ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#61
پاسخ : شب شعر

آنهایی کز سر شب تا سحر خسبیده اند
(تو دوره ی معاصر شعر ِ پارسی استفاده از این نوع کلمات مثل خسبیده اند،کلا منسوخ و باطل شده است!)
در عجب ماندم که خود را در خودِ خود دیده اند
حرفِ با لاف و گزافه اندر این راه کم نیست
بهر چه این لافیان گویند که عشاقیده اند
(عشاقیده اند یعنی چی؟هر چی فکر میکنم میبینم شناسه ی ِ فعل و با بنش و بقیه اش جور در نمیاد!)
؟؟؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#62
پاسخ : شب شعر

دوستان لطفا،خواهشا،با فونتای ِ درشت ننویسید!
یه حالت ِ زشتی به تاپیک میده!
ته ته ِ اندازه فونتتون 3 باشه،اونم اگه شعرتون خیلی زیاد نیست!
اگه نه فونت ِ پیش فرض اندازه اش خوبه!
 

Someone-new

New Member
ارسال ها
28
لایک ها
21
امتیاز
0
#63
پاسخ : شب شعر

بار الها به تو آرم که پناه بی پناهی
این مصرع 8 تا بخش داره
تو بگو کز تب این عشق، که داند که پناهی ؟
این مصرع 9 تا،تعدا بخشا یکی نیست،وزن بهم میخوره
همه از حاره ی این تب شیطان صفتانه
(بهتر نیست تو شعر فارسی ازکلمات پارسی استفاده شه،حاره خیلی زیاد عربیه!)
گویند که معشوق تو نی ، جز تو پناه

(نی اینجا با بقیه مصرع اصلا همخونی نداره)
مصرع دوم رو میشه معنی کنی؟

+++
در شامگه پست و سر آغاز پر آشوب

پر و سر با هم قافیه نمیشند...ردیف هست و باید قافیه درست باشه!
شیطان شود آن مه رخ و آن مست سر آشوب

با رندی و آن مستی و سوداگری خویش
(یه نکته بگم من،رند اصولا تو ادبیت ما بار ِ معنایی منفی داره جز یه جا،اونم دیوان ِ حافظ،
که حافظ رند رو دقیقا نقطه مقابل ِ شیخ و پارسا قرار میده،اما در تموم ِ جاها دیگه رند بار ِ معنای منفی داره!)
(میشه اینجا رند رو معنی کنی؟)

می راندو پیمایدم از شهد دل آشوب
پیمایدم یعنی چی؟


+++
خاکم به سر آید که شود صبح دمی چند

(صبح دم یکی بیشتر نیست!چند واسه چی؟)
وایم چه کنم مستم و پاکی درمی چند ؟

(ترکیب ّ قشنگی بود!)
گویید ؛ بپردازم و اما چه کنم من
(پرداختن ِ بهای ِ پاکی؟منظورت از بپردازم ِ؟)
(من حس میکنم منظورت از پاکی درمی چند مصرع دوم،یه حالت ِ کنایه و تمسخز زدنه،که اگر اینطور باشه
تو مصرع سوم یه جور عجز و ناتوانی ِ شاعر تداعی میشه،که با مصرع چهارم که بازم یه جور تحکم و تمسخر داره،اصلا جور نیست...مثلا،مثلا میشه گفت:نگویید بپردازم آخر که در این دیر...(مثلا گفتم،هیچیش جور نیست،اما یه همچین چیزی باید تداعی بشه!)
پاکی نفروشند ؛ فروشنده تویی ، چند ؟

(خیلی خوب بود این مصرع!)

+++
پاکی و زلالی بره من بود ببین حال

(بر ِ من بود،نه بره من بود:دی
مصرع اول یه هجا کم داره،یه و بین ِ بود و بیین بیاد درست میشه!)
زین مستی و حالم بشوم کور و کر و لال
لیکن نکنم حس که دمی چند ببودم
(دمی با چند جور درنمیاد،چون چند مجازا یه مدت ِ طولانی ِاما دمی دقیقا برعکس،یه مدت ِ خیلی کوتاه،حالا این دوتا طبیعتا با هم جور نمیش!یه جور میتونی تغییر بدی که دربیاد من اصلا یا همون دمی حس نکنم زیرا که چند مدتی تو درگاه شیطان بودم!1

بر درگه شیطان و ببودم ز برش مال

+++

آری منم آن برده ی شیطان که ربودم
از درگه معشوق مرا پس بربودم
(یعنی چی این مصرع،ربطش با مصرع قبلی چیه؟مشکل وزنم داره! )
حالا چه کنم نالم و ناچارم و باری
قلب خودم آن به که ز خاری بربودم
(اینجا هم نمیفهمم،توضیح بیشتر لطفا!)

