ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#41
پاسخ : شب شعر

سلام

منم دیشب یه شعر گفتم خیلی به نظر خودم و پریسا !! قشنگه ..

میذارم حتما نظراتتونو بدین ..

ليليا! نام تو را ديگر توان ليلي نهاد؟
تو که مجنونت بر ليلاي ديگر ميرود؟
غيرتت کو شيرزن؟ اي ليلي مجنون ما
اين وقاهت را ببين تا ناکجاها ميرود
آه و ناله گريه و شيون به کي؟تا به کجا؟
بين که او با ليلي اش بي تو چه آسان ميرود
ياد کن آن نيمه شبها کز فراغ ياد او
دل پي مجنون خويت در بيابان ميرود
سر بنه حرفي بزن مجنون ليلا کش بگو
کز سکوتت بر در ميخانه مستان ميرود
گربگويي بر برم صد ناسزا ديگر تو را
پاي عشقت من گذارم گو ببين جان ميرود

مرسی از همه .
فاطمه جان!قافیه ِ ردیفای دو بیتت اولت کو؟
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#42
پاسخ : شب شعر

نه دیگر هیچ کس هم درد من نیست /نمی دانم دگر درد دلم چیست

وزن!تعداد هجاها توی ِ هر مصرع!نا میزونه!

همه گویند که دردت عشق باشد/اگر من عاشقم معشوق من کیست؟

در نهایت!نه آرایه!نه ترکیب قشنگی!نه خیالی!قبول دارین خودتون که نیست؟
من نمیخوام خیلی ایراد بگیرم!اما ال آن میگم ایشالله واسه شعرای ِ بعدیتون:دی
 

p-ghajari

Well-Known Member
ارسال ها
1,068
لایک ها
311
امتیاز
83
#43
پاسخ : شب شعر

رویای بی فردای من، فردای بی رویای ما

شب جای من، شب جای تو، شب جای رویا های ما


صد دل طواف میکنم. بر گرد بی پایان تو

شب جای من ، شب جای تو، شب جای دریا های ما


قبله ی من تویی و من رو به تو سجده میکنم

شب جای من ، شب جای تو ، شب جای غوغا های ما


تا که نگاهم برسید. بر چشم پر غرور تو

شب جای من ، شب جای تو ، شب جای سودا های ما

(پوریا)

مضمون شعر بیشتر سیاسیه.... اونطوری نگاش کنید..
 

Someone-new

New Member
ارسال ها
28
لایک ها
21
امتیاز
0
#44
پاسخ : شب شعر

آقای قجری وزن شعرتون یه نمه مشکل داره ..

مصراع های 5و7 ..


ممنون
 

p-ghajari

Well-Known Member
ارسال ها
1,068
لایک ها
311
امتیاز
83
#45
پاسخ : شب شعر

آقای قجری وزن شعرتون یه نمه مشکل داره ..

مصراع های 5و7 ..


ممنون
اگه دقت کنید می بینید که با این که این شعر خیلی شبیه غزله...(من اکثرا غزل میگم) ولی غزل نیست...

نه وزن و آهنگش به غزل می خوره.. نه کوتاه بلندی مصرع هاش...

این 1 نوع شعر سپیده... که وزن خاصی نداره.. فقط قافیه داره (یا بهتره بگیم سجع داره) و آهنگ و تکرار...

کلا وزن نداره.. نه اینکه 5 و 7 مشکل داره..
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#46
پاسخ : شب شعر

یه چیزی من بگم!
خیلیا اینجا به من ایرادگرفتن که من کی ام که شعر بچه ها رو نقد کنم و ....!
من هیچ کسی نیستم!
من فقط یه آدمی ام که شاید 5-6 سال تجربه ام بیشتر از شما ها باشه تو این زمینه!
چیزایی ام که میگم حرف ِ خودم نیست!حرف ِ کسایی که چند سال زید دستشون کار کردم!
اینقد ایراد شنیدم واسه کارای ِ خودم که الان میتونم بفهمم شعر کجاش ایراد داره!
کاربرای ِ عزیز!
وقتی میاین تو این تاپیک و شعراتون رو میذارین که نه من،خود ِ بچه ها روش نظر بدن!
باید ظرفیت شنیدن ِ هر نوع نقدی را داشته باشین!
در ضمن خوشحال میشم بچه ها اگه صحبتی رو شعرهای ِ بقیه دارن،نظرشون رو بگن!
بار ِ اینجا رو فقط من به تنهایی رو دوش نکشم!
 

