيشرفت كرده ميبينه كه در قرآن اون چيزايي روكه مردم مسلمون اون زمان قبولداشتن ما چون خودشون به علمش نرسيده بودن ازلحاظ تجربي براشون اثبات نشده بوده وجودداشته.حالا يه سري مسائل هس كه هنوزمابه علمش نرسيديم بعضي هاهم علمشوداريم وبه نظر بنده بعضي چيزاهم هستن كه هنوز ازخود قرآن هم كشف نشده ومتوجه اون معرفت نيستيم چون كتاب وسيعي هست وبراي اينكه به تفقه دقيق در آن بپردازيم و از علمش به نحو احسن استفاده كنيم بايد يه سري تخصص ها داشته باشيم.مثلا همونطور كه هممون ميدونيم براي برداشت احكامش به مرجع تقليدمون مراجعه ميكنيم كه چه نظري دارن وبراي اثبات يه سري چيزايي كه باز تاكيد ميكنم اگه ماتونسته باشيم اثباتش كرده باشيم بايد بازم به يه شخصي كه متخصصه ويا كارش فلسفه هس و ميتونه حتي با حرفاش مطق مارو هم كه اگه اشتباه هس درست كنه مراجعه كنيم.
مثلا يه بار يكي رو ديدم كه كارش اين چيزابود بهشون گفتم(البته دقيقا سوالمويادم نيس اما اينجوري بودتقريبا)چرا مابايد خداوند را عبادت كنيم درصورتي كه بهش نياز نداره و...(كه ازنظرم از اثبات وجود داشتن خداوند وروح هم آسان تر است البته بازم فكميكنما!)بعد بهم گفتن براي اين بحث به چندين جلسه بحث نياز هست.
خب به نظر منم وبايد براي جاافتادن اينجورمسائل ها بريم با كسايي كه تو جامعه از بقيه بالاترن تو اين بحثا صحبت كنيم.وبه نظرمنم اگر از لحاظ علمي تاحالا اثباتي هم براي چيزاي ديني كه تو قرآن هس انسان بهش دست پيداكرده باشه اون ها ميدونن.
يه چيزم بگم اگه براي خودتون از برهان خلف استفاده كردين و ميخواستين نظرتونو به يكي بدن خيلي دقت كنين تو درستيش.چون اگه تو قرآن باشه وما يه چيزي رو براش دربياري م كه مثلا اين جا نقض ميكنه حتما اشتباس اماخب انسانيم دگ بالاخره يه وقت ممكنه به چيزايي فككنيم وبه خاطر نداشتن علم كافي سردرگم بشيم وگيم چرااين جا نقض ميكنه پس اشتباس كه البته در بعضي موارد اگه باعقلمون درست فكركنيم متوجه ميشيم كه كجاي كارمون اشتباس...
روز خوش.
 
لایک ها Aref

Masoud-s

New Member
ارسال ها
876
لایک ها
1,171
امتیاز
0
پاسخ : مرگ!خواب!