+++
بر درگه آن عشق زنم چنگ دوباره
(دوباره ردیف هست و قافیه نیست!)
بس بی صفتم سر بدهم زجه دوباره
(مشکل مفهوم دارم من!)
گویم که خدایا بنه از نعمت پاکی
در زندگیه پست و رزیلم تو دوباره
(پست و رذیل یه عبارت عامیانه است!تو شعر ِ با این سبک مطابقت نداره با شعر!)









1. وزنشو ذقت کردم اما به نظرم مشکلی نداش.. حالا دوباره یه کاریش میکنم ..

2. میخواستم با به کار بردن این کلمه شدت گرما رو برسونم .. وزنشم میخورد ..

3. من که گفتم رو شعرام تحلیل بزارم و معنیا رو برسونم بهتره !

اونی که شما گفتی ماله بخشای ایهام داره که درسته ؛ هرکی یه برداشتی داره اما در این مورد نه !

منظور من اینجا اینه که عشاق فکر میکنن که مامن و معشوق تو نیستی ..

4. منظورم اینه که گرمای این عشق تو رو از یاده عاشق میبره ..

5.اینو من بر نوشته بودم تو چک نویسم .. اما دیدم معنی نمیئه .. حالا بر بهتره یا نظر دیگه ای داری ؟!

6.رند در اشعار هر شاعری به یه معناس .. و معروفترین اونا سیاس و عاشقه .. من اینجا سیاس منظورم بوده ..یعنی ابلیس با سیاست و جادو خودش رو مست و دلداده نمایش میده ..

7.دمی معمولا برای ثانیه یا یه زمان کوتاه به کار میره ..منم برا همین و اینکه قافیش در نمیومد اینو نوشتم.. به نظر من مشکلی نداره ..و اینکه یه کاما بین صبح و دمی هست .. به هم ربطی ندارن..

8.اگه بیت بالا رو بخونی گفتم مستم و تا صبح زمانی نیست .. پس حاضرم بهای هنگفتی برای پاکی و رسوا نشدن بپردازم ..


9.و اینکه اگه توجه کرده باشی تو مصرع دوم و سوم چهارم منظورم ناتوانیه ..

واینکه من منظورم تو مصرع چهار ایهام داره .. یا فروشنده خداس که از اون کمک میخواد .. یا به بیانی دیگه به خودش نهیب میزنه که به نظرم ایهام خوبی از آب در اومد ..

10.من اینظوری نوشتم که بر نخونین .. اون و هم راس میگی .. مرسی..

11.منطورم تفهیم معنای واژه ی حتی است .. یعنی حتی یک لحظشم به یاد نیارم ..

12. اینجا منظورم بیشتر تاکید بوده و اگه دقت کنی یه "پس" داره که همون نهیب به خودشه .. واسه وزنشم اگه یه "و " بین درگه و معشوق بذاریم معنیشم بهتر میشه وزنشم درست میشه ..

13.منظورم اینجا ابنه که " کار که از کار گذشته .. میدونیمم که اولین قدم توبه اقرار به گناهه .. تو مصرع های قبلش اقرار میکنه .. و میخواذ به خدا پناه ببره .. پس اولین قدمو برداشته ..

14.میرونم مشکل داره .. همینم میخواستم ازت بپرسم .. نظری داری راجع به "چنگ"؟

15.بس یعنی بسی و بسیار .. یعنی بر بی صفته خودم ناله و زجه کنم .. (خیلی واضح بود !)

16.اینم اگه نظری داری بگو ممنون میشم ازت ..

فقط چن تا نکته :

1. من با فرسی تایپیدن مشکل دارم...خواهشا،تمنا میکنم دیگه اینقد من رو به حرف نگیرید..:دی .. :D
..
2-فکر کنم خیلی از ابهامات برطرف شد ،چند تاشم خودم بلد نبودم،ممنون میشم کمکم کنید

3.از کت و کول افتادم نصفه شبی...

4. ممنون ازت پگاه جان که وقت گذاشتی و نقد درست و اصولی کردی..(خواهش) ..

والسلام...

اگه من امشب از گردن درد مردم خونم گرنه پگاه...شما هم یه فاتحه برم بخونین...

مرسی از همه..


parisa gheisari
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Someone-new

New Member
ارسال ها
28
لایک ها
21
امتیاز
0
#64
پاسخ : شب شعر

ای بابا

اینم بود؟..

1. منظورم اینه که ما آدما تا وقتی مرگو به چش نبینیم یه درصدی شک به جود و عشق خدا داریم ..