Ar@sh

Moderator
ارسال ها
267
لایک ها
530
امتیاز
93
#47
پاسخ : شب شعر

دوستان عزیز

پست هایی که pg_fa عزیز پاک کردند ؛ درست پاک کردند

و باید اون پست ها پاک میشد

موفق باشید
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#48
پاسخ : شب شعر

اگه دقت کنید می بینید که با این که این شعر خیلی شبیه غزله...(من اکثرا غزل میگم) ولی غزل نیست...

نه وزن و آهنگش به غزل می خوره.. نه کوتاه بلندی مصرع هاش...

این 1 نوع شعر سپیده... که وزن خاصی نداره.. فقط قافیه داره (یا بهتره بگیم سجع داره) و آهنگ و تکرار...

کلا وزن نداره.. نه اینکه 5 و 7 مشکل داره..
من یه سخنی...
غزل نیست درست...
وزنم نداره درست...م
اما تو همون بیت ِ 5 و 7 ریتم ِ مصرع بهم میخوره!
یه هجا زیاد داره هر مصرع!
سکته میندازه وسط ِ آهنگ و ریتم ِ شعرت...
یه تغییر کوچولو(با میل ِ خودت البته!)توش بدی خیلی خوبه!
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#49
پاسخ : شعر یعنی احساس !!

مرسی از آقای قجری ..

واقعا قشنگ بود ..

اما من یه شعر جدید گفتم ..

ساعت 4 مامانم اومده میگه بیداری ؟

میگم په نه په روحمه رو مبل نشسته !!

خلاصه امشب تا 4:15 داشتم اینو مینوشتم ..

به نظر خودم خوب شده ..

حالا شما رو نمیدونم ..


بار الها به تو آرم که پناه بی پناهی

تو بگو کز تب این عشق، که داند که پناهی ؟

همه از حاره ی این تب شیطان صفتانه

گویند که معشوق تو نی ، جز تو پناهی (اینو ney بخونین به معنیه نبودن)

در شامگه پست و سر آغاز پر آشوب

شیطان شود آن مه رخ و آن مست سر آشوب

با رندی و آن مستی و سوداگری خویش

می راندو پیمایدم از شهد دل آشوب

خاکم به سر آید که شود صبح دمی چند

وایم چه کنم مستم و پاکی درمی چند ؟

گویید ؛ بپردازم و اما چه کنم من

پاکی نفروشند ؛ فروشنده تویی ، چند ؟

پاکی و زلالی بره من بود ببین حال

زین مستی و حالم بشوم کور و کر و لال

لیکن نکنم حس که دمی چند ببودم

بر درگه شیطان و ببودم ز برش مال

آری منم آن برده ی شیطان که ربودم

از درگه معشوق مرا پس بربودم

حالا چه کنم نالم و ناچارم و باری

قلب خودم آن به که ز خاری بربودم

بر درگه آن عشق زنم چنگ دوباره

بس بی صفتم سر بدهم زجه دوباره

گویم که خدایا بنه از نعمت پاکی

در زندگیه پست و رزیلم تو دوباره





البته من حس میکنم زندگیه خوبی دارم ..:D

بازم ممنون

فقط اینکه من چک کردم ، غلط تایپی نداره شعرم ..

فعلا
پریسا جان مرسی از شعرت!
فقط قالبش چیه؟غزل؟مثنوی؟چهار پاره؟سپید؟
 

Someone-new

New Member
ارسال ها
28
لایک ها
21
امتیاز
0
#50
پاسخ : شب شعر

به نظر خودم چهار پارس ..

میشه اشکالاتشو بگین تا رفع کنم ؟
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#51
پاسخ : شب شعر

به نظر خودم چهار پارس ..