hlh gxth

امالطفا بگو مهمه چون ميخوام بدونم شما اي كه اينجوري برداشت كردي كه با تعصب نفساني استدلال شده كدومه و چگونه هس كه طرف ببينه چيه منظورت واگه درسته بايد در جهت رفعش بربياد بالاخره ازنظرم وظيفه هس كه آدم جوري درمورد دينش حرف بزنه كه هيچ ابهامي بوجود نياد وكجروان به شك نيفتند ان شاالله.اگرم همينجوري يه چيزي گفتي خب لااقل بگيد آدم بالاخره براي هر حرفي كه ميزنه بايد دليل داشته باشه دگ.
ماهم نگفتيم شما مشكلي داريد اما بودن كه حرف قرآن رو به تنها قبول نميكنن....
از اين جا به بعد منظورم كلي هس:
براي يك مسلمون يكي از جنبه هاي دينش قبول قرآن هست.آيا شما نميدانيد كه اگر يكي براي يه چيزي (براي اثباتش)آيه قرآن باشه يك مسلمون بايد قبولكنه؟
خب اما ماتو قرآن خيلي راز هاداريم وحتي چيزايي كه تو زمان پيامبر گفته ميشده مثلا طرز تشكيل انسان و... دراون زمان علم اونقدر پيشرفت نكرده كه به اين نتيجه برسه والان كه پيشرفت كرده ميبينه كه در قرآن اون چيزايي روكه مردم مسلمون اون زمان قبولداشتن ما چون خودشون به علمش نرسيده بودن ازلحاظ تجربي براشون اثبات نشده بوده وجودداشته.حالا يه سري مسائل هس كه هنوزمابه علمش نرسيديم بعضي هاهم علمشوداريم وبه نظر بنده بعضي چيزاهم هستن كه هنوز ازخود قرآن هم كشف نشده ومتوجه اون معرفت نيستيم چون كتاب وسيعي هست وبراي اينكه به تفقه دقيق در آن بپردازيم و از علمش به نحو احسن استفاده كنيم بايد يه سري تخصص ها داشته باشيم.مثلا همونطور كه هممون ميدونيم براي برداشت احكامش به مرجع تقليدمون مراجعه ميكنيم كه چه نظري دارن وبراي اثبات يه سري چيزايي كه باز تاكيد ميكنم اگه ماتونسته باشيم اثباتش كرده باشيم بايد بازم به يه شخصي كه متخصصه ويا كارش فلسفه هس و ميتونه حتي با حرفاش مطق مارو هم كه اگه اشتباه هس درست كنه مراجعه كنيم.
مثلا يه بار يكي رو ديدم كه كارش اين چيزابود بهشون گفتم(البته دقيقا سوالمويادم نيس اما اينجوري بودتقريبا)چرا مابايد خداوند را عبادت كنيم درصورتي كه بهش نياز نداره و...(كه ازنظرم از اثبات وجود داشتن خداوند وروح هم آسان تر است البته بازم فكميكنما!)بعد بهم گفتن براي اين بحث به چندين جلسه بحث نياز هست.
خب به نظر منم وبايد براي جاافتادن اينجورمسائل ها بريم با كسايي كه تو جامعه از بقيه بالاترن تو اين بحثا صحبت كنيم.وبه نظرمنم اگر از لحاظ علمي تاحالا اثباتي هم براي چيزاي ديني كه تو قرآن هس انسان بهش دست پيداكرده باشه اون ها ميدونن.
يه چيزم بگم اگه براي خودتون از برهان خلف استفاده كردين و ميخواستين نظرتونو به يكي بدن خيلي دقت كنين تو درستيش.چون اگه تو قرآن باشه وما يه چيزي رو براش دربياري م كه مثلا اين جا نقض ميكنه حتما اشتباس اماخب انسانيم دگ بالاخره يه وقت ممكنه به چيزايي فككنيم وبه خاطر نداشتن علم كافي سردرگم بشيم وگيم چرااين جا نقض ميكنه پس اشتباس كه البته در بعضي موارد اگه باعقلمون درست فكركنيم متوجه ميشيم كه كجاي كارمون اشتباس...
روز خوش.
من حرفی ندارم:33:
 
ارسال ها
263
لایک ها
84
امتیاز
0
پاسخ : مرگ!خواب!