پس منطورم اینجا بیشتر بیزاری از زندگی و اینه که بفهمه عشق زمینی ،مجازی و پوچه ..

2.یعنی من خودم رو به عشق زدم ..(نمیدونم منظورمو میفهمین یا نه ؟!)

یعنی من عاشق نیستم و هنوز در پستیه هوس بازیم ..(همون می و مستی تومصرع قبلش ..)

بازم ممنون..

..خوبه حالا این شعرم کم بود وگرنه من پای پی سی در راه ادبیات شهید میشدم...

خدا رحم کنه...

راستی ببخشید قبلی غلط املایی زیاد داره...

..:D


parisa gheisari
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
ارسال ها
139
لایک ها
75
امتیاز
0
#65
پاسخ : شب شعر

این هم یه شعر از من...
هر چقدر دوست دارین نقدش کنین...
ولی به حس شعری کاری نداشته باشینا... :161:مرسی


به دنبال تو میگشتم ، میان کوچه های تو
به دنبال اثر ، ردّی ،نشان یا ردّ پای تو

میان کوچه بگذشتم،همه من را نشان دادند
که این عاشق شده اکنون،همه عشقم به پای تو

شبیه سیب افتادم میان حوض بی ماهت
نشد ماهی شوم ، رقصم درون تنگ های تو

شدم سنگی ، شکستم شیشه قلبت را
که شاید بشکنم روزی ، فقط گردو برای تو
.
.
.
شکایت می کند آنی ، که شد بی یار زندانی
نه من که با تو ام هر دم ، اسیرم در هوای تو
(H-B)
(CHEMISTRY_WORLD)
اونجایی که نقطه چینه چند تا بیت دیگه داره که نذاشتمشون...
فعلا با همین سر می کنم...:98:

بسیار بسیار ممنووون
موفق باشید
chemistry_world
پریسا جون من فکر کنم اشکال وزنی که می گی توی مصرع هفت وجود داره به نوع خوندن ربط داشته باشته... یکم شاید خوندنش سخت باشه
شدم سنگی ، شکستم شیشه قلبت را(بین شیشه و قلب هیچ چیزی وجود ندارد،یعنی اینجا صنعت قلبه و به جای قلب شیشه ای ات شده شیشه قلبت)
حالا یه بار دیگه بخونش اگر دوباره احساس کردی که وزنش نمی خونه بهم بگو ...
ممنون و خوشحال میشم...

موفق باشید
chemistry_world
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#66
پاسخ : شب شعر

1. وزنشو ذقت کردم اما به نظرم مشکلی نداش.. حالا دوباره یه کاریش میکنم ..

2. میخواستم با به کار بردن این کلمه شدت گرما رو برسونم .. وزنشم میخورد ..

3. من که گفتم رو شعرام تحلیل بزارم و معنیا رو برسونم بهتره !

اونی که شما گفتی ماله بخشای ایهام داره که درسته ؛ هرکی یه برداشتی داره اما در این مورد نه !


منظور من اینجا اینه که عشاق فکر میکنن که مامن و معشوق تو نیستی ..

4. منظورم اینه که گرمای این عشق تو رو از یاده عاشق میبره ..

5.اینو من بر نوشته بودم تو چک نویسم .. اما دیدم معنی نمیئه .. حالا بر بهتره یا نظر دیگه ای داری ؟!

6.رند در اشعار هر شاعری به یه معناس .. و معروفترین اونا سیاس و عاشقه .. من اینجا سیاس منظورم بوده ..یعنی ابلیس با سیاست و جادو خودش رو مست و دلداده نمایش میده ..

7.دمی معمولا برای ثانیه یا یه زمان کوتاه به کار میره ..منم برا همین و اینکه قافیش در نمیومد اینو نوشتم.. به نظر من مشکلی نداره ..و اینکه یه کاما بین صبح و دمی هست .. به هم ربطی ندارن..

8.اگه بیت بالا رو بخونی گفتم مستم و تا صبح زمانی نیست .. پس حاضرم بهای هنگفتی برای پاکی و رسوا نشدن بپردازم ..


9.و اینکه اگه توجه کرده باشی تو مصرع دوم و سوم چهارم منظورم ناتوانیه ..

واینکه من منظورم تو مصرع چهار ایهام داره .. یا فروشنده خداس که از اون کمک میخواد .. یا به بیانی دیگه به خودش نهیب میزنه که به نظرم ایهام خوبی از آب در اومد ..

10.من اینظوری نوشتم که بر نخونین .. اون و هم راس میگی .. مرسی..

11.منطورم تفهیم معنای واژه ی حتی است .. یعنی حتی یک لحظشم به یاد نیارم ..