میشه اشکالاتشو بگین تا رفع کنم ؟
آره چهارپارست...
یه جا تو دفترم دو تا مصرع کم نوشته بودم!
هی میگفتم جور در نمیاد:دی
اشکالات سر ِ فرصت !به ترتیب و اولویت!
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#52
پاسخ : شب شعر

نکته ی ِ چهارم:
هر شعری تو هر قالبی که دارین...
نوع نوشتن را متناسب با قالب کنین...
تا کسی که داره شعرو میخونه گیج نشه...
مثلا اگه دوبیتی ،رباعی،چهار پاره است...
حتما بین هر چهار مصراع یه اینتر بیشتر،3 تا ستاره،سه نقطه،یه چیزی بزنین که هر قسمت جدا شه از مال ِ بعدی...
تو شعر ِ نو و ... هم همین!
جاهایی که ازتابط یه بیت با بیت ِ دیگه قطع میشه مشخص کنین!که به شعرتون لطمه نزنه!
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#53
پاسخ : شب شعر

گفتم تا تب ِ نقد ِ شعر داغه...ییک طفل ِ نوپا را اینجا بذارم...
پر ِ اشکاله و بی تاب ِ نقد شدن!
تموم ِ کسایی که میخونن اینجا را،همه ی ِ همه ی ِ نظرشون رو بگن!


[FONT=&amp]+[/FONT][FONT=&amp]پای ِ فکر ِ غزلم در بند است...[/FONT]
[FONT=&amp]شده زنجیر به چند خط ِ کبود[/FONT]
[FONT=&amp]-میله های ِ قفس سرد ورق-[/FONT]
[FONT=&amp]خش خش ِ ناخن ِ ثانیه ها...[/FONT]
[FONT=&amp]که تلنگر زده بر حجم ِ زمان..[/FONT]
[FONT=&amp]میخراشد روح احساس ِ غزل...[/FONT]
[FONT=&amp]بوی ِ بغضش هزاران دفعه...[/FONT]
[FONT=&amp]میزند طعنه به لبخند ِ قلم...[/FONT]
[FONT=&amp]+++[/FONT]
[FONT=&amp]بغض ِ شعر ِ من امشب شکست...[/FONT]
[FONT=&amp]چانه اش لرزید و...[/FONT]
[FONT=&amp]طرح ِ بارش تلخ ِ واژه...[/FONT]
[FONT=&amp]((که دگر او را نیست...[/FONT]
[FONT=&amp]در دل خورد جایی...))[/FONT]
[FONT=&amp]طی ِ یک فروند سقوط...[/FONT]
[FONT=&amp]بر نقش ِ نگاهش نشست...[/FONT]
[FONT=&amp][/FONT][FONT=&amp][/FONT]
[FONT=&amp]+++[/FONT]
[FONT=&amp]طاقت حوصله اش تنگ شده بود...[/FONT]
[FONT=&amp]خط خطی کرد به دیوارِ قفس...[/FONT]
[FONT=&amp]((او رفت...))[/FONT]
[FONT=&amp]پای ِ فکر ِ غزلم در بند نیست...[/FONT]
[FONT=&amp]او هم رفت...[/FONT]
[FONT=&amp]و قفس ِ سرد ِ کاغذی اش...[/FONT]
[FONT=&amp]از تکرار نبود ِ یک غزل...[/FONT]
[FONT=&amp]به چه آسانی،پر رنگ شده بود...[/FONT]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
ارسال ها
139
لایک ها
75
امتیاز
0
#54
پاسخ : شب شعر

این هم یه شعر از من...
هر چقدر دوست دارین نقدش کنین...
ولی به حس شعری کاری نداشته باشینا... :161:مرسی


به دنبال تو میگشتم ، میان کوچه های تو
به دنبال اثر ، ردّی ،نشان یا ردّ پای تو

میان کوچه بگذشتم،همه من را نشان دادند
که این عاشق شده اکنون،همه عشقم به پای تو

شبیه سیب افتادم میان حوض بی ماهت
نشد ماهی شوم ، رقصم درون تنگ های تو

شدم سنگی ، شکستم شیشه قلبت را
که شاید بشکنم روزی ، فقط گردو برای تو
.
.
.
شکایت می کند آنی ، که شد بی یار زندانی
نه من که با تو ام هر دم ، اسیرم در هوای تو
(H-B)
(CHEMISTRY_WORLD)
اونجایی که نقطه چینه چند تا بیت دیگه داره که نذاشتمشون...
فعلا با همین سر می کنم...:98:

