ferom001

New Member
ارسال ها
62
لایک ها
36
امتیاز
0
#21
پاسخ : شب شعر

آنهایی کز سر شب تا سحر خسبیده اند
در عجب ماندم که خود را در خودِ خود دیده اند
حرفِ با لاف و گزافه اندر این راه کم نیست
بهر چه این لافیان گویند که عشاقیده اند
؟؟؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

mehryar

مشاور فیزیک
ارسال ها
367
لایک ها
61
امتیاز
28
#22
پاسخ : شب شعر

من آن شب خسته تنهام که دیده ام شب را

نیم(ni am) آن نیم مرد که با چراغی دوان دوان دنباله روشناییست!!!


شعر نیس حوابه!!!
 

B.mikaniki

New Member
ارسال ها
275
لایک ها
567
امتیاز
0
#23
پاسخ : شب شعر

برای اصلاحش یه کم وقت لازمه وترجیح میدم بعد اینکه عروض رو یاد گرفتم مهندسی اصلاحش کنم..
 

ferom001

New Member
ارسال ها
62
لایک ها
36
امتیاز
0
#24
پاسخ : شب شعر

من آن دل روشنِ شب هایِ نورانی / تو کوری و نمیبینی با دیده ی ظلمانی
که خوش میپرسم اندر نور و خوشحالی/بدان کور سرشتِ دیر،بازنده ی پایانی
می پرسم*mi parsam
مصرع اول معرفیه مصرع دوم و سوم در پی همند مصرع چهارم هم واسه خودشه
پلیز بنقدین
بعد کور کسره نداره * kor seresht e deyr
خیلی دوس داشتم جای دیر یه لغت دیگه بزارم ترسیدم حذفش کنین
جوابه!!!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

mehryar

مشاور فیزیک
ارسال ها
367
لایک ها
61
امتیاز
28
#25
پاسخ : شب شعر

ستاره به سپیدی شب راه ندارد در مکتب ما
شب ما ز ستاره و ماه روشن نیست دل ر وشن بیا...

 

ferom001

New Member
ارسال ها
62
لایک ها
36
امتیاز
0
#26
پاسخ : شب شعر

عاشقان شب رو را در بند انداخته اند/بر تن بی جان عشاق چرا تاخته اند!!:106:(لحن شکایت آمیز)
دل عشاق که دریای غم غمخوار بود/لا مروت ها از آن دریای خون ساخته اند
 

toranj

New Member
ارسال ها
4
لایک ها
2
امتیاز
0
#27
پاسخ : شب شعر

سلام ،دوست عزیز من حاضرم تو نقد شعرات بهت کمک کنم شعراتو بذار خوشحال میشم کمکت کنم و البته کمک بگیرم !!!
 

toranj

New Member
ارسال ها
4
لایک ها
2
امتیاز
0
#28
پاسخ : دلنوشته ها

سلام یه کار خیلی خوبی که میتونی بکنی اینه که یه تک بیت از شعر یه شاعرو بنویسی بعد خوب تو ذهنت فضا سازیش کنی و بعد خودت ادامش بدی !!یا اینکه مثلا اگه شعری رو خوندی که میگفت فلان کار را بکنیم شما شعری بگی که بگه فلان کار را نکنیم به این دلایل .یا مثلا تک تک بیت ها رو جواب بدی !!موفق باشی!
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#29
پاسخ : شب شعر

سلام به همگی...
چند روزی نبودم عذر میخوام...
نمیدونم چرا اینجا یهو اینقد بهم ریخت....
با معذرت از تموم کاربرا که پست زدن...
واسه جلوگیری از منحرف شدن من تموم پستایی که بی ربطن با موضوع پاک میکنم....
نقد شعرا هم در اولین فرصت میذارم...
منم کنکوری ام و المپیادی بوده ام و یه ذره کمبود وقت دارم...
امیدوارم ببخشید!
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#30
پاسخ : شب شعر

چه خوب که این تاپیک تشکیل شد.من شعر که میگم هیچ کی نیس که بگه اشکال شعرم کجاست. این شعره خیلی یه جوریه.لطفا حتما اشکالش رو بهم بگین... )

من اینجا اول یه چیزی رو بگم...شعرتون خوبه...اما خوب فقط بازی با کلمات نیست؟یعنی یه سری کلمه رو گذاشتین پیش ِ هم و وزن دارشون کردین!چون نه آرایه جدیدی...نه ترکیب جدیدی...اینا تو شعر خیلی مهمه! البته چون میگین تجربه اوله!خوبه!خرده نمیگیرم!میریم سراغ اصلش!