12. اینجا منظورم بیشتر تاکید بوده و اگه دقت کنی یه "پس" داره که همون نهیب به خودشه .. واسه وزنشم اگه یه "و " بین درگه و معشوق بذاریم معنیشم بهتر میشه وزنشم درست میشه ..

13.منظورم اینجا ابنه که " کار که از کار گذشته .. میدونیمم که اولین قدم توبه اقرار به گناهه .. تو مصرع های قبلش اقرار میکنه .. و میخواذ به خدا پناه ببره .. پس اولین قدمو برداشته ..

14.میرونم مشکل داره .. همینم میخواستم ازت بپرسم .. نظری داری راجع به "چنگ"؟

15.بس یعنی بسی و بسیار .. یعنی بر بی صفته خودم ناله و زجه کنم .. (خیلی واضح بود !)

16.اینم اگه نظری داری بگو ممنون میشم ازت ..

فقط چن تا نکته :

1. man ba farC taypidan moshkel daram .. khahehan ;tamanna mikonam dg engham mano be harf nagirin :D

2.fek konam kheili az ebhamat bar taraf shod .. chan tasham khodam balad naudam .. mamnun misham konam konin ..

3.az kato kul oftadam nesfe shabi ..

4. mamnun azet pegah jan ke vakh gozashti vanaghde dorost va osuli kardi ..


vassalam

(age man emshab az gardan dar mordam khunam gardane pegahe ,, sjoma ham ye fatehe baram bekhunin ..

merc az hame ..




parisa gheisari
1-از نظر ِ وزنی گفتم یه بخش که کنی مصرع اول یه تیکه کمتر داره!اما زیاد معلوم نیست!اصولا تو همه شعرا هست!گفتم که وزنش دیگه مو لا درزش نره!
2
-میدونم منظورت چی بود!اما توی ِ شعرت کلی کلمات ِ قشنگ مثل مستی و رندی و می داری...حاره خیلی ناجور میکنه اون مصرع رو!مهم علاوه بر وزن اینه که سبک ِ زبانی ِ شعرتم درست در بیاد!حالا میل ِ خودت!من میخوام قشنگ باشه شعرت!قشنگ تر از اینی که ال آن هست!

3-درشت مینویسی تداعی داد بشه؟نه اونی که گفتم واسه همه شعرا بود!الان کلی من لذت بردم این همه چیز تو شعرت هست که من هر نوع برداشتی بخوام میتونم بکنم!اونجاها یی که نوشتم معنی و مفهوم یعنی چی میخواستم خودم بفهم!ایرادی به شعرت نیست!
اما در مورد نی،من!تاکید میکنم ِمن به عنوان خواننده وقتی دارم این مصرع رو میخونم یه کوچولو،خیلی ریز،مکث ِ وزنی دارم تو شعر!البته صاحب اختیار خودتی !

واسه معنی ام که پرسیدم!دقیقا منظورم این بود که بفهمم تیکه اول مصرع مخاطب کیه؟قسمت دوم مخاطب کیه!برداشت ِ من این که تیکه اول داره میگه همه فکر میکنند که تو معشوق ِ من نیست،اما من میدونم که جز تو هیچ پناهی ندارم!درسته؟چون بازم من خواننده حس میکنم منظور اینه که خودم گفم،جهت ِ محکم کاری از سه نفر ِ دیگه هم پرسیدم!اونا هم همین ُ گفتن!

4-معنی ِ کل ِ بیت رو فهمیده بودم!مشکلم فقط همون بود که اون بالا گفتم!اگه نه مشکل مفهومی نداشت گفتم که!

5-برم نمیشه!باید فک کنم/فکر کنی!ایشالله یه چیز مناسب یافت میشه!

6-اون نکته رو کلی گفتما!مال ِ شعر ِ تو نیست!تو شعرت رند بود،گفتم بگم همه فیض ببرن!بابت ِ مشخص کردن رندم ممنون!میخواستم دریابم منفی ِ یا مثبت!

7-دمی و چند خیلی با هم مشکل دارن!اگه بخوای ِ بخونی صبح دمی ،چند همون میشه که گفتم!صبح دم یکی بیشتر نیست و اینجا چند تا گفته شده!

اما اگه بخوای بخونی صبح،دمی چند بازم!مشکل داره !چون بحث ِ تضاد ِ زمان ِ کوتاه و زیاد پیش میاد که کلا از نظر ِ مفهوم ِ عقلی مشکل داره!موافق نیستی پریسا؟

8-تو این دو بیت،دیدی چقد قشنگ شد که معنی رو نگفتی؟من یه برداشت ِ کاملا متضاد کردم!و تو منظورت یه چیزی دیگه بود!حرفت قبول!منم گفتم حس میکنم که تو این دو بیت باید حالت ِ طنز و تمسخر داشته باشه!اما خودت میگی عجز و ناتوانی!