بسیار بسیار ممنووون
موفق باشید
chemistry_world
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Someone-new

New Member
ارسال ها
28
لایک ها
21
امتیاز
0
#55
پاسخ : شب شعر

این هم یه شعر از من...
هر چقدر دوست دارین نقدش کنین...
ولی به حس شعری کاری نداشته باشینا... :161:مرسی


به دنبال تو میگشتم ، میان کوچه های تو
به دنبال اثر ، ردّی ،نشان یا ردّ پای تو

میان کوچه بگذشتم،همه من را نشان دادند
که این عاشق شده اکنون،همه عشقم به پای تو

شبیه سیب افتادم میان حوض بی ماهت
نشد ماهی شوم ، رقصم درون تنگ های تو

شدم سنگی ، شکستم شیشه قلبت را
که شاید بشکنم روزی ، فقط گردو برای تو
.
.
.
شکایت می کند آنی ، که شد بی یار زندانی
نه من که با تو ام هر دم ، اسیرم در هوای تو
(H-B)
(CHEMISTRY_WORLD)

اونجایی که نقطه چینه چند تا بیت دیگه داره که نذاشتمشون...
فعلا با همین سر می کنم...:98:

بسیار بسیار ممنووون
موفق باشید
chemistry_world


البته ببخشیدا ..

من هیچ کارم اینجا ..

اما کلا این وزن مضراع 6و7 نمیخونه ..

ولی محشره ..

منظورم اینه که مفهوم قشنگیو میرسونه ..

ممنون از همه

با تشکر

parisa gheisari
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#56
پاسخ : شب شعر

البته ببخشیدا ..

من هیچ کارم اینجا ..

اما کلا این وزن مضراع 6و7 نمیخونه ..

ولی محشره ..

منظورم اینه که مفهوم قشنگیو میرسونه ..

ممنون از همه

با تشکر

parisa gheisari
مرسی از شعر ِ خیلی خیلی قشنگتون!
همون بیت ِ سوم محشره!خیلی قشنگه واقعا!
پریسا جان خیلی خوشحالم میشم نقدا دسته جمعی باشه!یعنی چی هیچ کاره ام؟
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#57
پاسخ : شب شعر

بار الها به تو آرم که پناه بی پناهی
این مصرع 8 تا بخش داره
تو بگو کز تب این عشق، که داند که پناهی ؟
این مصرع 9 تا،تعدا بخشا یکی نیست،وزن بهم میخوره
همه از حاره ی این تب شیطان صفتانه
(بهتر نیست تو شعر فارسی ازکلمات پارسی استفاده شه،حاره خیلی زیاد عربیه!)
گویند که معشوق تو نی ، جز تو پناه

(نی اینجا با بقیه مصرع اصلا همخونی نداره)
مصرع دوم رو میشه معنی کنی؟

+++
در شامگه پست و سر آغاز پر آشوب

پر و سر با هم قافیه نمیشند...ردیف هست و باید قافیه درست باشه!
شیطان شود آن مه رخ و آن مست سر آشوب

با رندی و آن مستی و سوداگری خویش
(یه نکته بگم من،رند اصولا تو ادبیت ما بار ِ معنایی منفی داره جز یه جا،اونم دیوان ِ حافظ،
که حافظ رند رو دقیقا نقطه مقابل ِ شیخ و پارسا قرار میده،اما در تموم ِ جاها دیگه رند بار ِ معنای منفی داره!)
(میشه اینجا رند رو معنی کنی؟)