در چهره ی زیبایت چون عشق بدیدم من این قلب تپندم را،چون ببر دریدم من

اینجا قلب تپندم را هم به لفظ ِ ادبی ِ شعر نمیخونه!هم اینکه وسط وزن سکته میده!مثلا بشه این تپنده قلبم را...

پروانه به گرد شمع ،عاشق شدم آن لحظه گل ،لاله و گلشن را هرگز ندیدم من

من اینجا کلا معنی و مفهوم را نمیگیرم!عیب از منه البته !اما خب نمیفهمم بین این دوتا مصرع چه رابطه ای برقراره! اما کلا شعرتون تخیل نداره!

دوستان لطفا نخندین به خدا تازه کارم هیچ چی حالیم نیست!!!!:177:

قرارم نیست کسی بخنده!همه که مادر زاد سعدی به دنیا نمیان!
 

Someone-new

New Member
ارسال ها
28
لایک ها
21
امتیاز
0
#31
شعر یعنی احساس !!

بسم الله ..

سلام بچه ها !!

خوبین ؟

اما شعر خودم ..
هیچ نفهمیده ام از این دیار
من که ام و کی بروم نزد یار
تا که بدانم که من آن نیستم
کز کرم عشق بود نیستم

عشق کجا ناله کجا درد کو ؟
زجه بزن ناله کن و حرف گو
باز بگو کز می و این مستیم
من و نه آنم که در این پستیم



بازم ممنون



 
آخرین ویرایش توسط مدیر

p-ghajari

Well-Known Member
ارسال ها
1,068
لایک ها
311
امتیاز
83
#32
پاسخ : شعر یعنی احساس !!

1 شعر تو همین موضو می گم..


با دلی خونین و من با چشم گریان میروم

از غم لیلی و از اندوه یاران میروم


باز بلبل خواند از بوی خوش عید و بهار

باز من گریه کنان در این بهاران میروم


بی مهر تو این ملک دگر نیست مرا

ملک ری بخشیدم و از بهر جانان میروم



باز از باغ نگاهت غنچه ای چیدم من

گر تو این غنچه نگیری زیر باران میروم




پوریا عشق نکو نام نمیرد هرگز

از پس این عشق در کوه و بیابان میروم


(پوریا)
 

H O S E I N

New Member
ارسال ها
2,223
لایک ها
1,216
امتیاز
0
#33
پاسخ : شعر یعنی احساس !!

نمیخوام تاپیک رو خراب کنم. ولی نوشتن مضمون شعر کار زیبایی نیست. چه شعر قوی باشه چه ضعیف. در هر صورت خواننده باید هرجور دوست داره برداشت کنه.
 

Someone-new

New Member
ارسال ها
28
لایک ها
21
امتیاز
0
#34
پاسخ : شعر یعنی احساس !!

مرسی از آقای قجری ..

واقعا قشنگ بود ..

اما من یه شعر جدید گفتم ..

ساعت 4 مامانم اومده میگه بیداری ؟

میگم په نه په روحمه رو مبل نشسته !!

خلاصه امشب تا 4:15 داشتم اینو مینوشتم ..

به نظر خودم خوب شده ..

حالا شما رو نمیدونم ..


بار الها به تو آرم که پناه بی پناهی

تو بگو کز تب این عشق، که داند که پناهی ؟

همه از حاره ی این تب شیطان صفتانه

گویند که معشوق تو نی ، جز تو پناهی (اینو ney بخونین به معنیه نبودن)

در شامگه پست و سر آغاز پر آشوب

شیطان شود آن مه رخ و آن مست سر آشوب

با رندی و آن مستی و سوداگری خویش

می راندو پیمایدم از شهد دل آشوب

خاکم به سر آید که شود صبح دمی چند

وایم چه کنم مستم و پاکی درمی چند ؟

گویید ؛ بپردازم و اما چه کنم من

پاکی نفروشند ؛ فروشنده تویی ، چند ؟

پاکی و زلالی بره من بود ببین حال

زین مستی و حالم بشوم کور و کر و لال

لیکن نکنم حس که دمی چند ببودم

بر درگه شیطان و ببودم ز برش مال

آری منم آن برده ی شیطان که ربودم

از درگه معشوق مرا پس بربودم

حالا چه کنم نالم و ناچارم و باری

قلب خودم آن به که ز خاری بربودم

بر درگه آن عشق زنم چنگ دوباره

بس بی صفتم سر بدهم زجه دوباره

گویم که خدایا بنه از نعمت پاکی

در زندگیه پست و رزیلم تو دوباره





البته من حس میکنم زندگیه خوبی دارم ..:D

بازم ممنون

فقط اینکه من چک کردم ، غلط تایپی نداره شعرم ..