9-ایهامش هم خیلی قشنگ بود!گفتم تو اونجاهم،کلا مصرع خیلی قشنگه!

10-:دی غلط املایی مشکل نداره !

11-منم نوظرت رو فهمیدم!اما یه مقدار بد رسوندی منظور رو!گفتم زیر مصرع هم!تو میخوای حتی یک لحظه اشم به یاد نیاری!چون بازم چند و دمی بغل هم میان و از نظر معنا مشکل دارن!اگه نه منظورت رو قشنگ فهمیدم!فقط یه کوچولو جابجایی بدی تو مصرعت درست میشه!منظورتم خیلی قشنگ بیان میشه!

12-بازم من!نمیفهمم از درگه و معشوق مرا پس بربودم معنیش چیه؟:دی (ماه رمضون روز ِ آخر ِکشش مغز میل به صفر میکنه!)شیطان تو رو از درگه لطف کرده کش رفته و بعدش؟اون واو هم که اومد کلی کمک کرد!درستش کرد کلا!

13-پریسا میگم اینجا خاری منظورت خار ِ گل ِ یا خواری که منظورت ذلت و پستیه؟:دی چون با اون خار اولیه من مشکل دارم که پرسیدم:د

14-منظورم فهمیدم!فقط واسه چنگ و زجه یه کاری بکن!پست و رذیلم ایضا!واسه معنی ام که اصلا واضح نبود ممنون!من برداشتم این بود که از ضجه میزنم به درگاه خدا که اون مصرع بعدی اتفاق بیافته اما خیلی بی صفت ُ بی آبروم که بعد ِ اون همه گناه دوباره از خدا طلب ِ بخشش دارم!دیدی دو تا معنی کاملا متفاوت!یکی دیگه از قشنگیای شعرت:دی

15-من معنی پیمایدم رو در آخر نفهمیدم!

16-من خون ِ هیچکس رو گردن نمیگیرم!سپاس که اینقدر قشنگ جواب دادی وبیشتر سپاس که توام کلی وقت گذاشتی و سه بار سپاس واسه شعر ِ قشنگت!

اصلاحش کن و توی ِ دلنوشته ها بنویسش!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Someone-new

New Member
ارسال ها
28
لایک ها
21
امتیاز
0
#67
پاسخ : شب شعر

پریسا جون من فکر کنم اشکال وزنی که می گی توی مصرع هفت وجود داره به نوع خوندن ربط داشته باشته... یکم شاید خوندنش سخت باشه
شدم سنگی ، شکستم شیشه قلبت را(بین شیشه و قلب هیچ چیزی وجود ندارد،یعنی اینجا صنعت قلبه و به جای قلب شیشه ای ات شده شیشه قلبت)
حالا یه بار دیگه بخونش اگر دوباره احساس کردی که وزنش نمی خونه بهم بگو ...
ممنون و خوشحال میشم...

موفق باشید
chemistry_world






مرسی .. من فهمیدم .. درست بود ..:d:
 

Someone-new

New Member
ارسال ها
28
لایک ها
21
امتیاز
0
#68
پاسخ : شب شعر

1-از نظر ِ وزنی گفتم یه بخش که کنی مصرع اول یه تیکه کمتر داره!اما زیاد معلوم نیست!اصولا تو همه شعرا هست!گفتم که وزنش دیگه مو لا درزش نره!
2
-میدونم منظورت چی بود!اما توی ِ شعرت کلی کلمات ِ قشنگ مثل مستی و رندی و می داری...حاره خیلی ناجور میکنه اون مصرع رو!مهم علاوه بر وزن اینه که سبک ِ زبانی ِ شعرتم درست در بیاد!حالا میل ِ خودت!من میخوام قشنگ باشه شعرت!قشنگ تر از اینی که ال آن هست!

3-درشت مینویسی تداعی داد بشه؟نه اونی که گفتم واسه همه شعرا بود!الان کلی من لذت بردم این همه چیز تو شعرت هست که من هر نوع برداشتی بخوام میتونم بکنم!اونجاها یی که نوشتم معنی و مفهوم یعنی چی میخواستم خودم بفهم!ایرادی به شعرت نیست!
اما در مورد نی،من!تاکید میکنم ِمن به عنوان خواننده وقتی دارم این مصرع رو میخونم یه کوچولو،خیلی ریز،مکث ِ وزنی دارم تو شعر!البته صاحب اختیار خودتی !