hlh gxth
حرف من از اول حرف منطقي بود و اكه كسي جواب منطقي ميداد حتما قبول ميكردن ولي وقتي بحث رو بردن رو دين اينطوري برداشت ميشد زبانم لال ما با دين مشكلي داريم...به هر حال بيخيال بحث پيچيده تر از ان هاست كه ماها بتوانيم به نتيجه اي برسيم
امالطفا بگو مهمه چون ميخوام بدونم شما اي كه اينجوري برداشت كردي كه با تعصب نفساني استدلال شده كدومه و چگونه هس كه طرف ببينه چيه منظورت واگه درسته بايد در جهت رفعش بربياد بالاخره ازنظرم وظيفه هس كه آدم جوري درمورد دينش حرف بزنه كه هيچ ابهامي بوجود نياد وكجروان به شك نيفتند ان شاالله.اگرم همينجوري يه چيزي گفتي خب لااقل بگيد آدم بالاخره براي هر حرفي كه ميزنه بايد دليل داشته باشه دگ.
ماهم نگفتيم شما مشكلي داريد اما بودن كه حرف قرآن رو به تنها قبول نميكنن....
از اين جا به بعد منظورم كلي هس:
براي يك مسلمون يكي از جنبه هاي دينش قبول قرآن هست.آيا شما نميدانيد كه اگر يكي براي يه چيزي (براي اثباتش)آيه قرآن باشه يك مسلمون بايد قبولكنه؟
خب اما ماتو قرآن خيلي راز هاداريم وحتي چيزايي كه تو زمان پيامبر گفته ميشده مثلا طرز تشكيل انسان و... دراون زمان علم اونقدر پيشرفت نكرده كه به اين نتيجه برسه والان كه پيشرفت كرده ميبينه كه در قرآن اون چيزايي روكه مردم مسلمون اون زمان قبولداشتن ما چون خودشون به علمش نرسيده بودن ازلحاظ تجربي براشون اثبات نشده بوده وجودداشته.حالا يه سري مسائل هس كه هنوزمابه علمش نرسيديم بعضي هاهم علمشوداريم وبه نظر بنده بعضي چيزاهم هستن كه هنوز ازخود قرآن هم كشف نشده ومتوجه اون معرفت نيستيم چون كتاب وسيعي هست وبراي اينكه به تفقه دقيق در آن بپردازيم و از علمش به نحو احسن استفاده كنيم بايد يه سري تخصص ها داشته باشيم.مثلا همونطور كه هممون ميدونيم براي برداشت احكامش به مرجع تقليدمون مراجعه ميكنيم كه چه نظري دارن وبراي اثبات يه سري چيزايي كه باز تاكيد ميكنم اگه ماتونسته باشيم اثباتش كرده باشيم بايد بازم به يه شخصي كه متخصصه ويا كارش فلسفه هس و ميتونه حتي با حرفاش مطق مارو هم كه اگه اشتباه هس درست كنه مراجعه كنيم.
مثلا يه بار يكي رو ديدم كه كارش اين چيزابود بهشون گفتم(البته دقيقا سوالمويادم نيس اما اينجوري بودتقريبا)چرا مابايد خداوند را عبادت كنيم درصورتي كه بهش نياز نداره و...(كه ازنظرم از اثبات وجود داشتن خداوند وروح هم آسان تر است البته بازم فكميكنما!)بعد بهم گفتن براي اين بحث به چندين جلسه بحث نياز هست.
خب به نظر منم وبايد براي جاافتادن اينجورمسائل ها بريم با كسايي كه تو جامعه از بقيه بالاترن تو اين بحثا صحبت كنيم.وبه نظرمنم اگر از لحاظ علمي تاحالا اثباتي هم براي چيزاي ديني كه تو قرآن هس انسان بهش دست پيداكرده باشه اون ها ميدونن.
يه چيزم بگم اگه براي خودتون از برهان خلف استفاده كردين و ميخواستين نظرتونو به يكي بدن خيلي دقت كنين تو درستيش.چون اگه تو قرآن باشه وما يه چيزي رو براش دربياري م كه مثلا اين جا نقض ميكنه حتما اشتباس اماخب انسانيم دگ بالاخره يه وقت ممكنه به چيزايي فككنيم وبه خاطر نداشتن علم كافي سردرگم بشيم وگيم چرااين جا نقض ميكنه پس اشتباس كه البته در بعضي موارد اگه باعقلمون درست فكركنيم متوجه ميشيم كه كجاي كارمون اشتباس...
روز خوش.
 
ارسال ها
263
لایک ها
84
امتیاز
0
پاسخ : مرگ!خواب!

پس بيخودي به ديگران نگو تعصبات نفساني دارن اصلا حرف خوبي نبود و همچنين هم كه بي دليل....
 

amideoxy

New Member
ارسال ها
658
لایک ها
400
امتیاز
0
پاسخ : مرگ!خواب!