فعلا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Someone-new

New Member
ارسال ها
28
لایک ها
21
امتیاز
0
#35
پاسخ : شعر یعنی احساس !!

ببخشید من یه چیزی اضافه کنم فقط ..

لطفا اشعار دیگران رو با دقت بخونین و نقد کنین ..
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#36
پاسخ : شعر یعنی احساس !!

سلام به همگی... من یه سوال دارم؟ شما اصلا تاپیکایی که تو انجمن ادبی زده میشه رو نگاه میکنین؟ یه تاپیک دقیقا با همین موضوع زده شده! اونجا بچه ها شعر میگن و ما نقد میکنیم به اسم ِ تاپیک ِ شب ِ شعر! یه تاپیک دیگه هم هست به اسم ِ دلنوشته که اونجا هرکی هرچی دلنوشته و شعر داره میذاره!بی اینکه کسی اشکال بگیره! الانم این تاپیک با اون یکی ادغام میشه! در آخرم مرسی که کمک میکنین بخش ِ ادبی جون دار تر بشه!
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#37
پاسخ : شب شعر

من یه نکته دیگه رو بگم!
با گفتم مضمون شعر،یا اونجاهایی که ایهام داره،ناب بودن شعرتون رو از بین نبرید!
قشنگی شعر به راز بودنشه!
که احساس شاعر توش مثه یه راز باشه!
سفره دل ِ شعرتون رو جلو همه باز نکنین!
 

Someone-new

New Member
ارسال ها
28
لایک ها
21
امتیاز
0
#38
پاسخ : شب شعر

من یه نکته دیگه رو بگم!
با گفتم مضمون شعر،یا اونجاهایی که ایهام داره،ناب بودن شعرتون رو از بین نبرید!
قشنگی شعر به راز بودنشه!
که احساس شاعر توش مثه یه راز باشه!
سفره دل ِ شعرتون رو جلو همه باز نکنین!





ممنون از تذکرتون ..

فقط یه چیزی ..

ببخشید اگه بخش ادبیو به هم ریختم ..

نمیدونستم بخش شعر داریم ..
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#39
پاسخ : شب شعر

نکته ی ِ سوم:(از خودم نیست دارم نظر ِ استادم رو میگم که خیلی بدردخودم خورد!)

اگه دارین شعر میگین تو دستگاه های ِ قدیمی،سبک خراسانی و ...!!
خیلی خیلی خیلی زیاد باید دستتون روون و قوی باشه!نمیخوام اشکال بگیرم از شعر که بگنم بد بود یا بدرد نمیخورد!اصلا اینجور نیست!
فقط ما شعرایی تو این زمینه داریم که از خیلی قوی تا متوسط رو به پایین!از همه نظر قابل قبولن!چه آرایه!چه وزن و چه....!
پس شعری که تو مایه های ِ قدیمی داره گفته میشه!باید تخیلش!حسش همه چی به اونا بخوره!
یعنی صرفا نشه بازی با کلمات و وزن دار کردنشون!
شعر سه تا چیز میخواد!الهام،تخیل،زبان ِ قوی!
که تو خیلی از این شعرا(نه صرفا بچه های ِ این سایت)حتی شعرای خودم!گاهی تخیل خیلی کم میاد!
 

f-makvandy

New Member
ارسال ها
177
لایک ها
21
امتیاز
0
#40
پاسخ : شب شعر

سلام

منم دیشب یه شعر گفتم خیلی به نظر خودم و پریسا !! قشنگه ..

میذارم حتما نظراتتونو بدین ..

ليليا! نام تو را ديگر توان ليلي نهاد؟
تو که مجنونت بر ليلاي ديگر ميرود؟
غيرتت کو شيرزن؟ اي ليلي مجنون ما
اين وقاهت را ببين تا ناکجاها ميرود
آه و ناله گريه و شيون به کي؟تا به کجا؟
بين که او با ليلي اش بي تو چه آسان ميرود
ياد کن آن نيمه شبها کز فراغ ياد او
دل پي مجنون خويت در بيابان ميرود
سر بنه حرفي بزن مجنون ليلا کش بگو
کز سکوتت بر در ميخانه مستان ميرود
گربگويي بر برم صد ناسزا ديگر تو را
پاي عشقت من گذارم گو ببين جان ميرود

مرسی از همه .
 
بالا