واسه معنی ام که پرسیدم!دقیقا منظورم این بود که بفهمم تیکه اول مصرع مخاطب کیه؟قسمت دوم مخاطب کیه!برداشت ِ من این که تیکه اول داره میگه همه فکر میکنند که تو معشوق ِ من نیست،اما من میدونم که جز تو هیچ پناهی ندارم!درسته؟چون بازم من خواننده حس میکنم منظور اینه که خودم گفم،جهت ِ محکم کاری از سه نفر ِ دیگه هم پرسیدم!اونا هم همین ُ گفتن!

4-معنی ِ کل ِ بیت رو فهمیده بودم!مشکلم فقط همون بود که اون بالا گفتم!اگه نه مشکل مفهومی نداشت گفتم که!

5-برم نمیشه!باید فک کنم/فکر کنی!ایشالله یه چیز مناسب یافت میشه!

6-اون نکته رو کلی گفتما!مال ِ شعر ِ تو نیست!تو شعرت رند بود،گفتم بگم همه فیض ببرن!بابت ِ مشخص کردن رندم ممنون!میخواستم دریابم منفی ِ یا مثبت!

7-دمی و چند خیلی با هم مشکل دارن!اگه بخوای ِ بخونی صبح دمی ،چند همون میشه که گفتم!صبح دم یکی بیشتر نیست و اینجا چند تا گفته شده!

اما اگه بخوای بخونی صبح،دمی چند بازم!مشکل داره !چون بحث ِ تضاد ِ زمان ِ کوتاه و زیاد پیش میاد که کلا از نظر ِ مفهوم ِ عقلی مشکل داره!موافق نیستی پریسا؟

8-تو این دو بیت،دیدی چقد قشنگ شد که معنی رو نگفتی؟من یه برداشت ِ کاملا متضاد کردم!و تو منظورت یه چیزی دیگه بود!حرفت قبول!منم گفتم حس میکنم که تو این دو بیت باید حالت ِ طنز و تمسخر داشته باشه!اما خودت میگی عجز و ناتوانی!

9-ایهامش هم خیلی قشنگ بود!گفتم تو اونجاهم،کلا مصرع خیلی قشنگه!

10-:دی غلط املایی مشکل نداره !

11-منم نوظرت رو فهمیدم!اما یه مقدار بد رسوندی منظور رو!گفتم زیر مصرع هم!تو میخوای حتی یک لحظه اشم به یاد نیاری!چون بازم چند و دمی بغل هم میان و از نظر معنا مشکل دارن!اگه نه منظورت رو قشنگ فهمیدم!فقط یه کوچولو جابجایی بدی تو مصرعت درست میشه!منظورتم خیلی قشنگ بیان میشه!

12-بازم من!نمیفهمم از درگه و معشوق مرا پس بربودم معنیش چیه؟:دی (ماه رمضون روز ِ آخر ِکشش مغز میل به صفر میکنه!)شیطان تو رو از درگه لطف کرده کش رفته و بعدش؟اون واو هم که اومد کلی کمک کرد!درستش کرد کلا!

13-پریسا میگم اینجا خاری منظورت خار ِ گل ِ یا خواری که منظورت ذلت و پستیه؟:دی چون با اون خار اولیه من مشکل دارم که پرسیدم:د

14-منظورم فهمیدم!فقط واسه چنگ و زجه یه کاری بکن!پست و رذیلم ایضا!واسه معنی ام که اصلا واضح نبود ممنون!من برداشتم این بود که از ضجه میزنم به درگاه خدا که اون مصرع بعدی اتفاق بیافته اما خیلی بی صفت ُ بی آبروم که بعد ِ اون همه گناه دوباره از خدا طلب ِ بخشش دارم!دیدی دو تا معنی کاملا متفاوت!یکی دیگه از قشنگیای شعرت:دی

15-من معنی پیمایدم رو در آخر نفهمیدم!

16-من خون ِ هیچکس رو گردن نمیگیرم!سپاس که اینقدر قشنگ جواب دادی وبیشتر سپاس که توام کلی وقت گذاشتی و سه بار سپاس واسه شعر ِ قشنگت!

اصلاحش کن و توی ِ دلنوشته ها بنویسش!



1. مصرع اولشو یه دستی بردم .. این شد .. حالا دیگه خود دانید !! (با الها به تو آرم که همه خیر و پناهی )

2.نمیدونم آخه چیزی جز حاره پیدا نکردم !!

3.نه بابا .. من؟ داد ؟ خدا خیرت بده یه چی بگو به من بیاد ..(البته بین خودمون باشه من استاد داد و بیدادم و همیشه هم مبصر بودم ..:D(

4. نی رو هم نمیدونم ..