می راندو پیمایدم از شهد دل آشوب
پیمایدم یعنی چی؟


+++
خاکم به سر آید که شود صبح دمی چند

(صبح دم یکی بیشتر نیست!چند واسه چی؟)
وایم چه کنم مستم و پاکی درمی چند ؟

(ترکیب ّ قشنگی بود!)
گویید ؛ بپردازم و اما چه کنم من
(پرداختن ِ بهای ِ پاکی؟منظورت از بپردازم ِ؟)
(من حس میکنم منظورت از پاکی درمی چند مصرع دوم،یه حالت ِ کنایه و تمسخز زدنه،که اگر اینطور باشه
تو مصرع سوم یه جور عجز و ناتوانی ِ شاعر تداعی میشه،که با مصرع چهارم که بازم یه جور تحکم و تمسخر داره،اصلا جور نیست...مثلا،مثلا میشه گفت:نگویید بپردازم آخر که در این دیر...(مثلا گفتم،هیچیش جور نیست،اما یه همچین چیزی باید تداعی بشه!)
پاکی نفروشند ؛ فروشنده تویی ، چند ؟

(خیلی خوب بود این مصرع!)

+++
پاکی و زلالی بره من بود ببین حال

(بر ِ من بود،نه بره من بود:دی
مصرع اول یه هجا کم داره،یه و بین ِ بود و بیین بیاد درست میشه!)
زین مستی و حالم بشوم کور و کر و لال
لیکن نکنم حس که دمی چند ببودم
(دمی با چند جور درنمیاد،چون چند مجازا یه مدت ِ طولانی ِاما دمی دقیقا برعکس،یه مدت ِ خیلی کوتاه،حالا این دوتا طبیعتا با هم جور نمیش!یه جور میتونی تغییر بدی که دربیاد من اصلا یا همون دمی حس نکنم زیرا که چند مدتی تو درگاه شیطان بودم!1

بر درگه شیطان و ببودم ز برش مال

+++

آری منم آن برده ی شیطان که ربودم
از درگه معشوق مرا پس بربودم
(یعنی چی این مصرع،ربطش با مصرع قبلی چیه؟مشکل وزنم داره! )
حالا چه کنم نالم و ناچارم و باری
قلب خودم آن به که ز خاری بربودم
(اینجا هم نمیفهمم،توضیح بیشتر لطفا!)

+++
بر درگه آن عشق زنم چنگ دوباره
(دوباره ردیف هست و قافیه نیست!)
بس بی صفتم سر بدهم زجه دوباره
(مشکل مفهوم دارم من!)
گویم که خدایا بنه از نعمت پاکی
در زندگیه پست و رزیلم تو دوباره
(پست و رذیل یه عبارت عامیانه است!تو شعر ِ با این سبک مطابقت نداره با شعر!)



 
آخرین ویرایش توسط مدیر
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#58
پاسخ : شب شعر

هیچ نفهمیده ام از این دیار
من که ام و کی بروم نزد یار
تا که بدانم که من آن نیستم
کز کرم عشق بود نیستم
(اینجا مفهوم و ارتباط ِ مصرع 3 و4 واسه ام نامعلومه!)

عشق کجا ناله کجا درد کو ؟
زجه بزن ناله کن و حرف گو
باز بگو کز می و این مستیم
من و نه آنم که در این پستیم
(یعنی چی من ونه آنم؟)

یه بار دیگه هم گفتم!الانم میگم!اینجور شعرا با این کلمه ها،با این سبک،خیلی تبحر میخواد گفتنشون!گفتم فقط و فقط بازی با کلمات نباشه!دوستان،عزیزان!:دی)


 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#59
پاسخ : شب شعر

من آن دل روشنِ شب هایِ نورانی / تو کوری و نمیبینی با دیده ی ظلمانی
( وزن ِ مصرع دوم مشکل داره!)
که خوش میپرسم اندر نور و خوشحالی/بدان کور سرشتِ دیر،بازنده ی پایانی

(میپرسم خیلی نامصلحه!همون دیرم خراب کرده شعر رو!نمیخوره واقعا به مصرع!)
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#60
پاسخ : شب شعر

عاشقان شب رو را در بند انداخته اند/بر تن بی جان عشاق چرا تاخته اند!!
(وزن ِ کلی شعر مشکل داره و تعداد هجاهای مصرع دو و چهار میزان نیست!)
دل عشاق که دریای غم غمخوار بود/لا مروت ها از آن دریای خون ساخته اند


و ایراد کلی که به شعرای قبلی ِ شما گرفتم به اینم وارده!
 
بالا