دوستان این بحثو تموم کنین

بحث انسان درمورد روح به جایی نمیرسه چون اصلا نمیدونه روح چیه دقیقا

مگه یه سری انسان های خاص
 

Masoud-s

New Member
ارسال ها
876
لایک ها
1,171
امتیاز
0
پاسخ : مرگ!خواب!

دوستان این بحثو تموم کنین

بحث انسان درمورد روح به جایی نمیرسه چون اصلا نمیدونه روح چیه دقیقا

مگه یه سری انسان های خاص
دوستان این بحثو تموم کنین

بحث انسان درمورد روح به جایی نمیرسه چون اصلا: تا اینجاشو موافقم بقیش اینطوریه:
چون اصلا روحی در کار نیست!
 

Masoud-s

New Member
ارسال ها
876
لایک ها
1,171
امتیاز
0
پاسخ : مرگ!خواب!

چیچی بحثا تموم کنین!!!!! من هنوز در شک باقی مانده ام ..... هنوز هم جناب biologist artist و ramaz و masoud-s جواب من را از سوالاتی که ازشون پرسیدم ندادن.
چه سیوالی از من پرسیدی؟؟؟ کلا تو کدوم جبهه هستی اینو مشخص کن اول!
 

amideoxy

New Member
ارسال ها
658
لایک ها
400
امتیاز
0
پاسخ : مرگ!خواب!

بحث دراین مورد دقیقا مثل بحث کردن سر اینه که خدا کجا شروع میشه!!!!!!!


تا وقتی اعلم ترین انسان در این زمینه نیان جواب دادن به این سوالات تقریبا غیر ممکنه


دایره اطلاعات یه انسان معمولی در مورد روح یه ارزن هم نیست
 

Masoud-s

New Member
ارسال ها
876
لایک ها
1,171
امتیاز
0
پاسخ : مرگ!خواب!

می بخشید شما چه جوری خود را مسلمان می دانید اما به روح اعتقاد نداری؟؟؟؟؟؟؟؟
به روح به مفهوم عامه اعتقاد ندارم اما به بعد روانی انسان اعتقاد دارم و اونو روح میدونم......حالا فهمیدی؟
 

amideoxy

New Member
ارسال ها
658
لایک ها
400
امتیاز
0
پاسخ : مرگ!خواب!

یعنی تو برزخ بعد روانی ما ازش حساب کشیده میشه؟
 
لایک ها Aref
ارسال ها
263
لایک ها
84
امتیاز
0
پاسخ : مرگ!خواب!

اصلا مفهوم تعصب نفسانی و عقلانی رو میدونین؟؟؟ فکر نکنم بدونین
كلمه اي كه گفتي اصلا مفهومي نداره...
منظور جملتو متوجم اما حرفي زدي كه براش دليل نداري....تفره نرو...جواب سوال منو بده....بحثوعوض نكن يا يك كلام بگو حرفي زدي براش دليل نداري....
آخه ميدوني يكم فك كن حرف كوچيكي نيس كه آدم به ديگران بگه ....
 

Ardavan

Well-Known Member
ارسال ها
914
لایک ها
428
امتیاز
63
پاسخ : مرگ!خواب!

به روح به مفهوم عامه اعتقاد ندارم اما به بعد روانی انسان اعتقاد دارم و اونو روح میدونم......حالا فهمیدی؟
می شه در مورد بعد روانی توضیح بدهین و بگین چه تفاوتی با این تعریف روح دینی دارد؟
 

Ardavan

Well-Known Member
ارسال ها
914
لایک ها
428
امتیاز
63
پاسخ : مرگ!خواب!

چه سیوالی از من پرسیدی؟؟؟ کلا تو کدوم جبهه هستی اینو مشخص کن اول!
من طرفدار استدلال منطقی و 100 میلیارد نورونی هستم که در مغزم وجود داره و بس!!!!!!!!!!!!!
سوالمم در مورد نطر شما در مورد تناقضی بود که شما می گویید ما به اسلام اعتقاد داریم اما اسلامی که همراه علم باشد درصورتی که تا حالا دو تا تناقض آشکار براتون در مورد این دو گفتم ....
1- روح
2- تکامل
 
بالا