5.حالا منم باز فک میکنم به این بر ..

6.این رندو من تو یکی شعرام عاشق بیان کردم .. غلط که نیسس؟!

7.نمیدونم این چندو باید چیکارش کنم ..

8.مرسی :D

9.بابا جان .. مثلا یه اتفاقی برا یکه میفته بعد یارو میمیره .. اگه تو قبلش پرسیده باشی چجوری مرد و برات اون اتفاقو توضیح بدن میگی " ااا ! پس اینجوری مرد ؟!" .. حالا این یه مثاله .. تو به همین مفهوم برداشت کن ..

10.ههه ههههههه .. راس میگه .. همون خوار منظورمه ..=)))))

11.باشه حالا رو اونم فک میکنم ..

12.دیدی .. یادم رف دیشب پیمایدم رو معنی کنم !! دیدی ؟! وقتی pc رو خاموش کردم یادم اومد ..

پیمودن معمولا برای خوردن شراب به کار میره ..و کسی که شراب میخوره و مسته و عقلشو دست ابلیس میده برای انجام گناه..

منظورم از پیماید ، خوراند است .. (khoranad بخونین !)

در ضمن .. اینقدم به تایپ فینگیلیش گیر ندین :D




ممنونم از پگاه برای دقت و گذاشتن وقت و بقیه برای خوندن طومار های ما دو تا !!!(نمیدونم با کودوم ت مینویسن !!)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#69
پاسخ : شب شعر

جواب ِ 9:معشوق مرا پس بربودم!اصلا من نمیتونم بخونمش!معشوق ِ مرا؟معشوق ،مرا؟فارسی روان معنیش کن:دی

واسه بقیه هم مشکل حل شد دیگه!ایشالله درستش میکنی عالی میشه!

واسه رندم من نمی گم غلطه!اما کلا تو کل ِ شعرات یه دیدگاه به رند داشته باشی بهتره!مثلا حافظ همه اش دیدگاه مثبته و در مابقیه ادب ِ پارسی نگاه منفی...

مرسی ازت که قشنگ گوش دادی و خودتم وقت گذاشتی!هر جا بازم مشکل بود بگو...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Magnetic

New Member
ارسال ها
324
لایک ها
550
امتیاز
0
#70
پاسخ : شب شعر

سلام.
یه شعر برادر 11 سالم گفته,اصرار می کنه که بنویسمش اینجا شما نقدش کنین:

چه گفتی بهتر از آن نیست
چنانچه مگسی بیش نیست
 

ferom001

New Member
ارسال ها
62
لایک ها
36
امتیاز
0
#71
پاسخ : شب شعر

اگر صورتگر يارم خدا است/اگر سازندهي اين دل خدا است
چرا يارم نميخواهد بفهمد/كه عشق عاشقان كار خدا است
 

m0hamad.moTE

New Member
ارسال ها
11
لایک ها
53
امتیاز
0
#72
دوستای ادبی کمک کنید پیشرفت کنم :دی
یکی از به اصطلاح شعرام رو می ذارم بعد اینو که ایراد هاش رو گرفتید بعدی رو می ذارم!
خلاصه اگه فک کردید به این راحتی ها دست از سرتون بر می دارم سخت در اشتباهید! :)
____________________________________________________________


صدایت را
از آن سوی پرچین این صحرای بی کران
در لا به لای سکوت بی وقفه ی زمان
می شنوم
در حال صحبتی
با میهمانی که کاش
من جای او بُدَم
لعنت بر آسمان
با چادری که کشیده بر سر جهان
تا دیدگان ِ من نبیند رخ تو را
* * *
از آن زمان که چشمان کوچکم
لبریز می شود از نور
آن پرتو های طلایی
آن هدیه ای که تو
هر صبح می دهی به خورشید
آرد برای من
تا آن زمان که آن گوی شعله ور
در یک شب دگر
قرار است باز
مهمان خانه ات شود
در فکر آن گذرانم چه پیامی فرستمت
عاجز ز گفتنم
چرا که زبان ِ من
در وصف ِ عشق ِ تو حقیر است
* * *
خورشید می رود
من می دوم
تا یک سبد ز عشق فرستم دیار تو
با یک بغل سکوت پر از کلام
خورشید می رود اما
من خسته می شوم
دیگر، نمی دوم
و باز
با یک سبد به دست
زانو زنم
زل می زنم به ابرهای پایین خانه ات
کز فرط هیچان دیدار
سرخیده گونه-شان
بلکه ببینمت
یک دم از آن میان...

ناگه دوباره یک چادر سیاه
پوشاند این جهان
لعنت بر آسمان...
* * *
از آن سوی پرچین این صحرای بی کران
صدایت را
می شنوم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#73
پاسخ : شب شعر

سلام و درود همگی...
من اینجا نبودم،نباید شعرا کمی نقد میشد آیا؟
پریسا خانم؟مگه قرار نبود کمک کنی؟
کلی خوشحالم که صفحه به صفحه که میریم جلو...شعرا یکی از یکی بهتر میشه:دی
خیلی زیاد خوشحالم از این بابت...
بچه های ِ غیر ِ کنکوری کمک کنند!لطف کنند،خواهش میکنم ازشون کمک کنن من رو در این رابطه!
اگه شعری مونده که من کاریش نکردم عذر میخوام واقعا ،وحشتناک سرم شلوغه و درس تلنبارشده دارم...
خیلی خوشحال میشم همه با هم کمک کنید...
درخواست ِ کمک از همه...
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#74
پاسخ : شب شعر

ورود ِ آقای مطیعی به جمع ِ کوچیک ِ 7 نفرمون رو تبریک میگم:دی
من کامل ِ کامل دقیق شعرتون رو نخوندم...اما همینی که خوندم...که خیلی خوشم اومد...
و لازمه که بقیه از جمله خودم تجربه ای کسب کنند در این رابطه که تخیل یعنی چی؟
من اولین سخنم در رابطه با این شعر اینه که یه جاهایی من یه کلمه هایی دیدم که به قالب و زبان شعر نمیخوردمثل دیار...
. یه چیزایی از این قبیل کلمات شعر قشنگتون رو خراب میکنه...این حرفم چیزی بود که که به شعر پریسا هم گفتم...
ایراد نیست...اما خب...از ارزش شعر کم میکنه...
بقیه هم سر فرصت:دی
 

Someone-new

New Member
ارسال ها
28
لایک ها
21
امتیاز
0
#75
پاسخ : شب شعر

مرسی ..

ممنون واقعا ..

خب خواهر من کسی شعر نذاشته بود وگرنه من هر روز سر میزدم ..

بعدشم ..

من کلا از شعر نو چیزی نمیفهمم که بخوام نقدش کنم ..

حتی بلد نیسسم درس بخونمشون .. چه برسه به نقد ..

حالا بازم ببخشید اگه کوتاهی شد ..
 

Someone-new

New Member
ارسال ها
28
لایک ها
21
امتیاز
0
#76
پاسخ : شب شعر

راسی یادم اومد ..

اینم همون "معشوق ، مرا " بود ..

هی..
 

ferom001

New Member
ارسال ها
62
لایک ها
36
امتیاز
0
#77
پاسخ : شب شعر

گويند كه عاشق به شبان خواب ندارد/از رنج و غم و هجر دلش تاب ندارد/ دلم پر شد ز غوغا و شبان را زنده دارم/چرا دريا به ما كه مي رسد آب ندارد/ بالاخره كار ضعيف باعث ميشه توقعات بالا نره اينطوري بهتره
 

Someone-new

New Member
ارسال ها
28
لایک ها
21
امتیاز
0
#78
پاسخ : شب شعر

بسم الله..



انقد نیومدین اینجا که دیگه بوی گرد و خاک میده !!!
اصن همه تو فکر درسین ..





بعد بتون میگن استاد بدتون میاد ...

فی المجلس بذارید شعر برادرمونم نقد کنیم ..


در کل مفهومه خوبیو میرسونه ..


ولی روی مصرع سوم شعر ،سکته داره .. وزنش هماهانگ نیس ..

دوم اینکه شبان به معنیه چوپان به کار میره اغلب .. جمع شب نمیتونه باشه ..حالا بازم میپرسم براتون ..

سوم اینکه .. چرا خوب نیس این شعر ..

من معتقدم :

حرف که از دل برآید ...

لاجرم بر دل نشیند ..

عالی بود .

مرسی ..
 

ferom001

New Member
ارسال ها
62
لایک ها
36
امتیاز
0
#79
پاسخ : شب شعر

شب شعر به اين ميگناااااااااااااااا. دل ديوانه ام امشب سر سودا دارد.به در ميكده ي غم دل ما جا دارد. دل ديوانه اگر خواب نداري برخيز . كه در ميكده ي يار كمي جا دارد.
 

ferom001

New Member
ارسال ها
62
لایک ها
36
امتیاز
0
#80
پاسخ : شب شعر

اين هم يكي ديگه : به خداوندي آن حق كه من عاشق نشدم.شر عشق و عاشقي بهر تو گويم نه خودم.تو اگر در ره عشقي به خري يكساني.كه من ديوانه،شاكر،چو تويي خر نبُدم
 
بالا